درس خارج اصول استاد اشرفی

94/03/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث: فرعی دیگر در باب ترتب

گفتیم کسی که مشغول نماز می شود و بعد متوجه می شود که مسجد نجس است آیا بر اساس ترتب می توان حکم به صحت نمازش کرد یا نه ؟

همچنین اگر قبلا عالم به نجاست مسجد بود ولی به خاطر نداشتن آب قدرت بر تطهیر مسجد نداشت، ولی در اثناء نماز آب فراهم شد اینجا با توجه به فوریت ازاله آیا باید نماز را رها کند و به ازاله بپردازد یا چنانچه با وجوب قطع الصلاۀ نماز را ادامه دهد نمازش باطل است ؟

میرزای نائینی گفتند[1] تارة قائل به حرمت قطع الصلاۀ می شویم و اخری آن را برای امر ازاله جائز می دانیم

اگر قطع نماز برای ازاله جائز بود قهرا باید نماز را قطع کند و اگر مخالفت کرد و نماز را قطع نکرد بر اساس ترتب نمازش صحیح است؛ زیرا ترتب آن است که دو تکلیف هست ولی عجز از نماز مانع شده است و اگر با عصیان قطع الصلاۀ بر اساس ترتب امر به نماز فعلی می شود می تواند صرف قدرت در واجب اهم کند .

اما اگر قطع الصلاۀ حرام بود، متمکن از ازاله نیست و باید نماز را ادامه دهد و نیازی به ترتب در مقام نیست .

گفتیم استاد خوئی فرمودند[2] ما جز ادعای اجماع بر حرمت قطع نماز نداریم و ادله ای که دیروز بیان شد دلالتی بر حرمت آن ندارند و ممکن است مستند اجماع هم همین آیه و روایات باشند و به فرض هم که حجیت آن ذاتی باشد باید به قدر متیقن اخذ شود و آن هم جائی است که نماز مزاحمت با واجبات فوری دیگر نداشته باشد و حال که دو واجب با هم مزاحمت کردند قطع الصلاۀ جائز است و اگر خواست ازاله را ترک کند نیاز به ترتب دارد؛ چون قطع الصلاۀ جائزاست و باید مشغول ازاله شود و اگر معصیت کرد امر به صلاۀ فعلیت می یابد .

 

فرع دیگر

یکی دیگر از موارد آن است که مقدار آبی است که در ظرف غصبی یا آنیه ذهب و فضه است اینجا آیا می توان امر به وضو و غسل را به ترتب اثبات کرد یا نه؟

این هم از مواردی است که در تطبیق کبرای ترتب بر آن اشکال و مناقشه شده است .

تارۀ خود آب غصبی است و وقت نماز رسیده آیا اینجا می تواند به ترتب با این آب وضو بگیرد یعنی می توان گفت اولا وظیفه حرمت غصب است و اگر آن را عصیان کنیم وظیفه دوم فعلی می شود و آن تکلیف به وضو و غسل است؟

قطعا این از بحث ترتب خارج است؛ زیرا وضو با چنین آبی حرام و باطل است و فرقی نیست که مندوحه باشد یعنی آب دیگری باشد یا نباشد و در اینجا فقط حرمت غصب بر او منجز است و به جای وضو باید بدل وضو را انتخاب کند که آن تیمم است؛ زیرا اگر فرضا آب منحصر به این آب غصبی باشد این شخص قدرت شرعی بر وضو گرفتن ندارد؛ زیرا کسی که آب حلال ندارد مصداق ﴿لم تجدو ماءا﴾[3] است و وظیفه اش تیمم است و اگر عصیانا با این آب وضو گرفت، بما اینکه وضویش متحد با غصب می شود نمی تواند مصداق واجب قرار بگیرد .

اما درباره غصبی بودن ظرف دو صورت است.

صورت اول این است که آب مباح تنها در این ظرف غصبی است و صورت دیگر آن است که آب دیگری هم هست.

در صورت اول ابتدا عبد، مکلف به تیمم است و نباید با آب غصبی وضو بگیرد؛ زیرا تصرف در این آب مستلزم تصرف در آنیه غصبی است و لذا مقدمه وضو امر حرامی به نام تصرف در اناء غصبی می شود پس این شخص مامور به وضو نمی شود؛ زیرا واجد شرعی آب نیست .

اما اگر این آب مباح را در ظرف مباح دیگری ریخت اینجا وضو بر او واجب می شود زیرا واجد الماء می شود و موجب حرام هم نمی شود؛ زیرا چه غرفه غرفه بر دارد و چه ظرف را بردارد و روی اعضا آب بریزد این وضو درست است زیرا هم آب مباح است و هم مستلزم امر حرامی به نام غصب نشد .

ولی در همین صورت اگر مندوحه داشت یعنی مقداری آب در ظرف مباح داشت وظیفه او وضوست و امر به وضو دارد و نوبت به تیمم نمی رسد. حال اگر عصیانا از ظرف غصبی آب برداشت این وضو باطل است و این برداشتن آب فعل حرام است ولی نفس این برداشتن آب جزء وضو نیست و ریختن آب روی اعضا مباح است و فرضا مقدمه آن حرام شد ولی این باعث بطلان وضو نمی شود و تصرف در این آب تصرف در مغصوب نیست پس در مقام انشاء به خاطر داشتن آب در ظرف مباح حکم به وجوب وضو داشت ، پس وضو صحیح است .

با توجه به این به فرعی دیگر می رسیم و آن این است که اگر در آنیه ذهب و فضه آبی بود تصرف در آن حرام است «آنیة الذهب و الفضه متاع الذین لایوقنون» حال اگر آب مباحی داشتیم و ظرف طلا و نقره هم ملک خود اوست ولی آب در این ظرف است و فقط همین آب را دارد و مندوحه در کار نیست اینجا به نظر استاد به ترتب وضو و غسل از این آب صحیح است[4] ، ولی دیگران قائل به بطلان این وضو هستند زیرا وضو واجب مرکب ارتباطی است و باید از اول تا آخر وضو شرعا حق تصرف مباح در آب داشته باشد ولی فرض این است که این واجب مرکب با معصیت اول ختم نمی شود، بلکه باید در اثناء وضو باز غرفه های دیگری هم بردارد و پیوسته مستلزم استمرار معصیت است و چنین چیزی پیوسته مستلزم استمرار معصیت است و واجد شرعی استعمال آب نیست و وظیفه تیمم است .

ولی استاد می گوید ولو معصیت تدریجی است ولی بر اساس شرط متاخر این وضو به ترتب صحیح خواهد بود .


[1] محاضرات فی الاصول، السید الخوئی، ج3، ص203.
[2] محاضرات فی الاصول، السید الخوئی، ج3، ص203.
[3] نساء/سوره4، آیه43.
[4] محاضرات فی الاصول، السید الخوئی، ج3، ص200.