درس خارج اصول استاد اشرفی

92/07/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث:‌ حقیقت و مجاز

صاحب فصول[1] : علاوه بر وضع مفردات و اصل هیئت یک مجموعه مرکبی به صورت جمله مفید للکلام واقع می‌شود برای این هم وضعی است که گاه حقیقی و گاه مجازی است.

آیا مرکب بما هو مرکب دارای وضع نوعی هست؟

زید قائم سه لفظ و سه موضوع له داریم «زید»؛ «قائم» و «هیئت جمله اسمیه» که برای حکایت ثبوت محمول للموضوع. حال اگر مرکب دیگری داشتیم «جائنی زید قائما» یا «اکرم عمروا یوم الجمعة» آیا این مرکب دارای وضع دیگری هست یا مرکبات غیر از وضع اجزاء وضع دیگری ندارند ؟

صاحب فصول می‌فرماید هیئات دارای وضع نوعی هستند ولی اکثرا این نظریه را رد کرده اند که چه نیازی به این وضع است ؟

مثلا در جمله «جائنی زید یوم الجمعة» اجزاء جمله «جائنی»، «زید» و «قائما» و هیئت انتساب مجیء به زید در روز جمعه مجموعا دلالت بر مقصود می‌کنند .

حال اگر وضع دیگری برای جمله در نظر بگیریم لازمه‌اش این است که دوبار دلالت بر انتساب مجیء به زید در روز جمعه می‌کند و دو بار معنا به ذهن شنونده خطور کند. این مجموعه الفاظ به ضمیمه هیئت جمله دلالت بر انتساب مجیئ به زید در روز جمعه دارد اما آیا حاجت هست که دوباره بگوئیم پیکره دارای وضع است ؟ در حالی که چنین نیست

مطلب بعد

مسلم است الفاظ حتی هیئات برای معانی وضع شده در هر لغتی یا به وضع تعیینی یاتعینی. ولی گاه همین الفاظ در غیر معانی موضوع له استعمال می‌شوند مثلا اسد برای حیوان مفترس وضع شده ولی گاه در رجل شجاع یا ابخر استعمال می‌شود مجازا.

حال آیا استعمال مجازی نیاز به وضع نوعی دارد یا دائر مدار ذوق سلیم است ؟

ربما یقال در معانی مجازیه نیز باید واضع ترخیص کند واجازه دهد لفظ در غیر ما وضع له استفاده شود منتهی به طور کلی نه در تک تک الفاظ؛ به این نحو که بگوید هر لفظی که من وضع کرده‌ام می‌توانید به یکی از علاقات بیست و هشتگانه مانند علاقه مشابهت، در غیر موضوع له استفاده کنید .

یا باید گفت همین که استعمال مستنکر نباشد می‌توان آن را در معانی دیگر مجازا استعمال کرد پس امر دائر مدار حسن عرفی است ؟

اکثرا قائل‌اند که استعمالات عرفی دائر مدار ذوق عرفی است و دائر مدار علاقات خاص نیست .

برخی مانند استاد[2] و دیگران می‌گویند اصلا این حرف از اصل غلط است و ما مجاز و استعمال در غیر ما وضع له نداریم و پیوسته الفاظ در ما وضع له استعمال می‌شوند منتهی مجازیت در ادعا است و د رامر عقلی است مثلا در زید اسد اطلاق اسد بر زید نه به معنای استعمال اسد در رجل شجاع است بلکه اسد در همان حیوان مفترس شده و مجازیت در امر عقلی و ادعای است که توسعه معنای کلمه اسد است همانند «ما هذا الا ملک کریم» که ملک به همان معنای خودش است ولی یوسف یکی از افراد ادعائی همان ملک است .

 


[1] الفصول الغرویة، محمد حسین اصفهانی ج1، ص203.
[2] محاضرات فی الاصول، سید ابوالقاسم خویی، ج1، ص294.