92/07/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع بحث: فرمایش محقق نائینی در معانی حرفی/ الفاظ/ مسائل کاربردی علم اصول
مقدماتی در مورد فرمایش محقق نائینی در معانی حرفی گذشت .
ایشان پس از چند صفحه بحث میفرمایند چهار خصوصیت در معانی حرفی هست که در معانی اسمی نیست و بنا بر این فرق بین معنای اسمی و حرفی به تمام ذات و الهویة است درست به خلاف آنچه محقق صاحب کفاية معتقد است .
از آنجا که تبیین مطلب با مثال بهتر واضح میشود فرمایش ابشان را در ضمن مثالی بیان میکنیم .
معنای کلمه نداء که مصدر است در ذهن متکلم و سامع موجود است و به ذهن خطور میکند و در وعاء عقل از حس مشترک منتقل میشود و معنای آن مخاطب قرار دادن شخصی با فریاد است در مقابل سکوت اما حرف «یا» نداء به تنهایی چیزی را در ذهن نمیآورد ولی آنگاه که میگوئیم «یا زید» بلافاصله در خارج ندا تحقق مییابد و «یا زید» مصداقی از نداء میشود و معنای نداء بدون «یا» یا دیگر ادوات ندا اصلا استفاده نمیشود.
ضمنا میفهمیم کلمه نداء خود دارای معنائی است که در ذهن سامع و حس مشترک او وجود دارد و با خطاب نداء آن معنا در ذهن خطور می کند لذا گفته شده معانی اسماء اخطاری است یعنی آنچه در حس مشترک است با به کار گرفتن لفظ در ذهن خطور میکند بلکه خطور معانی نیاز به استعمال هم ندارد بلکه این معانی پیوسته در وعاء ذهن و عقل موجود است ولی پر واضح است که مصداق نداء که کلمه «یا» است اصلا وجود پیدا نمیکند بلکه بعد از گفتن «یا زید» در خارج وجود پیدا میکند و زید مورد نداء قرار میگیرد. این امر روشنی است .
حال میرزای نائینی میفرمایند همه حروف اینگونهاند یعنی همانگونه که حرف نداء مصداقی از نداء است و خود معنائی ندارد جز اینکه زید را متعلق فریاد منادی قرار میدهد.
مثالدر کلمه «بصرة» معنایی مستقل در ذهن خطور می کند که در آن نسبت «ابتدائیت سیر» نیست ولی زمانیکه گفته شود «سرت من البصرة» مفهومی اضافه بر معنای بصره از آن فهمیده میشود که همان نسبت ابتدائیت سیر است و معلوم میشود غرض ابتداء بصره است .
حال چهار امتیاز در معنای حرفی روشن میشود .
اولین امتیازمعنای اسمی مستقل در لحاظ است مثلا زید معنائی مستقل در ذهن میآورد به خلاف معنای حرفی که اصلا استقلال در لحاظ ندارد و مثلا با «یا» به تنهائی هیچ معنای مستقلی از ذهن خطور نمیکند ولی با الحاق به زید معنای ضمن غیر پیدا میکند و آن نداء غیر است
دومین امتیازمعنای اسمی اخطاری است یعنی با گفتن اسم معنای موجود در حس مشترک در ذهن خطور میکند و حاضر میشود اما با گفتن حرف «یا» معنائی خطور نکرده بلکه ایجاد نداء میشود لذا گفته شده حروف ایجادی هستند
سومین امتیازبرای حروف تقرری ثبوتا جز در مقام استعمال نیست درحالیکه اسماء دارای تقرر و ثبوت در ذهن هستند. قبل از گفتن «یا زید» و پس از آن ندائی نبوده بلکه حین استعمال است که این معنا ایجاد میشود بخلاف معانی اسمی که قبل و پس از استعمال هم در وعاء ذهن موجود میشود
چهارمین امتیازحروف و معانی حرفی حین الاستعمال ملتفت الیه نیستند بلکه معنایشان مغفول عنه است و تمام توجه به معانی الفاظ است. در «یا زید» هر چند شما میخواهید دیگری را احضار کرده یا مخاطب قرار دهید و این مقصود شما دارای معنای اسمی است ام موطن تقرر نداء در خود استعمال حرف نداء است لذا توجه معنای «یا» مورد غفلت است و آنچه مورد توجه است معنای اسمی نداء که همان توجه دادن است می باشد .
حال با بیان این امتیازات معانی حرفی از اسمی میرزا میخواهند بفرمایند نقش تمامی حروف ایجاد معنائی در ضمن غیر است.
در آخر ایشان سه فرق بین انشائیات در عقود و ایقاعات و بین ایجادیات در حروف ذکر میکنند .
فرق اول: هرچند در ایقاعات انشاء و ایجادند و زمانیکه گفته شود «بایعتک الدار بالف دینار» انشاء ملکیت برای طرف مقابل میشود یعنی در قبال الف دینار برای طرف مقابل مالکیت اعتباری ایجاد میشود مثل حرف «کاف» که خطاب را ایجاد میکند اما فرق بین آن دو آن است که بعت صیغه متکلم که هم در مقام اخبار و هم انشاء به کار میرود و در هر دو هم معنا یکی است و اشتراک لفظی هم نیست و این معنا مشتمل بر هیئت و ماده است و ماده آن مبادله است و هیئت آن نسبت مبادله به متکلم است و انشائیت از قرائن حالی و مقالی استفاده میشود پس وقتی بعت انشائی گفته میشود همان معنای بعت انشائی مد نظر است منتهی با قصد ایجاد و انشاء پس باز هم معنا اسمی است منتهی در حرف مغفول عنه است ولی در بعت انشائی مغفول عنه نیست .
فرق دوم: در بعت انشائی مفاد در عالم اعتبار باقی است و بعد از اتمام صیغه عقد و قبلت گفتن ولی در نداء با تمام شدن لفظ نداء، نداء به کلی تمام میشود .
و الحمد لله