درس خارج اصول استاد اشرفی

92/06/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث: معانی حرفی/ الفاظ/ مسائل کاربری فقه

بحث در معانی حرفی است. فرمایشی از حضرت امیر سلام الله علیه که مبدع علم صرف و نحو هستند رسیده که می‌فرمایند: «الحرف ما اوجد المعنی فی غیره» که توضیح این کلام و نظر محقق نائینی در معنای حرفی متوقف بر بیان اموری است .

امر اول بین معنای ایجادی و اخباری فرق است .

در توضیح باید گفت که به یک تقسیم وجودات به دو بخش اعتباری و حقیقی تقسیم می‌شوند .

وجودات حقیقی: آنچه به حمل شایع صناعی موجود بر آن صادق است که اظهر مصادیق آن موجودات خارجی مانند انسان‌ها و دیگر اشیاء خارجی‌اند. منتهی باید توجه داشت که موجودات ذهنی نیز داخل در این قسم هستند؛ یعنی وجودات ذهنی به حقیقت وجود دارند منتهی ظرف تحقق آن عالم ذهن است .

وجودات اعتباری: آنچه وجود آن به اعتبار معتبر(به کسر باء) بستگی دارد یعنی در عالم اعتبار هستی دارند و به مجرد برداشته شدن اعتبار دیگر وجودی نخواهند داشت .

مثال وجود اعتباری

مثال روشن وجود اعتباری، در اسکناس‌های رائج و دارج است که دولت‌ها آن را اعتبار کرده و به این اعتبار آن اسکناس‌ها مالیت و ارزش پیدا کرده و معاملات اقتصادی مانند خرید و فروش ها بر اساس آن انجام می‌گیرد . حال اگر دولتی از اسکناسی لغو اعتبار کند آن اسکناس از ارزش ساقط خواهد شد و فاقد مالیت شده و ارزش آن با دیگر کاغذ‌ها مساوی خواهد شد.

از همین قبیل است کلیه معاملات مانند زوجیت و طلاق. در زوجیت اجرای صیغه اعتبار زوجیت بین طرفین می کند و با طلاق این وجود اعتباری از بین می‌رود ولی در عالم خارج هیچ خصوصیت دیگری تغییر نکرده است .

از همین قبیل است حریت و زوجیت ومالکیت اینها همه موجودات اعتباری‌اند .

امر دوم

موجد در وجود حقیقی، خدا یا خلق اوست و در وجود اعتباری شخص معتبر است

به دیگر سخن ایجاد هم دو گونه است تارة ایجاد وجود حقیقی است و اخری ایجاد وجود اعتباری.

ایجاد حقیقی: همانند ایجاد خدای متعال که بشر را آفریده ﴿تبارک الله احسن الخالقین﴾ و همچنین ایجاد انسانها بسیاری از اشیاء که در صنایع مختلف تحقق پیدا می‌کند . کلمه احسن دلالت بر عدم حصر خالقیت در خدای متعال دارد .

پس ایجاد حقیقی همان ایجاد در عالم خارج یا ذهن است .

ایجاد اعتباری: همان اعتبار معتبر (به کسر باء) است که موجب تحقق وجود اعتباری برای اشیاء می‌شود یعنی وجود آنها به اعتبار معتبر است و هر معتبری که اعتباری کرد اعتبار قائم به فعل اوست خدای متعال باشد یا آدمی .

امر سوم

باید دانست که به نظر مشهور و معروف بین علماء خبر حکایت از امری است ولی انشاء ایجاد معناء است.

شما گاه در مقام اخبار می‌گوئید: اشتریت الکتاب بعشرین دینار، این حکایت از فعل خارجی شماست یعنی امری را که در خارج محقق شده، اعلام کرده‌اید و اگر گفته شما با واقع مطابقت نداشته باشد نام آن کذب است و اگر مطابقت داشت و مطابق عالم واقع بود به آن خبر صدق می‌گویند. این شأن اِخبار است. زمانی که می‌گوئید «ملکتک الدار» اعتبار مالکیت خانه برای مخاطب خود کرده‌اید.

زوجت گاه اخباری است و گاه انشائی. زمانی که حکایت از ما وقع باشد اخباری و زمانی که با آن ارده ایجاد زوجیت باشد انشائی است .

حال کلام معروفی که در مورد حروف است که انشائیات ایجادیات هستند و فرق بین اخبار و انشاء آن است که اخباریات حکایات‌اند ولی انشائیات ایجادیات‌اند روشن می شود .

حال اگر گفته شود:‌ «ان زیدا مات» به کلمه «ان» ایجاد تاکید شده و زمانی که گفته شود لیت الشباب یعود ایجاد تمنا شده .

امر چهارم

وجود مساوق با وحدت و جزئیت است و هیچ وقت موجود بما هو موجود نمی‌تواند کلی باشد «الشیء ما لم یتشخص لم یوجد» این قانون فلسفی متقنی است که کلی به وصف کلیت وجود ندارد .

حال با توجه به آنچه گذشت محقق نائینی می‌فرمایند: معانی حروف معانی ایجادی است وقتی بگوئیم زید، دار، جلس، از هریک از این الفاظ معنای مستقلی به ذهن خطور می‌کند ولی وقتی می گوئید «زید جلس فی الدار» با کلمه فی ایجاد نسبت ظرفیت دار برای جلوس کردید؛ پس حروف امور ایجادی‌ند، منتهی ایجاد در عالم اعتبار و از آنجا که ایجاد مساوق با جزئیت است پس پیوسته معانی حروف معانی ایجادی و جزئی‌اند و جزئی هم قابل برای تحصص به حصص مختلف نیستند و آن کلی است که دارای اقسام و حصص مختلف می‌تواند باشد؛ پس مراد از فرمایش منسوب به حضرت امیر علیه السلام «الحرف ما اوجد المعنی فی غیره» روشن می‌شود.

والحمد لله