درس خارج اصول استاد اشرفی

90/03/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث: شبهه آخوند در جریان استصحاب در سنجش دو حادث نسبت به یکدیگر و پاسخ آن

شبهه‌ای که مرحوم آخوند وارد کرده‌اند در خیلی از موارد در جریان استصحاب مشکل ایجاد می‌کند. مرحوم نائینی و استاد خوئی به آن پاسخ داده‌اند .

تقریب اشکال مرحوم آخوند

مستفاد از دلیل «لاتنقض الیقین بالشک» یا «اذا شککت فابن علی الیقین» سه امر است: وجود متیقن سابق، شک در بقا‌ء متیقن و تعاقب شک نسبت به یقین و عدم فصل بین این دو و الا با یقین به فصل بین این دو دلیل لاتنقض قطعا جاری نیست و با احتمال فصل چون موضوع دلیل استصحاب شک متصل به یقین سابق بود، ناگزیر استصحاب جاری نمی‌شود؛ چون از قبیل تمسک به عام در شبهه مصداقیه عام است.

در مثال اسلام وارث و موت مورث که تقدم و تاخر هر یک از دو واقعه نسبت به دیگری مجهول است و پنج شنبه پدر زنده و پسر هم کافر بوده و شنبه یقینا پسر مسلمان بوده و پدر هم مرده بوده ولی نمی‌دانیم کدام یک زودتر اتفاق افتاده، در اینجا چون هر دو واقعه مسبوق به عدم بوده‌اند، در زمان شک، نسبت به بقاء هر یک، تا زمان حصول یقین به خلاف، استصحاب در عمود زمان جاری است و تمام این مدت زمان شک متصل به زمان یقین است .

اما آیا جای تمسک به استصحاب یکی از دو حادث بالنسبه به حادث دیگر نیز هست؟

می‌دانیم زمان یقین به حیات پدر و کفر فرزند، پنج شنبه بوده و زمان یقین به فوت پدر و اسلام پسر، ظهر شنبه بوده و می‌دانیم که یکی از دو حادث در جمعه و دیگر در صبح شنبه بوده، اما ما می‌خواهیم بدانیم که آیا اسلام پسر متقدما علی موت پدر واقع شده یا نه و می‌خواهیم ببینیم آیا به وسیله استصحاب می‌توان اثبات عدم فوت پدر تا زمان اسلام پسر را کرد تا پسر ارث ببرد یا نه .

در اینجا مرحوم آخوند می‌فرمایند تمسک به استصحاب یک حادث بالاضافه به حادث دیگر غلط است لذا نمی‌توان استصحاب عدم فوت پدر تا زمان اسلام پسر را به منظور اثبات ارث برای فرزند نمود؛ زیرا قطعا یکی از دو حادث در روز جمعه و دیگری در روز شنبه واقع شده، حال اگر حادث روز جمعه اسلام بوده پس استصحاب کفر تا روز شنبه غلط است چون اسلام در روز جمعه واقع شده و زمان یقین به عدم اسلام تا زمان شک در اسلام فاصل به یقین به اسلام در روز جمعه شده و اگر فوت پدر در جمعه بوده استصحاب بقاء کفر تا صبح شنبه صحیح است چون زمان شک متصل به زمان یقین است بنابراین بر یک تقدیر اتصال زمان شک به زمان یقین داریم و بر تقدیر دیگر خیر، لذا با شک در اتصال که شک در تحقق شرط استصحاب است، تمسک به دلیل «لاتنقض الیقین بالشک» از قبیل تمسک به عام در شبهه مصداقیه بوده و غلط است .

استاد خوئی در پاسخ این شبهه می‌فرمایند: آنچه در استصحاب معتبر است تقدم زمان متیقن بر زمان شک است نه تقدم زمان یقین بر شک و ممکن است اصل یقین و شک هر دو با هم اتفاق افتاده باشند مثلا الان یقین به عدالت دیروز زید و شک در بقاء عدالتش در امروز می‌کنیم و استصحاب هم بلا اشکال جاری است.

اما آنچه در روایت «من کان علی یقین فشک» وارد شده که موهم اشتراط تقدم زمان یقین بر شک است، به جهت غلبه موارد است نه بیان ضابطه استصحاب .

در مثال اسلام وارث و موت مورث بلا اشکال یقین داریم که روز پنج شنبه نه اسلامی بوده و نه وفاتی و از آن روز تا زمانی که مرگ واقع شده شک می‌کنیم که آیا کفر مبدل به اسلام شده یا نه، پس می‌گوئیم آن وقتی که اسلام واقع شده در بین این دو روز بوده و آن وقت خاص که مرگ در آن واقع شده شک می‌کنیم این عدم اسلام وارث تبدیل به اسلام شد یا نه، کجای این زمان مبدل به یقین شده ؟ آنچه یقینی بود عدم اسلام روز پنج شنبه بود و آنچه الآن یقین داریم اسلام ظهر شنبه است اما از روز پنج شنبه تا ظهر شنبه آناتی گذشته که یک آنِ آنْ وقوع مرگ پدر است، شک می‌کنیم آیا تا آن آنی که مرگ پدر واقع شده کفر مبدل به اسلام شده یا نه، استصحاب نسبت به بقاء کفر تا حین مرگ پدر جاری خواهد شد بلا معارض و اشکال .

اینکه فرمودید ممکن است بین زمان یقین و شک به کفر فصل حاصل شده باشد این فصل از کجا حاصل شده و چه وقت بوده که این آنات منفصل شده و یقین به کفر حاصل شده .

همانطوری که نسبت به عمود زمان استصحاب کفر تا ظهر شنبه جاری می‌شد همین طور بالاضافه به حادث دیگر هم استصحاب کفر تا آن زمانی که مرگ حاصل شده جاری است .

منتهی آقای نائینی می‌گویند اگر زمان قید در مستصحب باشد از اصل یقینی نبوده و اگر زمان ظرف باشد برای حادث دوم، استصحاب در ظرف زمان به منزله همان عمود زمان است و جاری خواهد شد .

بنابراین این شبهه مرحوم آخوند اگر به این مقدار از جریان استصحاب باشد پس در همه موارد از این قبیل است. مثلا دو اناء متنجس داشتیم که یکی یقینا با وقوع مطر پاک شد این یقین به طهارت که مردد بین دو انا‌ء است در استمرار در شک در نجاست مضر نیست و می‌توانیم نسبت به هر یک استصحاب بقاء نجاست جاری کنیم و این علم به نقض احدهما به طهارت موجب برای نقض شک به یقین و عدم جریان استصحاب نخواهد شد .

 والحمد لله