درس خارج اصول استاد اشرفی
90/03/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع بحث: تنبیه دهم کفایة
آیا استصحاب عدم ازلی احکام جاری میشود ؟
یکی از استصحاباتی که حتی اصولیین نیز پذیرفته اند استصحاب ما قبل از شریعت است یعنی آن احکامی که قبل از اسلام نبود مثل وجوب صوم شهر رمضان یا وجوب زکات در 9 چیز یا حرمت شرب دخان، بعد از آمدن شریعت اسلام میتوان همان عدم ما قبل از شریعت را استصحاب کرد.
ربما یتوهم که این عدم قبل از شریعت چه اثری دارد؟ نبود احکام در قبل از شریعت اثری هم برایش مترتب نبود و احکام به خاطر نبود موضوع یا عدم جعل و انشاء وجود و فعلیت نداشتند تا ما آنها را استصحاب کنیم.
مرحوم آخوند در تنبیه دهم دفع دخل از این اشکال کردهاند
حاصل آن مطلب این است که آنچه در ادله استصحاب برای ما مهم است بقاء حالت سابقه است و اینکه اگر بر بقاء حالت سابقه اثری بار شد و تعبد نسبت به بقاء آن لغو نبود این مقدار در صحت استصحاب و حرمت نقض یقین به شک کافی است پس ما در استصحاب لزوم اثر فعلی برای زمان متیقن در کار نداریم، آنچه در استصحاب لازم است وجود اثر به اعتبار زمان بقاء است نه به اعتبار زمان حدوث؛ زیرا ادله لاتنقض الیقین بالشک کاملا ظاهرند در اینکه مولی در صدد بیان اثبات آثار شرعی شیء است و شارع میخواهد بگوید شیء درزمان شک محکوم است به همان حالت زمان یقین پس تمام عنایت در ادله استصحاب به اعتبار زمان بقاء است نه زمان حدوث، بنابراین اگر بر زمان حدوث متیقن اثری بار نشود ولی به اعتبار زمان شک و بقاء دارای اثر باشد و تعبد به بقاء لغو نباشد، استصحاب جاری خواهد شد و ادله استصحاب هم شامل آن خواهد شد .
حال اگر تمام احکام قبل از اسلام حتی جعل و وضع نشده بود وفعلیت هم نداشت و هیچ اثری بر آن مترتب نمیشد اما به اعتبار زمان بقاء که زمان ما است وجود و عدم این احکام دارای اثراست اگر این احکام بالفعل موجود نباشند امتثالشان به حکم عقل لازم است و اگر موجود نباشد اطاعت و امتثالشان واجب نیست و شارع میتواند به اعتبار زمان بقاء که زمان فعلی است ایجاب حکم کند و میتواند حکم را نفی کند لذا اثبات و نفی حکم هر دو مستند به شارع است و میتوانیم بگوئیم به حکم شارع شرب دخان حرمت ندارد و زکات در ماسوای نه چیز وجوب ندارد و حال اینکه شارع میتوانست جعل حرمت و وجوب برای هر یک بنماید .
در موضوعات هم همینطور است اگر موضوعی به اعتبار زمان حدوثش بلا اثر باشد ولی به اعتبار زمان شک و بقائش دارای اثر باشد استصحاب در او جاری خواهد شد مثلا حیات ولد در زمان حیات پدر اثری درثبوت ارث نداشت ولی بعد از برههای پدر فوت کرد ولی بالفعل در حیات ولد شک داشتیم، استصحاب حیات ولد در زمان پدر که زمان یقین به حالت سابقه و حیات فرزند است اثری نداشت زیرا موضوع ارث محقق نشده بود ولی این استصحاب بعد از وفات پدر دارای اثر است لذا جاری میشود و اثر ثبوت ارث بر آن مترتب خواهد شد و کم له من نظیر مثلا میگوئیم قبلا که آب کری نبود اثری هم بر آن مترتب نبود اما حال که با این آب میخواهیم زوال نجاست کنیم استصحاب عدم کریت اثر دارد لذا استصحاب عدم کریت جاری شده و از آن نتیجه میگیریم که شیئی که با این آب یک بار شسته شده پاک نشده است .
پس آنچه مرحوم آخوند در تنبیه دهم اشاره میکنند صحیح است .
مطلب دوم : اصالة تأخر حادث
یکی از مباحث مهم علم اصول آن است که آيا به برکت استصحاب میتوان استفاده تأخر شیء حادث کرد یا نه .
مثلا میدانیم اگر حیات پسر متأخر از پدر بود ارث میبرد و اگر اسلام پسر متأخر از مرگ پدر بود ارث نخواهد برد، در اینجا آیا به برکت استصحاب میتوان تأخر حادث را هم اثبات کرد ؟
تارة شیئی متیقن الوجود بود و شک در بقاء آن میکنیم یا بالعکس متیقن العدم بود و شک در حدوثش میکنیم این همان موارد متیقن از ادلة استصحاب است این بحث مسلم است و اصلا مورد روایات استصحاب بود .
اما سخن امروز در رعایت یک شیء بالاضافه الی شیء آخر است. آیا شیئی که قبلا در زمان وجود شیء قبل موجود نبود بعدا حادث شده یا نه ؟
این بحث در دو مقام واقع میشود .
مقام اول بالاضافه الی عمود الزمان .
ما میدانیم مثلا در روز چهارشنبه شیء موجود نبود و روز جمعه موجود بود ولی نسبت به وجودش در روز پنجشنبه شک داریم اما اگر پنجشنبه وجود داشت دارای اثر شرعی بود. آیا استصحاب به اعتبار عمود زمان جاری است ؟
مقام دوم به لحاظ حادث دیگری است یعنی سنجش وجود یک حادث در زمان حادث دیگر. آیا در زمان حدوث مرگ پدر حیات پسر موجود بوده؟
اما نسبت به مقام اول: شکی نیست که لو خلی و طبعه اگر در حدوث شیئی در عمود زمان شک کنیم استصحاب با قطع به خلاف جاری خواهد شد مثلا اگر یقین داریم کسوف در چهارشنبه نبوده و میدانیم در جمعه قطعا بوده اما نمیدانیم پنجشنبه بوده یا خیر، به اعتبار خود این ساعات زمان در هر ساعتی که شک در حادث شد چون مسبوق به عدم بود استصحاب عدم حدوث جاری است اما آیا میتوان اثبات کرد که پس روز جمعه حادث شده است؟
این استنتاج چون اثری عقلی است بر استصحاب عدم حصولش در چهارشنبه بار نمیشود کما اینکه عنوان حدوث هم ثابت نمیشود؛ مثلا اگر شک کنیم در زمان حدوث آب جاری، با استصحاب عدم الوجود تا روز جمعه، اثبات حدوثش در روز جمعه نخواهد شد زیرا حدوث امر بسیطی انتزاعی است و حدوث یعنی وجود مسبوق که با این استصحاب ثابت نخواهد شد .
آری اگر معنای حدوث، وجود و نبود قبل از وجود باشد میتوان گفت روز جمعه وجود متیقن و روز پنجشنبه با استصحاب عدم ثابت شد یک جزء بالوجدان و جزئی با اصل، پس حدوث روز جمعه ثابت میشود .
سرانجام در مقام اول یعنی لحاظ حادث به اعتبار عمود زمان و ساعات ایام هفته استصحاب در ایام شک جاری خواهد شد. اما نه عنوان حدوث که امر بسیط است ثابت میشود نه عنوان تحقق فی الیوم الخاص چرا که این عنوان اصل مثبت است
فقط اگر متیقن الوجود بود و شک در بقاء در ارتفاع درعمود زمان کردیم استصحاب بقاء وجود جاری است و اگر متیقن العدم بود و شک در وجودش در طول زمان کردیم استصحاب بقاء عدم جاری است اما عنوان حدوث در یوم خاص یا حدوث مسبوق به عدم ثابت نخواهد شد. تا اینجا مسأله روشن است و عمدتا بحث در مقام دوم یعنی نسبت یک حادث به حادث دیگر است .
و الحمد لله