درس خارج فقه استاد اشرفی

96/10/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حرمة تزيين الرجل بما يختص بالنساء و كذا العكس.

در جلسات قبل گفتیم اوّلین کسی که کلام محقّق اوّل ره را در شرایع «منه تزيين الرجل بما يحرم عليه»به تزیین لباس های مختص به جنس مخالف تفسیر نموده مرحوم شهید ثانی ره در مسالک بوده است این بزرگوار کلام محقّق اوّل ره را تفسیر نموده اوّلاً به تزیین مرد به تزئینات مختص به زن مثل إستفاده از بلوز یا دامن زنانه سپس اضافه نموده تزیین زن را به تزئینات مختص به مرد مثل پوشیدن عمّامه و کمربندِ مردانه و دلیل آن را تعمیم در روایت نبوی «الْمُتشبّه ينَ مِنَ الرِّجَالِ بِالنِّسَاءِ وَ الْمُتشبّهاتِ مِنَ النِّسَاءِ بِالرِّجَالِ‌» ذکر نموده است که هم شامل تشبّه به انوثیت و ذکوریت و هم شامل تشبّه در لباس می شود در مقابل بسیاری از بزرگان گفته اند که روایت نبوی تطبیق و یا تفسیر شده به تشبّه مرد در انوثیت و تشبه زن در ذکوریت و شامل تشبّه در لباس نمی شود در نتیجه روایت نبوی بر حرمت تشبّه در لباس دلالت ندارد لکن دو روایت مرسل که سنداً ضعیف است در خصوص تشبّه به لباس در وسائل «باب عدم جَوازِ تشبّه النِّسَاءِ بِالرِّجال وَ الرِّجَال بالنّساءِ» ذکر شده است:

1- فِي مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَوْ أَبِي الْحَسَنِ  فِي الرَّجُلِ يَجُرُّ ثِيَابَهُ قَالَ إِنِّي لَأَكْرَهُ أَنْ يَتشبّه بِالنِّسَاءِ.[1]

2-عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ عَنْ آبَائِهِ  قَالَ:كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يَزْجُرُ الرَّجُلَ أَنْ يَتشبّه بِالنِّسَاءِ وَيَنْهَى الْمَرْأَةَ أَنْ تَتشبّه بِالرِّجَالِ فِي لِبَاسِهَا.[2]

نظر مرحوم شیخ ره در مورد دو روایت مذکور:

مرحوم شیخ ره می فرماید کراهت در روایت اوّل «إِنِّي لَأَكْرَهُ أَنْ يَتشبّه بِالنِّسَاءِ» دلیل بر حرمت نیست بلکه ظهور در جواز ترک دارد، بخصوص به قرینه عبارت بعد یعنی بلند بودن لباس مرد«یجر ثیابه» که فعل حرامی نیست.

جواب أستاد أشرفی :

کراهت در لسان روایات به معنای ناخوشایند بودن کاری است و این معنی أعمّ از حرمت و کراهت است و در بعضی موارد در حرمت نیز إستعمال شده است و با کراهت إصطلاحی در کلام فقهاء به معنای المنع مع جواز الترک، فرق می کند. بعلاوه عبارت «يَزْجُرُ الرَّجُلَ أَنْ يَتشبّه بِالنِّسَاءِ وَيَنْهَى الْمَرْأَةَ أَنْ تَتشبّه بِالرِّجَالِ فِي لِبَاسِهَا»[3] در روایت دوّم که ظهور در حرمت دارد قرینه است بر این که مراد از کراهت تشبّه در لباس در روایت اوّل نیز حرمت است. در هر حال دو روایت مذکور از نظر سند به واسطه إرسال ضعیف است ولی آنقدر حرمت تشبّه در لباس جنس مخالف در بین أصحاب شهرت دارد که بسیاری از بزرگان فتوای به حرمت داده اند.

نظر أستاد محقّق خویی ره: مراد از تشبّه در دو روایت مذکور نباید مجرّد تشبّه در لباس باشد که اگر این طور باشد لازمه اش این است که اگر هر کدام از زوجین در خانه لباس دیگری را بپوشد به جهت این که مثلاً هوا سرد بوده و لباس مناسب برای پوشیدن نداشته ، این عمل او نیز حرام باشد که این امر قطعاً پذیرفته نیست در نتیجه این دو روایت اگر چه ظهور در حرمت دارند ولی باید حمل شود به تشبّه مرد به زن در جایی که مرد در مجالس پارتی و عیش و نوش وارد شده و خوانندگی و یا رقّاصی می کند و همچنین در مورد تشبّه زن به مرد، و تشبه از این جهت حرام است زیرا این عمل مسلّماً امر منکر و حرامی در شریعت مقدّسه است قال محقّق الخویی ره: «من البديهي أنه من المحرّمات في الشريعة، بل من أخبث الخبائث و أشد الجرائم و أكبر الكبائر».

و نیز می فرماید: دو روایت مذکور شامل نمی شود کسی را که در عزای سید شباب أهل الجنّه، سالار شهیدان ابی عبد الله الحسین  به جهت اظهار حزن و تجسّم قضایای کربلا و اقامه عزا، شبیه خوانی نموده و تشبّه به جنس مخالف نموده است و اگر کسی این موارد را داخل در فعل حرام بداند ناشی از سفسطه و وسوسه شیطانی است و مسلّماً حرمت تشبّه شامل این موارد نمی شود.

و قد تجلى مما ذكرناه أنه لا شك في جواز لبس الرجل لباس المرأة لإظهار الحزن، و تجسم قضية الطِفّ، و إقامة التعزية لسيد شباب أهل الجنة عليه السلام، و توهّم حرمته لأخبار النهي عن التشبّه ناشئ من الوساوس الشيطانية، فإنك قد عرفت عدم دلالتها على حرمة التشبّه .

جواب أستاد أشرفی : این دو مورد نقض در حرمت تشبّه زن و مرد به لباس جنس مخالف، وارد نیست زیرا معمول از تشبّه در لباس، موردی است که به عنوان ذیّ فرد شمرده شود مراد است نه مواردی که به صورت اتّفاق ی در یک مورد خاص به دواعی غیر از تشبه،کسی لباس جنس مخالف را پوشیده باشد مخصوصاً این که برخی بزرگان حرمت تشبّه در لباسِ جنس مخالف را از جهت حرمت لباس شهرت دانسته اند که بنابر این مبنی در صورتی لباس شهرت صادق است که فرد پیوسته لباس جنس مخالف را بپوشد به طوری که شهره شهر شود در نتیجه شامل موردی که مثلاً مرد احیاناً و به صورت اتّفاق ی و به داعی غیر از تشبه، لباس زنانه را پوشیده نمی شود و تفصیل بحث در این دو مورد خواهد آمد ان شاء الله.

در هر صورت اگر حرمت تشبه را از جهت صدق عنوان لباس شهرت و یا اذلال مؤمن بدانیم چنان که برخی از بزرگان علت حرمت تشبّه را یکی از این دو مورد ذکر نموده اند، در نتیجه تشبّه به جنس مخالف در تعزیه سید الشهداء  یا در فیلم ها یا پوشیدن اتّفاق ی لباس زن برای مرد در خانه و بالعکس،حرام نیست زیرا هیچ یک از دو عنوان یعنی لباس شهرت و اذلال مؤمن در این موارد صادق نیست.

حکم الخنثی فی البس بما هو مختص بالنساء او الرجال:

قال شیخ ره فی المکاسب: ثم الخنثى يجب عليها ترك الزينتين المختصتين بكلٍّ من الرجل و المرأة كما صرّح به جماعة «لأنّها يحرم عليها لباس مخالفها في الذكورة و الأُنوثة، و هو مردّد بين اللبسين، فتجتنب عنهما مقدمة»لأنّهما له من قبيل المشتبهين المعلوم حرمة أحدهما. و يشكل بناء على كون مدرك الحكم حرمة التشبّه بأن الظاهر عن التشبّه صورة علم المتشبّه .

مرحوم کاشف الغطاء ره فرموده است: خنثی باید از زینت مختص به هر کدام از زن و مرد اجتناب کند و مرحوم شیخ ره نیز در این حکم با ایشان موأفق ت نموده و علت آن را چنین ذکر نموده است:

حال که إستفاده از لباس و زینت مختص به هر یک از زن و مرد برای دیگری حرام است خنثی باید از هر یک از لباس مختص به مرد و زن اجتباب نماید زیرا خنثی از دو حال خارج نیست یا در واقع زن است یا مرد، چنان که ظاهر آیه شریفه است: «یهب لمن یشاء اناثاً و یهب لمن یشاء الذکور» و مسلّماً خنثی مکلّف به ترک یکی از این دو زینت است «لباس مختص به مرد و لباس مختص به زن» حال طبق قاعده أصولی، قاعده اشتغال چون علم اجمالی به یکی از این دو تکلیف دارد در نتیجه یقین به أصل تکلیف و شک در مکلّف به دارد احتیاط لازم است، چنان که مقتضای علم اجمالی به تکلیف همین است که از هر دو زینت اجتباب نموده و احتیاط کند ولکن اگر فرض کنیم خنثی قسم ثالث نیز دارد یعنی امر دائر است بین این که ملحقّ به مرد باشد یا ملحقّ به زن و یا هیچ کدام از آن دو نباشد بلکه قسم سوّمی باشد که حقیقت زن و مرد را دارا نیست حال چون خنثی یقین به أصل تکلیف ندارد چرا که ممکن است از قسم سوّم بوده و مکلّف به هیچ کدام از تکلیف زن و مرد نباشد در این صورت برائت جاری می شود ولی این قول بسیار بعید است زیرا خنثای مشکل هم یا در واقع ملحقّ به زن است یا به مرد چنان که امیر الموممنین علی  در داستان معروف خنثی در مرحله آخر، امر فرمودند دنده های فرد خنثی را بشمارند که در نهایت ملحقّ به زنان گردید.

قال الشیخ ره: يشكل بناء على كون مدرك الحكم حرمة التشبّه بأن الظاهر عن التشبّه صورة علم المتشبّه .

مرحوم شیخ ره ابتداءاً می فرماید که مقتضای علم اجمالی در مورد خنثی وجوب احتیاط و احتراز از لباس های مختص به هر یک از زن و مرد است ولی در ادامه می فرماید: بناءاً بر این که دلیل حکم ،صدق عنوان تشبه باشد «نه این که دلیل حرمت صدق عنوان لباس شهرت یا اذلال النفس باشد» در این صورت، صدق عنوان تشبّه ظاهراً در جایی است که فرد علم به تشبّه نیز داشته باشد و بداند که چنین زینتی یقیناً تشبه به جنس مخالف است در نتیجه خنثی با پوشیدن هر یک از لباس زن و یا مرد چون علم ندارد به تشبه به مرد یا زن به جهت این که نمی داند آیا زن است یا مرد، برای او جائز است لباس هر یک از زن و مرد را بپوشد.

جواب أستاد خویی ره: درست است که در فعلیت تکلیف برای مکلّف علم به موضوع لازم است ولی لازم نیست علم تفصیلی به تحقّق موضوع داشته باشد بلکه علم اجمالی در فعلیت تکلیف کافی است و از طرفی خنثی اجمالا می داند مکلّف به احد التکلیفین است و همین علم اجمالی کافی در وجوب احتیاط و اجتناب از لباس های مختص به هر یک از زن و مرد است.

مسأله بعدی در مورد اذلال نفس و لباس شهرت است که فعل حرام بوده و روایات در این زمینه فراوان است.

 


[1] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج5، ص25، أبواب، باب13، ح1، ط آل البيت.
[2] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج5، ص25، أبواب، باب13، ح2، ط آل البيت.
[3] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج5، ص25، أبواب، باب13، ح2، ط آل البيت.