درس خارج فقه استاد اشرفی

96/03/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : إستهلال/ الرّؤیة فی بلد آخر/ هل یشترط اتّحاد الافق فی ثبوت الهلال؟

فهرست اجمالی موضوعات مطرح در سال تحصیلی 95،96: 1. کذب، 2.قمار، 3. أخذ أجرت بر واجبات 4. نيابت در عبادت 5. ولايت از طرف سلطان عادل 6. معونة ظالمين 7. جوائز سلطان جائر، 8 حکم مجهول المالک 9. إستهلال، 10. حکم رؤیة هلال در بلاد دیگر.

ادامه بررسی روایاتی که مرحوم أستاد خویی ره برای عدم اعتبار اتّحاد افق به آن تمسّک نموده است:

عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ  فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِيرٍ جُعِلْتُ فِدَاكَ اللَّيْلَةُ الَّتِي يُرْجَى فِيهَا مَا يُرْجَى؟فَقَالَ فِي لَيْلَةِ إِحْدَى وَ عِشْرِين أَوْ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ قَالَ فَإِنْ لَمْ أَقْوَ عَلَى كِلْتَيْهِمَا فَقَالَ  مَا أَيْسَرَ لَيْلَتَيْنِ فِيمَا تَطْلُبُ قَالَ قُلْتُ: فَرُبَّمَا رَأَيْنَا الْهِلَالَ عِنْدَنَا وَ جَاءَنَا مَنْ يُخْبِرُنَا بِخِلَافِ ذَلِكَ مِنْ أَرْضٍ أُخْرَى فَقَالَ مَا أَيْسَرَ أَرْبَعَ لَيَالٍ تَطْلُبُهَا فِيهَا[1]

ترجمه: على بن ابى حمزۀ مى‌گويد: نزد امام صادق  بوديم، ابوبصير از آن حضرت پرسيد: فدايت شوم! آن شبى كه در آن اميد بسته‌ايم «شب قدر» كدام شب است؟ امام  فرمودند: شب بيست و يكم يا بيست و سوم. ابو بصير عرض کرد: اگر توان هر دو شب را نداشته باشم ،چه کنیم ؟ امام فرمودند: دو شب براى آنچه مى‌خواهى، آسان است. على بن ابى حمزه مى‌گويد: من پرسيدم: چه بسا هلال را در بلد خود مى‌بينيم و كسى از بلد ديگر مى‌آيد و خلاف آن را به ما مى‌گويد؟ امام  فرمودند: چه ‌آسان است چهار شب؛ آنچه را مى‌خواهيد در هر چهار شب بجوييد «چه إشکالی دارد که هر چهار شب را بیتوته نمایید».

مناقشه آیة الله شبیری در استدلال به روایت ابوبصیر:

ابوبصیر از امام  سؤال نمود شب قدر چه زمانی است آن را تعیین کنید، حضرت به او فرمودند یکی از دو شب21 و23 می باشد ابوبصیر سؤال می کندکه اگر رویت در بلد ما از جهت زمان با رویت در بلد دیگر متفاوت باشد چه کنیم؟ حضرت مجدّد امر به إحتیاط نموده که نتیجه اش بیتوته در چهار شب می باشد حال اگر بنا باشد در هر بلدی ،رؤیت همان بلد معتبر باشد باید می فرمودند رؤیت شما فقط برای بلد شما معتبر است و معنی ندارد که چهار شب إحتیاط شود و از طرفی امام علیه السلام سؤال ننمود که بلدی که رویت شده نزدیک بوده یا دور بلکه بصورت مطلق فرمودند چهار شب إحتیاط کنید و از این کلام کشف می شود که فرقی نمی کند که بلدِ رویت نزدیک باشد یا دور، در هر حال منشأ برای تردید و إحتیاط می باشد که البتّه إحتیاط دو شب آن بخاطر این است که شب قدر معلوم نیست و إحتیاط در دو شب دیگر به جهت این است که أوّل ماه معلوم نبوده و این امر دلالت دارد که اگر برای یک بلد ماه ثابت شد برای همه ثابت می باشد

در نتیجه إحتیاط در صورتی معنی دارد که بگوییم همه آفاق یک حکم را دارند و أوّل ماه در همه جا در یک روز ثابت می شود و اگر در رؤیت هلال اختلاف شد با توجه به این که شب قدر تنها یک شب است جای إحتیاط دارد و الا اگر هر بلدی هلال او متفاوت از بلاد غیرِ هم افق او باشد دیگر جای إحتیاط نیست و بنا بر مبنای اعتبارِ اتّحاد افق اگر مدار، رؤیت همان بلد باشد ما که هلال ماه را روز شنبه رؤیت نمودیم بر اساس همان روز شب قدر را قرار می دهیم و دیگر بلاد که مثلاً روز یکشنبه هلال ماه را رؤیت نمودند بر اساس همان شب ، شب قدر را قرار داده و اعمال شب قدر را انجام می دهند و جایی برای إحتیاط برای هیچ کدام از دو بلد نمی باشد.

بررسی مناقشه آیت الله شبیری:آیت الله شبیری دو مناقشه برای استدلال به حدیث مذکور ذکر نموده است:

1-أبی بصیر می گوید ما در بلد خود هلال ماه را رؤیت نمودیم ولکن فردی از بلد دیگر به ما خبر می دهد که هلال ماه در روز دیگری رؤیت شده است یعنی رؤیت ما را «به جهت مثلاً ابری بودن هوا در منطقه» تخطئه نموده و می گوید شب قبل، هلال ماه رؤیت شده است به این معنی که درست است که ما روز شنبه ،ماه را رؤیت نمودیم ولی فرد دیگری از بلد دیگرکه نزدیک بلد ما نیز بوده خبر می دهد به این که در منطقه ما هوا مساعدتر و صاف بوده و روز قبل هلال ماه رؤیت شده است و این موجب شده که ما در رؤیت خود تردید نماییم در نتیجه منشأ تردید برای ابوبصیر در سؤال، تخطئه بلد دیگر بوده است «فَرُبَّمَا رَأَيْنَا الْهِلَالَ عِنْدَنَا وَ جَاءَنَا مَنْ يُخْبِرُنَا بِخِلَافِ ذَلِكَ» حال إمام  می فرماید: چون أوّل ماه برای شما مشتبه شده إحتیاط نمایید و در دو روز اعمال شب قدر را اتیان نمایید. در نتیجه این حدیث هیچ ارتباطی به ثبوت هلال برای تمام بلاد بوسیله رؤیت در یک بلد ندارد.

جواب أستاد آیة الله اشرفی از مناقشه:

حمل نمودن بر این معنی بعید است زیرا در روایت آمده است: «رَأَيْنَا الْهِلَالَ عِنْدَنَا وَ جَاءَنَا مَنْ يُخْبِرُنَا بِخِلَافِ ذَلِكَ»: یعنی أهل بلدِ ما هلال ماه را رؤیت نمودند وماه در نزد ما ثابت شد ، از این جمله إستفاده می شود که مانعی از رؤیت در بلد آن ها نبوده و هوا صاف و ماه قابل رؤیت و مشاهده برای همه بوده است و این که فرمود بلد دیگر خلاف این را گفته اند ظاهر این کلام نیز این است که از بلاد دور بوده که مخالف با رؤیت ما خبر داده است و مسأله تردید رؤیت در بین نبوده است زیرا رؤیت بوسیله یک فرد نبوده بلکه افراد متعدّد رؤیت نموده اند شاهد این مطلب عبارت «راینا الهلال»می باشد.ثانیا ابوبصیر می گوید مخبر در

بلد دیگر خلاف رویت ما خبر داده است نه این که رؤیت ما را تخطئه نموده است.

و از طرفی اگر بلد دیگر نزدیک باشد ارض اخری إطلاق نمی شود با توجه به کلمه «عندنا» یعنی هوا صاف بوده و همگی ماه را دیده اند که معلوم می شود بین دو بلد فاصله زیادی بوده است که یک بلد کامل هوا صاف بوده و همه رؤیت نموده اند ولی بلد دیگر در روز دیگری رؤیت نموده اند.

2- این روایت هیچ ارتباطی به مبنای محقّق خویی ره در اتّحاد آفاق ندارد زیرا بعد از این که به جهت تردید در شب قدر حضرت به ابو بصیر امر فرمودند که دو شب را احیاء نماید ابی بصیر مجدّد سؤال می کند: اگر أهل بلدی خلاف رویت ما خبر دادند چه کنیم؟ حضرت می فرمایند که دو شب دیگر نیز إحتیاط کنید حال اگر منشأ این إحتیاط دوم این باشد که با رؤیت هلال در یک بلد ، ماه برای همه بلاد ثابت می باشد این امر همیشه إتّفاق می افتد و همیشه بلادی بواسطه تعدّد آفاق هلال را مشاهده می کنند و دیگران مشاهده نمی کنند و نیازی به سؤال ابوبصیر نبود و امام  ابتداءا و برای همه مردم باید امر به إحتیاط می نمودند و بطور کلی از أوّل می فرمودند چهار شب را برای درک شب قدر إحتیاط کنید نه خصوص ابی بصیر و نه بعد از سؤال ابو بصیر زیرا همیشه این مسأله إتّفاق می افتد که بلادی زودتر از بلاد دیگر هلال را رویت می کنند.

جواب أستاد آیة الله اشرفی :

جواب نقضی: ما سؤال می کنیم به این که این تردید در أوّل ماه همیشه بوده است حال چرا ائمه بطور کلی امر به إحتیاط به چهار شب ننمودند» مسأله تردید در أوّل ماه همیشه بوده است به جهت غیم و گرد و خاک و.. که بعضی زودتر از بعض دیگر هلال را رؤیت می نمودند و اگر هر تردیدی منشأ برای إحتیاط به چهار شب باشد باید ائمه می فرمودند هر موقع شک در أوّل ماه داشتید چهار شب را إحتیاط کنید و اگر منشأ تردید به جهت دیگری« غیر از ثبوت هلال بواسطه رویت در بلد دیگر بوده باشد »به هر جهتی که بوده چرا امام  ابتداءا امر به إحتیاط ننمودند هر جوابی از این إشکال دادید جواب ما از إشکال مطرح توسط شما خواهد بود

جواب حلی: امام  أوّل به عنوان جواب از شبهه حکمیه که شب قدر چه شبی است فرمودند یکی از دو شب 21 و23را شب قدر قرار دهید و بعد در مقام بیان حّل جواب از شبهه موضوعیه «که نمی دانیم أوّل ماه آیا مثلاً شنبه بوده یا یکشنبه بواسطه اخبار در بلد دیگر و این که شب قدر نامعلوم است» فرمودند دو شب دیگر إحتیاط نمایید در نتیجه امام  در ابتداء در صدد جواب از شبهه حکمیه بوده وجا نداشته که جواب از شبهه موضوعیه را بیان نموده و امر به إحتیاط در چهار شب نمایند و البتّه بعد از این که سائل سؤال از شبهه موضوعیه را مطرح نمود حضرت مجّدد امر به إحتیاط در دو شب دیگر نمودند در نتیجه

إشکال آقای شبیری پذیرفته نیست که چرا امام  از ابتدا امر به إحتیاط در چهار شب ننمودند.

إشکال آیت الله سیستانی:

ابی بصیر کهنسال و نابینا بوده است از این جهت از امام  در جهت تعیین شب قدر سؤال می نماید تا برای انجام اعمال به زحمت نیافتد حضرت شب قدر را مردّد بین دو شب ذکر نموده و امر به إحتیاط نمودند ابی بصیر می خواست احساسات امام  را تحریک نماید تا این که شب قدر را معيّن نمایند لذا مجدّد سؤال نمود که أوّل ماه نیز مردّد است چه باید کرد؟ و منتظر بود که بواسطه این امور امام  شب قدر را برای او تعیین نمایند .حضرت بی درنگ فرمودند حال که این طور است چهار شب را إحتیاط نمایید در نتیجه در این روایت مسأله سؤال و تعیین از شب قدر در بین بوده و امام  در مقام بیان این نبودند که اگر مخبر از خارج بلد شهادت به رؤیت داد أوّل ماه برای همه بلاد ثابت بوده و جای إحتیاط دارد تا این که به إطلاق کلام تمسّک نماییم.

خلاصه مطالب گذشته: رویت هلال طریقیّت دارد برای اثبات أوّل ماه و با خروج ماه از محاق به حدّی که قابلیت رویت در یک بلد باشد موجب ثبوت هلال برای همه بلاد می شود و این یک امر تعبّدی صرف نیست بلکه ناشی از حرکت ماه بوده است و مبدا در شبانه روز، شب می باشد و إشکالات در این ضمینه در مورد نیمه کره دیگر زمین را قبلاًجواب دادیم. و بذلک یتم البحث فی هذه المسأله وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

 


[1] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج10، ص353، ب32 از ابواب احکام شهر رمضان، ح3، ط آل البیت.