درس خارج فقه استاد اشرفی

96/02/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : استهلال/ الرؤیة فی بلد آخر/ رؤیت طریقیت دارد یا موضوعیت؟

مقدمه: مبدأ ماه به دو صورت محاسبه می شود : طلوع هلال قمری ، طلوع هلال شرعی

1- مبدأ ماه قمری که ناشی از تولد ماه است و آن هنگامی است که ماه از حالت مقارنه (بین زمین و خورشید به اولین ثانیه یا درجه) خارج می شود و لو کمتر از هفت درجه باشد که در این صورت ماه قمری محقق شده و طلوع می کند.

2- مبدأ ماه شرعی و آن زمانی است که ماه از محاق خارج شده و حداقل به هفت درجه (یا بیشتر و یا کمتر علی خِلافٍ) برسد بطوری که توسط نور خورشید برای ما قابل رؤیت باشد که موضوعات احکام شرعی منوط به تحقق هلال ماه شرعی می باشد که فرمودند: صم للرویه و افطر للرویه، نه طلوع هلال قمری.

حال بحث در این است که رؤیت هلال شرعی (که وجوب روزه منوط به تحقق آن می باشد) در اول ماه چگونه حاصل می شود؟ و آیا مِدار در إثبات هلال شرعی بوسیله رؤیت، فقط همان بلدی است که هلال در آن رؤیت شده است یا این که بلاد غیر هم افق که ماه در آن بلاد رؤیت نشده با رؤیت بلد دیگر نیز ثابت می شود؟

تحریر محل نزاع :

واضح است که اگر هلال ماه در بلاد شرقى رؤیت شود براى بلاد غربى نیز ثابت است و با رؤيت هلال در بلاد شرقى، در بلاد غربى نيز اگر مانعى وجود نمى‌داشت، قطعاً هلال رؤيت مى‌شد؛ زيرا غروب آن ها متأخر از غروب بلاد شرقى است از اين رو، هلال در آن ها هر چند دور باشند، عادتاً ديده مى‌شود و اگر هم دیده نشود بواسطه مانعی، هلال ماه برای بلاد غربی ثابت است.

و اما بلادی که در شمال بلدی است که ماه در آن رؤیت شده، ممکن است ماه برای آن ها قابل رؤیت باشد و ممکن است قابل رؤیت نباشد و همچنین کسانی که در جنوب هستند هلال ماه برای آنان نیز معمولا قابل رؤیت می باشد.

در نتیجه محل نزاع این است که اگر هلال در بلاد غربی رؤیت شود آیا برای بلاد شرقی نیز (در همان نیم کره)که هلال را ندیده اند ثابت می باشد یا نه؟ چنانکه محقق خوئی ره محل نزاع را اینچنین بیان نموده است: إنّما الكلام في عكس ذلك، أعني: ما لو اختلف الأُفق و شوهد الهلال في البلاد الغربيّة، فهل يكفي ذلك للشرقيّة كبلاد الشام بالإضافة إلى العراق، أو لا؟

بررسی روایات:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى قَالَ كَتَبَ إِلَيْهِ أَبُو عُمَرَ أَخْبِرْنِي يَامَوْلَايَ إِنَّهُ رُبَّمَا أَشْكَلَ عَلَيْنَا هِلَالُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَلَانَرَاهُ وَنَرَى السَّمَاءَلَيْسَتْ فِيهَا عِلَّةٌ وَ يُفْطِرُ النَّاسُ وَ نُفْطِرُمَعَهُمْ وَ يَقُولُ قَوْمٌ مِنَ الْحُسَّابِ قِبَلَنَا إِنَّهُ يُرَى فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ بِعَيْنِهَا بِمِصْرَوَ إِفْرِيقِيَةَ(که درغرب عراق واقع شده است)وَالْأَنْدُلُسِ هَلْ يَجُوزُ يَا مَوْلَايَ مَا قَالَ الْحُسَّابُ فِي هَذَا الْبَابِ حَتَّى يَخْتَلِفَ الْفَرْضُ عَلَى أَهْلِ الْأَمْصَارِفَيَكُونَ صَوْمُهُمْ خِلَافَ صَوْمِنَا ؟ وَ فِطْرُهُمْ خِلَافَ فِطْرِنَا فَوَقَّعَ عَلَيْهِ السّلام، لَا تَصُومَنَّ الشَّكَّ أَفْطِرْ لِرُؤْيَتِهِ وَ صُمْ لِرُؤْيَتِهِ.[1]

ترجمه روایت:

ابوعمر به امام جواد یا امام هادی (علیهما السلام) نامه ای را نوشت: مولايم! حكم اين مسئله را بيان فرمائید كه گاهى رؤیت هلال ماه رمضان براى ما مشكل مى‌شود و با آن كه آسمان صاف است و مانعى وجود ندارد، هلال را رؤيت نمى‌كنيم، مردم (عامه) افطار مى‌كنند، ما نيز با آنان افطار مى‌كنيم. گروهى از اهل حساب [منجّمان] نزد ما هستند و مى‌گويند هلال در همين شب در مصر و آفريقا و اندلس ديده مى‌شود. آيا سخن منجّمان در اين باره ممکن است که بر اساس آن، حكم بلاد مختلف، متفاوت ‌شود( و ماه برای مصر و آفریقا و اندلس ثابت باشد ولی برای ما ثابت نباشد و در نتیجه) روزۀ آنان خلاف روزۀ ما و فطر آنان خلاف فطر ما خواهد بود؟ امام (علیه السلام) در پاسخ نوشتند: هرگز با شك، روزه مگير؛ با رؤيت، افطار كن و با رؤيت نیز روزه بگير.

بررسی سند:

روایت مذکور سندا مشکلی ندارد است اگر چه شیخ صدوق ره محمد بن عیسی را از رجال نوادر الحکمه استثناء و تضعیف نموده و فرموده است روایاتی که او منفرداً از یونس ذکر نموده است مورد اعتماد نمی باشد ولکن این نظر شخصی ایشان بوده و آن جهتی که موجب تضعیف بوده برای ما مشخص نیست و شاید آنچه موجب تضعیف صدوق ره شده، این بوده که به جهت فاصله زمانی بین این دو راوی، احتمال واسطه بین آن دو را داده که از سند روایت حذف شده است در نتیجه روایاتی که از یونس نقل نموده است را تضعیف نموده است، در هر صورت این کلام منافاتی با توثیق دیگران ندارد که بعضی او را ثقه دانسته و بعض دیگر تعبیر به ممدوح نموده اند[2]

دلالت روایت :

امام علیه السلام جواب این سؤال را که آیا قول منجمین حجّت است یا نه، ندادند، بلکه فرمودند یوم الشک را روزه نگیرید و روزه در اول ماه و افطار در اول ماه شوال باید بر اساس رؤیت ماه باشد. معنی و مفهوم کلام امام علیه السلام چیست؟ دو احتمال دارد:

1-رؤیت موضوعیت دارد و ملاک فقط رؤیت در همان بلد می باشد و علم ما در ثبوت ماه بی فائده است و با إثبات هلال در یک بلد هلال ماه برای بلاد دیگر قابل إثبات نمی باشد.

2- رّد قول منجمین در إثبات اول ماه ، زیرا کلام آن ها ظن آوراست در نتیجه این روایت منافاتی ندارد به این که اگر کسی از طریقی دیگری غیر از رؤیت یقین حاصل کند به ثبوت هلال ،هلال شرعی برای او ثابت است و همچنین اگر هلال ماه در بلد دیگری ثابت باشد برای او نیز حجّت باشد گویا امام علیه السلام در این روایت فقط گفتار منجمین را که ظن آور است رد نموده است.

مرحوم منتظری ره فرموده است: روایات (عَلَيْكَ مَشْرِقُكَ وَ مَغْرِبُكَ) شاهد است بر این که إثبات و علم به هلال ماه در یک بلد مدخلیّتی در إثبات هلال برای بلاد دیگر ندارد.

عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ أَوْ غَيْرِهِ قَالَ: صَعِدْتُ مَرَّةً جَبَلَ أَبِي قُبَيْسٍ وَ النَّاسُ يُصَلُّونَ الْمَغْرِبَ فَرَأَيْتُ الشَّمْسَ لَمْ تَغِبْ إِنَّمَا تَوَارَتْ خَلْفَ الْجَبَلِ عَنِ النَّاسِ فَلَقِيتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع فَأَخْبَرْتُهُ بِذَلِكَ فَقَالَ لِي وَ لِمَ فَعَلْتَ ذَلِكَ بِئْسَ مَا صَنَعْتَ إِنَّمَا تُصَلِّيهَا إِذَا لَمْ تَرَهَاخَلْفَ جَبَلٍ غَابَتْ أَوْ غَارَتْ مَا لَمْ يَتَجَلَّلْهَا سَحَابٌ أَوْظُلْمَةٌ تُظِلُّهَا وَإِنَّمَا عَلَيْكَ مَشْرِقُكَ وَ مَغْرِبُكَ وَ

لَيْسَ عَلَى النَّاسِ أَنْ يَبْحَثُوا. [3]

اشکال استاد آیة الله اشرفی دامت برکاته:

این کلام صحیح نیست زیرا طلوع و غروب آفتاب مبتنی به حرکت زمین در مقایسه با خورشید است ولی اثبات هلال به اعتبار قرار گرفتن ماه در تحت الشعاع خورشید می باشد و این کلام (عَلَيْكَ مَشْرِقُكَ وَ مَغْرِبُكَ) در رّد إثبات هلال در بلاد دیگرصحیح نمی باشد.

بیان مرحوم فیض کاشانی ره : [4]

امام علیه السلام در مقام بیان رد قول منجمین است و این که قول منجمین ارزشی ندارد زیرا یقین آور نمی باشد و باید به یقین خودت که از رؤیت حاصل می شود عمل نمایی در نتیجه این کلام منافاتی ندارد به این که بوسیله شهادت عدول (که علم تعبدی می باشد) ماه ثابت شود و کلام آن ها حجت باشد و همچنین منافاتی ندارد به این که اگر در بلد دیگری ماه بوسیله رؤیت ثابت شد برای بلاد دیگر نیز ثابت باشد در نتیجه این روایت فقط قول منجمین را در إثبات اول ماه رد نموده است و نسبت به حجیّت شهادت عدلین و نسبت به إثبات هلال ماه در یک بلد بواسطه إثبات در بلد دیگر ،مسکوت عنه می باشد.

قال الفیض الکاشانی ره ،بيان‌ فی قوله علیه السلام (عَلَيْكَ مَشْرِقُكَ وَ مَغْرِبُكَ) يعني لاتدخل في الشك بقول الحساب و اعمل على يقينك المستفاد من الرؤية و هذا لا ينافي وجوب القضاء لو ثبتت الرؤية في بلد آخر بشهود عدول و إنما لم يجبه ع عن سؤاله عن جواز اختلاف الفرض على أهل الأمصار صريحا لأنه قد فهم ذلك مما أجابه به ضمنا و ذلك لأنه قد فهم من كلامه ع أن اختلاف الفرض إن كان لاختلاف الرؤية فجائز و إن كان لجواز الرؤية بالحساب فغير جائز و لا فرق في ذلك بين البلاد المتقاربة و المتباعدة كما قلناه.

 


[1] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج‌10، ص: 297 باب15 از ابواب احکام شهر رمضان ح1، ط آل البیت.
[2] -رجال کشی ص53، انه ممدوح. إمامي صحيح المذهب ظاهرا.و در رجال ابن داود ص509آمده است :ثقة. إمامي صحيح المذهب ظاهرا، أقول لا يستلزم عدم الاعتماد على ما تفرد به محمد بن عيسى عن يونس الطعن في محمد بن عيسى لجواز أن يكون العلة في ذلك أمرآخر كصغرالسن المقتضي للواسطة بينهمافلاتنافي بين قول ابن بابويه و قول من عداه.
[3] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج4، ص198، ب20 از ابواب اللقطه، ح2، ط آل البیت.
[4] الوافی للفیض الکاشانی ج11 ص123.