درس خارج فقه استاد اشرفی

95/06/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قمار/ نوع چهارم از مکاسب محرّمه/ مکاسب محرّمه

گفته شده که مرحوم شیخ بحث قمار را در چهار مسئله مطرح کرده اند:

مسئله اوّل: بازی با وسائل قمار، و مالی به عنوان رهن برای فرد برنده از خود بازنده قرار داده شود.

أدلّه دال بر حرمت مسئله از کتاب و سنّت مطرح شد.

مسئله دوّم: بازی با وسائل قمار بدون برد و باخت و بدون رهن

أدلّه حرمت مسئله دوّم: در اینجا به بررسی أدلّه ای که برای حرمت این صورت مطرح شده، می پردازیم.

دلیل اول: مصداق قمار

برخی مدّعی شده اند که بازی با الآت قمار بدون مراهنه مصداق قمار است.

مناقشه در دلیل اوّل:

مرحوم شیخ می فرمایند که اوّلا: برای ما اثبات نشده که لفظ قمار بر بازی با الآت قمار «مثل شطرنج، نرد، کعاب» بدون رهن صادق شده باشد. و ثانیاً: بر فرض هم در جایی لفظ قمار در بازی با الآت قمار بدون رهن و برد و باخت إطلاق شده باشد، مجرّد استعمال است، و در أصول گفته شده که استعمال اعمّ از حقیقت و مجاز است، لذا إحتمال دارد از باب مشاکلة مجازاً به آن قمار گفته شده باشد. وثالثاً: بر فرض که إطلاق آن حقیقت باشد، ولی در عین حال می توان ادّعا کرد که لفظ «قمار» انصراف به برخی از اقسام داشته باشد که بر بازی بدون برد و باخت إطلاق نمی شود، چنان که لفظ «دابه» از شمول برای انسان یا ماشینها انصراف دارد.[1]

مرحوم أستاد خمینی[2] ، معتقدند که کلمه «قمار» شامل بازی بدون رهان «برد و باخت» نمی شود، بلکه أستاد خمینی تصریح می کنند که «قمار» در صورتی که رهنی که نباشد إطلاق نمی شود، غاية الامر در صورتی که شک کنیم که آیا قمار بر آن إطلاق می شود یا خیر، حکم به عدم می کنیم؛ چرا که از قبیل تمسّک به عام در شبهه مصداقیه می باشد و مرحوم أستاد خوئی هم بر اعتبار

وجود «رهن» در معنای قمار اصرار دارند ومی فرمایند: «قمار» مختصّ به بای با برد و باخت است.

دلیل دوّم: مصداق میسر:

آیا بازی به آلات قمار در صورتی که برد و باخت نباشد مصداق میسر می باشد یا خیر؟ ادّعا شده که «میسر» به معنای ذات آلات قمار است نه به معنای عمل کردن با الآت قمار باشد، چنان که در خمر تحریم به ذات خمر اسناد داده شده است، و طبعاً وقتی حرمت به ذات اسناد داده شود مقصود هر گونه انتفاع و إستفاده از آن مراد خوهد بود، پس حرمت الآت قمار مقتضی حرمت بازی به آن است، گرچه رهن در کار نباشد.

مناقشه در دلیل دوّم:

امّا این ادّعا صحیح نیست، زیرا اوّلاً: در برخی از روایات تصریح شده که مراد از «میسر» همان قمار است «كُلُّمَا تُقُومِرَ بِهِ»[3] ، که در تفسیر قمار آورده شده، واگر در معنای «قمار» وجود رهان را شرط کردیم، طبیعتاً در «میسر» نیز باید وجود رهان و برد و باخت را شرط کنیم و در برخی از روایات «میسر» تفسیر به «کلّما قومر علیه» تفسیر شده که هور در رهن دارد.

أستاد خمینی[4] می گوید: میسر، یعنی آنچه که موجب یسر و راحتی است، لذا به قمار نیز میسر إطلاق می شود، لتیسّر حصول المال به، بنابراین، باید مالی تحصیل بشود، وشامل بازی به الآت قمار بدون برد و باخت نمی شود.

ثانیاً: مرحوم أستاد خوئی در اعتبار رهن در «میسر» به ذیل آیه شریفه تمسّک کرده اند.

گفته شده که ذیل آیه شریفه ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ* إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاَةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ﴾[5] . آیه دوّم شاهد است بر آن که در قمار، برد و باخت ووجود رهان شرط است؛ چه آن که اثاره بغضاء زمانی است که مالی در میان باشد، امّا اگر مالی در میان نباشد، اثاره بغضاء نمی باشد.

مناقشه در استدلال به ذیل آیه:

أستاد خمینی[6] بر این مطلب إشکال می کنند: برای ذوی الاشراف وبزرگانی گاهی سرگرم بازی با شطرنج یا نرد می شدند، همین که بازنده باشد، برایش بسیار سخت و ناگوار است و همین منقصت موجب اثاره عداوت و بغضاء می شود. بنابراین، لازم نیست که حتماً مالی در میان بوده باشد، به علاوه در آیه شریفه، اثاره بغضاء به اراده شیطان نسبت داده شده نه به مال.

نتیجه بحث:

با توجه به مناقشه در دو دلیل فوق جای شبهه در شمول حرمت برای بازی با الآت قمار بدون رهن باقی می ماند، مگر آن که به روایاتی که شدیداً از لعب با شطرنج والنرد وامثالهما نهی شده، تمسّک کنیم، که ظاهراً همین إطلاق نهی شامل مطلق اللعب بالآلات است اگرچه رهنی در کار نباشد منشأ شهرت یا إجماع بر حرمت شده است. گاه در مقام مناقشه گفته می شود که أدلّه حرمت انصراف به فرض وجود رهان دارد، چه عمده بازیها با الآت مزبور برای دریافت وجه بوده است.

بنابراین، أدلّه نهی از حرمت شطرنج ونرد و... شامل مسئله دوم «بازی با الآت قمار بدون برد و باخت» نمی شود.

نظر أستاد اشرفی: در مسئله انصراف باید دقت داشت که «انصراف» زمانی حجّت است که کثرت استعمال وجود داشته باشد، نه کثرت وغلبه وجود خارجی، مثل انصراف لفظ «آخوند» به افراد معمّم، که اگر این انصراف از باب کثرت استعمال باشد، صحیح است والّا صحیح نیست. در ما نحن فیه، کسانی که ادّعا انصراف می کنند، مرادشان از باب کثرت استعمال است، نه کثرت و غلبه خارجی، یعنی: می خواهند بگویند إطلاقات أدلّه حرمت منصرف به فرض وجود رهان است، چه آن که استعمالات لعب با الآت قمار در فرض وجود رهن بوده است.

نتیجه، آنچه که تا کنون گفته شد آن است که حتّی در مثل شطرنج نیز در صورتی که برد و باخت نباشد، دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد، إن شاء اللّه در جلسه بعد به بررسی سائر أدلّه می پردازیم.

 


[1] . کتاب المکاسب، شیخ انصاری، ج1، ص372. (صدق).
[2] . المکاسب المحرمه، امام خمینی، ج2، ص3. (صدق).
[3] . وسائل الشیعة، حر عاملی، ط آل البيت، ج17، ص165، باب35، ح4.
[4] . المکاسب المحرمه، امام خمینی، ج2، ص5. (لماده).
[5] سوره مائده، آیه 91.
[6] . المکاسب المحرمه، امام خمینی، ج2، ص8. (ذیلها).