درس خارج فقه استاد اشرفی

94/11/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حرمت نقاشی ومجسّمه سازی/نوع چهارم از مکاسب محرّمه/مکاسب محرّمه

أدلّه حرمت اقتناء تصاوير:

دلیل هفتم: مفهوم صحیحه زراره

مفهوم صحیحه زراره از حضرت باقر علیه السلام: «لَا بَأْسَ بِأَنْ تَكُونَ التَّمَاثِيلُ فِي الْبُيُوتِ، إِذَا غُيِّرَتْ رُءُوسُهَا مِنْهَا وَتُرِكَ مَا سِوَى ذَلِكَ».[1]

از این روایت إستفاده می شود که نگه داشتن مجسّمه و صورت بدون تغییر ممتوع است، چه آن که «لابأس» به معنای نفی حرمت است، همچنان که «فیه بأس» ظهور در حرمت دارد. البتّه اگر در مجسّمه ذی روح تغییر داده بشود محذور ندارد؛ بنابراین، عدم حرمت از باب تغییر موضوع است، چرا که پس از تغییر تصویر محرّم «تصویر ذی روح» نیست. و روشن است که در خانه بودن تمثال خصوصیّت ندارد، ولذا حکم به مطلق کراهت نگه داری تصویر می شود.

إشکال به دلیل هفتم: این روایت مربوط به نگه داری تماثیل در خانه ها است، إحتمال دارد که علّت نهی آن باشد، که اگر تصویر

در خانه باشد، موجب سلب توجّه در حال عبادت می شود، و سبب آن می شود که توجّه به زینت دنیا و زخرف دنیا پیدا شود، وإحتمال دارد علّت منع دلیل خاصی باشد همچنان که در روایت دیگر امر به شکستن رؤوس تماثیل شده است.

دلیل هشتم: روایت إنّ علیّا  یکره الصورة في البیوت

روایت اسماعیل بن جعفر از پدرش: «إنّ علیا  یکره الصورة فی البیوت»[2] ، با ضمیمه و مقارنه این روایت به روایت «إنّ علیا  لم یکن یکره الحلال»[3] إستفاده می شود که چیزی که مکروه إمام بوده، حلال نبوده است.

مرحوم شیخ در مکاسب[4] می فرمایند: روشن است که قطعاً مکروه ومنهی به نهی تنزیهی را ناپسند می دانستند، لذا مرا از روایت «لم یکن یکره الحلال» آن است که حضرتش حلال متساوی الطرفین را مکروه نمی دانستند، نه این که به معنای آن باشد که حتّی مکروهات را حضرت مکروه نمی دانسته اند وحرام می دانسته اند.[5]

دلیل نهم: روایت مکارم الاخلاق:

روایت مکارم الاخلاق: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام، قَالَ: رُبَّمَا قُمْتُ أُصَلِّي وَ بَيْنَ يَدَيَّ وِسَادَةٌ، فِيهَا تَمَاثِيلُ طَائِرٍ فَجَعَلْتُ عَلَيْهِ ثَوْباً، وَقَالَ قَدْ أُهْدِيَتْ إِلَيَّ طِنْفِسَةٌ مِنَ الشَّامِ فِيهَا‌ تَمَاثِيلُ طَائِرٍ فَأَمَرْتُ بِهِ فَغُيِّرَ رَأْسُهُ، فَجُعِلَ كَهَيْئَةِ الشَّجَرِ وَ قَالَ: إِنَّ الشَّيْطَانَ أَشَدُّ مَا يَهُمُّ بِالْإِنْسَانِ إِذَا كَانَ وَحْدَهُ».[6] و إمام صادق  امر به تغییر صورت فرمودند، و امر إمام علیه السلام، لازم الاتباع هست.

إشکال در دلیل نهم:

با توجّه به این که حضرت می فرمایند که روی تمثال، پارچه می اندازند، إستفاده می شود که نگه داشتن تصویر در خانه حرام نیست.. از سوی دیگر امر إمام در اینجا دال بر وجوب نیست، با إستحباب هم سازگار می باشد، ولذا پوشاندن تمثال واجب نمی باشد.. مضافا به آن که روایت ضعیف السند است.

أدلّه دال بر جواز اقتناء تصاوير:

پس روشن شد که این روایات دال بر حرمت نیست، در برابر این روایات، روایاتی است که دالّ بر جواز اقتناء هست، که بر فرض دلالت آن روایات بر حرمت اقتناء، این دو طائفه تعارض می کنند.

از جمله روایات مجوّزه روایات ذیل می باشد:

روایت اوّل: مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَحَدَهُمَا  عَنِ التَّمَاثِيلِ فِي الْبَيْتِ، فَقَالَ: «لَا بَأْسَ إِذَا كَانَتْ عَنْ يَمِينِكَ وَعَنْ شِمَالِكَ وَ عَنْ خَلْفِكَ أَوْ تَحْتِ رِجْلَيْكَ، وَ إِنْ كَانَتْ فِي الْقِبْلَةِ فَأَلْقِ عَلَيْهَا ثَوْباً».[7]

روایت دوّم: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ  قَالَ: قَالَ لَهُ رَجُلٌ رَحِمَكَ اللَّهُ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَرَاهَا فِي بُيُوتِكُمْ فَقَالَ: «هَذَا لِلنِّسَاءِ أَوْ بُيُوتِ النِّسَاءِ».[8]

از این روایت إستفاده می شود که اگرچه شأن خود إمام  نگه داری تماثیل نیست، ولی اگر بچه ها یا بانوان با آن بازی کنند اشکالی ندارد.

روایت سوّم: عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَيْتِ فِيهِ صُورَةُ سَمَكَةٍ أَوْ طَيْرٍ أَوْ شِبْهِهَا يَعْبَثُ بِهِ أَهْلُ الْبَيْتِ، هَلْ تَصْلُحُ الصَّلَاةُ فِيهِ فَقَالَ: «لَا، حَتَّى يُقْطَعَ رَأْسُهُ مِنْهُ وَ يُفْسَدَ، وَإِنْ كَانَ قَدْ صَلَّى فَلَيْسَتْ عَلَيْهِ إِعَادَةٌ».[9]

روشن است که لسان این روایت، کراهت است.

روایت چهارم: عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ  وَذَكَرَ مِثْلَهُ وَ زَادَ قَالَ: «وَسَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ هَلْ يَصْلُحُ أَنْ يُصَلِّيَ فِي بَيْتٍ فِيهِ أَنْمَاطٌ فِيهَا تَمَاثِيلُ قَدْ غَطَّاهَا قَالَ لَا بَأْسَ».[10]

این روایت دلیل بر آن است که بودن تماثیل در منازل مرسوم بوده، غایه الامر به هنگام نماز پوشیده شود بهتر است.

روایت پنجم: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام، قَالَ: رُبَّمَا قُمْتُ أُصَلِّي وَ بَيْنَ يَدَيَّ وِسَادَةٌ، فِيهَا تَمَاثِيلُ طَائِرٍ فَجَعَلْتُ عَلَيْهِ ثَوْباًُ».[11]

روایت ششم: سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ  قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْوِسَادَةِ وَ الْبِسَاطِ يَكُونُ فِيهِ التَّمَاثِيلُ، فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ يَكُونُ فِي الْبَيْتِ، قُلْتُ: التَّمَاثِيلُ فَقَالَ: «كُلُّ شَيْ‌ءٍ يُوطَأُ فَلَا بَأْسَ بِهِ».[12]

 


[1] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج5، ص308، ابواب احکام المساکن، باب4، ح3، ط. آل البیت .
[2] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج5، ص307، باب3، ح14، ط. آل البیت .
[3] . وسائل الشیعة، الحر العاملي، ج18، ص151، ابواب الربا، باب15، ح1.
[4] المکاسب، شیخ انصاری، ج1، ص195، . ط. مجمع الفکر
[5] در حالات شهید اوّل نقل شده که ایشان عمل مکروه را انجام نمی داده اند.
[6] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج5، ص309، ابواب احکام المساکن، باب4، ح7، ط. آل البیت .
[7] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج4، ص437، ابواب لباس المصلّی، باب45، ح1، ط. آل البیت .
[8] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج5، ص309، ابواب احکام المساکن، باب4، ح6، ط. آل البیت .
[9] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج5، ص173، ابواب مکان المصلّی، باب32، ح12، ط.آل البیت .
[10] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج4، ص441، ابواب لباس المصلّی، باب45، ح17، ط.آل البیت .
[11] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج5، ص309، ابواب احکام المساکن، باب4، ح7، ط. آل البیت .
[12] . وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج5، ص308، ابواب احکام المساکن، باب4، ح2، ط. آل البیت .