درس خارج فقه استاد اشرفی

91/12/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: زمان وجوب فطره

در مورد زمان وجوب فطره، چند جلسه بحث کردیم که امروز به جمع بندی مباحث در چند بند می پردازیم:

أوّل: تا به حال دانستیم که در زمان وجوب فطره دو قول وجود دارد یکی عند الغروب روز آخر رمضان، دیگری عند الفجر روز أوّل شوال. مستندات هریک از این دو قول از روایات مطرح شد،‌اقتضای أصل عملی در این مسأله هم گذشت و ثمره بین این دو قول را نیز مبسوطا بیان کردیم.

دوّم: نظر ما به تبع مشهور متأخّرین و سیّد ماتن، بر وجوب فطره عند الغروب بود. در این زمینه به دو خبر یکی صحیحه معاویة بن عمار و دیگری مصححه وی إستناد شد و اخبار دیگری که در مقام وارد شده بود حمل بر تعیین زمان وقت إخراج کردیم که به وقت أصل وجوب فطره ارتباطی ندارد.

سوّم: دو حدیث در باب 12ح3و4 داریم که دلالت دارد که زمان وجوب فطره أوّل رمضان است.

حدیث فضلا: «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ أللّه  أَنَّهُمَا قَالا عَلَى الرَّجُلِ أَنْ يُعْطِيَ عَنْ كُلِّ مَنْ يَعُولُ مِنْ حُرٍّ وَ عَبْدٍ وَ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ يُعْطِي يَوْمَ الْفِطْرِ«قَبْلَ الصَّلَاةِ» فَهُوَ أَفْضَلُ وَ هُوَ فِي سَعَةٍ أَنْ يُعْطِيَهَا مِنْ أوّل يَوْمٍ يَدْخُلُ مِنْ شَهْرِ رمضان إِلَى آخِرِهِ..».[1]

موثقه اسحاق بن عمار: «عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ أللّه  عَنْ تَعْجِيلِ الْفِطْرَةِ بِيَوْمٍ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ..».[2]

این دو روایت دلالت داردکه اگر قبل از روز آخر رمضان یا قبل از لیله فطر، کسی زکات فطره را بپردازد مجاز خواهد بود. از این دو روایت برداشت شده که مبدء وجوب فطره أوّل ماه رمضان یا قبل از هلال شوال، می باشد چرا که معنا ندارد انجام واجب قبل از رسیدن زمان وجوبش، ‌مجاز باشد مثل این که کسی در ماه شعبان روزه ماه رمضان را بگیرد، و جواز انجام واجب در آن زمان، دلالت بر وجود امر به فطریه در آن وقت خواهد داشت.

جمعی از بزرگان هم به این حدیث از قدمای ما عمل کرده اند و گفته اند وقتی شب دوّم ماه رمضان، إخراج فطره مجاز باشد به طریق اولی، إخراج در شب أوّل عید فطر، جایز است.در مقابل بسیاری از بزرگان از این دو روایت اعراض کرده و گفته اند تحقّق وجوب زکات فطره و تعلق این وجوب در أوّل غروب روز آخر ماه رمضان و حلول هلال شوال می باشد. برخی هم راه میانه ای برگزیده و گفته اند ممکن است وجوب در أوّل ماه رمضان بوده ولی وقت أدای آن در شب أوّل شوال یا روز عید باشد یعنی زمان ادا، شرط متأخّر وجوب فطره می باشد.

تامل: مشهور فقها به این روایت عمل نکرده و برأساس آن فتوا نداده اند. مباحث پیرامون این روایات در مسأله یکم به عرض خواهد رسید إن شاء اللّه تعالی.

چهارم: ذکر الماتن قده:«و يستمر إلى الزوال لمن لم يصل صلاة العيد و الأحوط عدم تأخيرها عن الصلاة إذا صلاها فيقدمها عليها و إن صلى في أوّل وقتها»

با فرض نظر مشهور که زمان تعلق زکات فطره را غروب روز آخر رمضان یا فجر أوّلین روز شوال دانسته اند سؤال آن است که وقت أدای این زکات چه زمانی می باشد؟ برخی گفته اند وقت ادا، منحصر به قبل از نماز عید فطر می باشد یعنی هنوز نماز عید را نخوانده، باید زکات را پرداخت کند، برخی گفته اند تا ظهر روز عید فطر این زمان، ادامه دارد؛ برخی هم گفته اند تمام روز عید فطر وقت أدای فطریه می باشد و بعد از آن عنوان صدقه بر آن صادقست.جمعی از فقها هم مثل سیّد سبزواری، وقت وجوب زکات فطره را مثل زکات مال، دائمی می دانند که بر ذمّه مزکّی تا زمان ادا، ثابت می باشد.

باری این بحث در دو مقام پیگیری می شود:یکم: مبدا أدای زکات فطره؛ دوّم: نهایت زمان زکات فطره.

مقام أوّل در مبدا زکات فطره:پیش از ورود به این بحث، بحثی وجود دارد که آیا میان مبدء وجوب زکات فطره با مبدء أدای زکات فطره،‌اتحاد وجود دارد یا اختلاف ؟ صاحب حدائق«12/300» قولی را مبنی بر اتحاد این دو از معتبر نقل کرده که محقّق آن را به ابن جنید نسبت می دهد.صاحب جواهر هم قائلند اقوی اتحاد این دو نزاع است.«15/529» اما برخی از فقها قائلند که اینها دو نزاع مستقّل است: یک نزاع آن است که مبدا تعلق زکات چه زمانی است؟ دیگر نزاع بر سر آن است که چه زمان این واجب را باید ادا کرد؟

از جمله أدلّه ای که بر وحدت دو زمان وجوب و أدای فطره، اقامه شده است روایتی است که عامّه – به نقل معتبر از ابوحنیفه از عمر نقل می کند:«ان النبی ص کان یامرنا ان نخرج الفطرة قبل الخروج الی المصلی» عامّه به این روایت إستناد می کنند تا اثبات کنند مبدء وجوب فطره، أوّل فجر روز عید می باشد زیرا پیامبر اکرم هیچگاه امر به تأخیر واجب از زمان خود نمی کردند و از این که امر به أدای زکات قبل از نماز شده فهمیده می شود که امر فطریه، از أوّل غروب نبوده است.« ألبتّه برخی صلات را به معنای صلات عید و برخی صلات ظهر گرفته اند»شاهد آن که ما در شریعت موردی را سراغ نداریم که تأخیر واجب، مورد تاکید باشد بلکه اتیان به واجب در أوّل وقت آن مطلوب است و این که میبینم پیامبر اکرم قبل از صلات می داده است پس مبدا وجوب هم این زمان بوده است واگر بنا باشد که وقت وجوب قبل از آن باشد لازمه اش تأخیر واجب از ابتدای زمان وجوب است که قبیح می باشد.

در جواب گفته اند بالاتفاق أدای فطریه قبل از صلات مستحبّ است. از صحیحه فضلا و ..هم بر می آید که توصیه به أدای قبل از صلات، ایجابی نبوده بلکه ندبی است. ضمناً مانعی ندارد وجوب فطره أوّل غروب باشد اما به خاطر مصالحی، امر به أدای فطره در روز عید باشد چرا که رساندن به محل در روز فراهم تر است،حاجت نیازمندان هم در روز از شب بیشتر است. پس وجوب زکات ممکن است أوّل غروب باشد منتها به خاطر مصالحی، امر به أدای در روز وارد شده باشد.

بحث بعدی آن است که اگر از أدلّه روایی،‌ به حجّت قاطعی دست نیافتیم که زکات فطره را چه زمانی باید ادا کرد، اقتضای أصل عملی در مقام چیست؟

مقدمتا دو یاد آوری اصولی:

1. در دوران امر بین تعیین و تخییر، اقتضای إحتیاط، اتیان به معيّن ست، مثلاً اگر شک کنیم که آیا در زکات، بر ما دادن یک گوسفند متعین است یا بین دادن درهم یا گوسفند مخیریم ؟ در اینجا باید حتما شاة را بدهیم زیرا در دادن معيّن قطع به فراغ ذمّه داریم اما آن طرف دیگر چنین فراغ خاطر و ذمّه ای به دنبال ندارد.

2. دردوران امر بین اقل و اکثر،‌مرجع برائت می باشد مثلاً اگر شک کنیم در نماز طمانینه لازم است یا نه؟ اقل بر ما متیقّن بوده و در هر شرط و جزء مشکوکی، قاعده برائت جاری می کنیم .

مرحوم حکیم ره می فرماید در ما نحن فیه شک داریم که آیا علاوه بر وجوب فطره، شرطی به نام لزوم إخراج در صبح روز عید قبل از نماز عید هم وجود دارد یا در هر زمانی بعد از وجوب فطره ولو در شب عید آن را ادا کنیم کفایت می کند؟ اینجا دوران امر بین تعیین و تخییر نیست تا وظیفه عمل به تعیین باشد زیرا واجب، پرداخت زکات فطره است و اگر هم زمانی به عنوان زمان أدای فطره مطرح شده باشد مثل شب عید یا صبح عید زمان مفرد و محصص نیست بلکه تعیین وقت،‌به عنوان ظرفی برای انجام آن واجب بشمار می رود.

«به قول شیخ انصاری در مکاسب در ذیل شریفه«أوفوا بالعقود» و در بحث استمرار خیار غبن، می فرمودند: گاهی زمان مفرد حکم است وگاهی زمان، ظرف حکم می باشد. اگر در این آیه زمان ظرف وفای به عقد باشد، در صورت شک در بقای عقد، اقتضای إستصحاب،‌بقای عقد می باشد». پس یک واجب بیشتر نداریم و آن هم أدای زکات است. شک داریم که آیا شب باید داد یا روز و به تعبیر فنی تر آیا زمان خاصی در أدای زکات فطره،‌شرط شده است یا نه؟ مقتضای قاعده برائت از اکثر یعنی تکلیف مقیّد به شرط، و کفایت انجام أصل تکلیف بدون شرط می باشد.

در مقابل أستاد خوئی می فرماید مقتضای قاعده إحتیاط است زیرا شک در مقام إمتثال است. گاهی یقین داریم که در غروب مسلما ذمّه ما مشغول به أصل زکات شده یعنی أصل تکلیف برای ما محرز است، بعد شک در خصوصیّات تکلیف می کنیم در اینجا طبعا مجرای برائت خواهد بود مثل نماز ظهر که محرز التکلیف است و شک در جزئیت طمانینه می کنیم ، خب رجوع به برائت از اکثر و کفایت نماز بدون طمانینه می کنیم

اما گاهی شک در أصل تکلیف داریم و نمی دانیم وجوب زکات فطره ما را به أدای فطره قبل الصلاة«معيّن ا» مکلّف می کند یا به أدای فطره شب عید یا روز عید«مخیرا» ملزم می کند؟ در اینجا یقین به اشتغال تکلیف داریم ولی نمی دانیم اگر فطره را شب عید، ادا کنیم تکلیف ادا شده است یا نه؟ مجرای قاعده اشتغال بوده و حتما باید با اتیان به معيّن یعنی أدای فطره قبل از نماز روز عید،‌ذمّه خود را فارغ سازیم.

 


[1] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، 354، أبواب زکات، باب12، ح، ط آل البيت.
[2] وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج9، 354، أبواب زکات، باب12، ح، ط آل البيت.