93/07/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اجتماع امرونهی/ مقام اول/
اجتماع امرونهی
مقام اول
مرور بحث سابق
بحث در عبادات مکروهه بود که دارای ارزش استقلالی بود. معضل موردبحث در این مقام این بود که عباداتی وجود دارد که کراهت در آنها راه داشته باشد؟ بین منقصت و مصلحت تامه مقربیت نمیتوان جمع نمود. بحث در چند مقام بود و تاکنون به مقام اول پرداخته شد. چندراه که مرحوم آخوند مطرح نمود مورد رد و بررسی و پاسخ قرار گرفت.
نظریات در این باب
گفته شد برخی از بزرگان چنین عقیدهای داشتند که نهیهای لاتصم تحریمی بوده و لذا از بحث خارج است که حضرت آقای وحید حفظه الله در اینجا قائل به احتیاط وجوبی شدهاند.
بنابراین جریان وجه مرحوم آخوند در مثال عاشورا چندان جاری نیست. راهحل دوم از آن مرحوم نائینی بود که با مقدمهای ذکر شد که برخی بزرگان فرمودهاند ذکر آن مقدمه چندان ضرورتی نداشت. آقای خویی چندین جواب از این استدلال داشتهاند و در میان متأخرین معمولاً همگی به این فرمایش اشکال داشتهاند.
وجوه اشکال به استدلال مرحوم نائینی
تقریباهمه فرض بر این گذاشتهاند که مقصود مرحوم نائینی به تعبد، همان قصد قربت است. لذا روایت فرموده به صوم روز عاشورا قصد قربت نکن. این سؤال در اصول مطرح بود که آیا قصد امر را میتواند در فعل خود داشته باشد یا خیر؟
نظریات در قصد امر
در این زمینه بحث شده که قصد به امر چگونه در عبادات اخذ میشود که در این زمینه سه قول وجود دارد؛
نظریه اول
نظریه اول قائل به عدم دور و شمول لفظی است.
نظریه دوم
نظریه دوم برای امثال آقای نائینی است که قصد امر را نمیتوان در متعلق اخذ نمود چراکه تقدم شیء بر خود لازم میآید. بلکه این حالت با متمم جعل و امر دوم محقق میگردد.
نظریه سوم
نظریه سوم این است که با امر دوم نیز قابلحل شدن نیست و با حکم عقل لزوم قصد امر فهمیده میشود.
نظریه چهارم
برخلاف نظریه چهارم که قائل به عدم لزوم قصد امر است. حداقل در این زمینه این چند نظریه وجود دارد. شاید در ذهن آقای نائینی این بوده که اوامر تعلقگرفته به صوم یوم عاشورا منهای قصد امر است اما لا تصم بهقصد امر تعلقگرفته است فلذا متعلق جدا خواهد شد.
پاسخ از استدلال فوق
اما جوابی که از این استدلال دادهشده، این است که قصد امر در متعلق بهصورت لفظی نیست اما آنچه اهمیت دارد این است که درواقع صم یعنی همان قصد امر و لا تصم نیز بهقصد امر تعلقگرفته، لذا متعلق در اینجا واحد است. تقریباً جملگی بر این نظریه اجتماع کردهاند.
دفاع از آقای نائینی
ممکن است بتوان از آقای نائینی اینگونه دفاع نمود که همه تعبد را در اینجا قصد قربت گرفتهاند و به ایشان اشکال نمودهاند اما در اینجا ممکن است مقصود ایشان از تعبد، تعبد به روش بنیامیه باشد. یعنی با این عمل قصد همآوایی با بنیامیه را دارد که این حالت، باحالت سابق متفاوت خواهد بود.
نتیجهگیری
والا اگر این همآوایی در عمل او نباشد، این نتیجه حاصل نخواهد شد. البته اگر کسی بدین برداشت قائل شود، باید بررسی شود که این ترکیب انضمامی است یا اتحادی؟ همچنان که مبنای ایشان انضمامی است. بنابراین ظاهراً مراد آقای نائینی در اینجا از عمق بیشتری برخوردار باشد. چراکه بدان شکل تلقی شده، فوراً اشکال به ذهن خواهد آمد. البته بحث دیگری که دقیقتر است نیز میتوانست در اینجا مطرح گردد.
طرق دیگر در این بحث
در همین قسم اول گرچه در برخی کتب پرونده بحث باهم طریق بستهشده اما طریق دیگری در اینجا تحت عنوان مکتب سامرا وجود دارد که در اینجا بدان پرداخته نمیشود که در کلام آقای حائری مؤسس حوزه در درر الاصول، از استادشان مرحوم فشارکی و از خود وجوهی ذکر کردهاند که ما چندان آن را قبول نداریم و در آنچه بهعنوان تقریر آقای وحید گفتهشده، این مطالب نقلشده است. درر الاصول کتاب اصولی موجز و متقنی است.
طریقه سوم: حمل کراهت بر اقل ثواباً
مرحوم عراقی نیز چندین وجه در اینجا دارند که به همه آنها پرداخته نمیشود و چندان اهمیتی ندارد ولی بهعنوان طریقه سوم میتوان بیان کرد که درواقع امری جدیدی نیست و در منتهی الاصول تقریر شده است. آن، طریقه حمل کراهت به مبنای اقل ثواباً است که مشهور کراهت را بر آن حمل میکنند.
این مطلب در بحث صلاة در حمام خواهد آمد که نهی در آن باب بدین معنی است که درجه ثواب در اینجا پایینتر است همچنان که رتبه ثواب در مسجدالحرام بالاتر خواهد شد، لذا در اینجا کراهت دارای منقصتی نیست. مرحوم عراقی احتمالاً میخواهند اینگونه بفرمایند. اما آخوند در اینجا این تقریر را نیاوردهاند به سبب نکته ظریف وجود بدل و عدم آن.
علت عدم ذکر این طریقه در قسم اول
این طریقه در قسم اول ذکر نشده است چون صوم یوم عاشورا کلی ذی افراد نبوده، لذا فاقد بدل است. به خلاف صلاة در حمام که دارای مصادیق متعدد است. لذا مرحوم آخوند این روش را در قسم اول ذکر نکرده است.