درس فقه معاصر استاد حمیدرضا آلوستانی
کتاب الدیات

1402/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: حاکمیت در اسلام/مدل های حکومت /مدل حکومت اسلامی«3»

 

بیان شبهه دوم

حکومت اسلامی تشکیل شد و این حکومت باید برخاسته از اسلام باشد و اگر برخاسته از اسلام نباشد مورد تایید دین اسلام نیست، امروزه ما تشریفاتی را داریم که این تشریفات در صدر اسلام سابقه نداشته است، مثلاً کنفراس‌های اسلامی برگزار می‌کنید اما از اوضاع مردم در همین تهران اطلاع ندارید، با برگزاری کنفرانس بیشتر موجب مختل شدن امورات و زندگی مردم می شوید، کجا در زمان پیامبر مکرم اسلام این شلوغی‌ها باعث اختلال و از بین بردن نظم عمومی مردم می‌شد؟ پول بیت المال را خرج می‌کنید که فلان شخص از فلان کشور بیاید و در بهترین هتل ساکن شود، بهترین غذا را بخورد، بهترین هدایا را به او می‌دهید، شما در مورد دیه یک مسلمانی که در زندان از دنیا رفته است و بخواهد آن دیه از بیت‌المال پرداخته شود نکته و نظراتی دارید و این مسأله را مورد برسی قرار می‌دهید ولی به این امورات خودتان که می‌رسید به راحتی از بیت‌المال استفاده می‌کنید!! در حالی که در زمان پیامبر صل الله علیه و آله و سلم اصلاً این خبرها نبود. نهایتاً چند نفر فرمانده بود و این فرمانده‌ها به امورات مردم رسیدگی می‌کردند.

در ادامه این شبهه به چیزهای دیگری انتقاد می‌کنند مثلاً می‌گویند ما در قرآن و روایات عنوانی مثل بازپرس نداریم، تنظیم کیفرخواست نداریم، امیرالمؤمنین می‌آمد در مسجد کوفه در محلّی به نام دکّة القضاء[1] به امورات و منازعات رسیدگی می‌کردند. این مدلی که شما به اسم اسلام به مردم ارائه می‌دهید چیزی جز زحمت برای مردم ندارد. حتّی در اسلام چیزی به نام استاندار، فرماندار، بخشدار، دهیار و... نداشتیم، فقط یک والی بود و نهایتاً بامردم مشورت می‌کرد؛ اما فقط یک نمونه از کار شما که مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد، این همه تشکیلات، عضو، حقوق و تشریفات دارد.

به عنوان یک عالم و فردی از خواصّ جامعه، چه پاسخی به این پرسش‌ها می‌توان ارائه داد؟ شاید بعضی بگویند این‌ها چیز خاصّی نیست! این را بدانیم که همین شبهات در ذهن خیلی از خواصّ جامعه هم هست و این مسائل را برای خودشان حل نکرده‌اند، آقای منتظری رحمةالله علیه اگر چه به لحاظ قوّة علمی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بودند که بر اهل علم هم پوشیده نیست، اما نگاه‌هایی که داشتند گاهاً همین شبهات را تقویت می‌کرد، مثلاً به سفرهای رهبری انتقاد داشتند که ولایت فقیه آن طور نیست که یک تشکیلات سلطنتی و مسافرت‌های تشریفاتیِ میلیاردی و اینجور چیزها باشد![2]

 

جواب شبهه دوم

شما در گذشته اصل تشکیل حکومت را پذیرفتید، گفته شد که جامعه امروز بشری که شهرنشین شده‌اند با جامعه زمان پیامبر صل الله علیه و آله و سلم قابل مقایسه نمی‌باشد، مثلاً نمی‌توانیم در مسأله آب شرب بگوییم مردم خودشان بروند و آب را تهیّه کنند، آیا چنین چیزی در جامعه امکان‌پذیر است که همه مردم خودشان بروند و با ظرف از چاه آب بیاورند؟! در برخی از مناطق کشور که دچار کم آبی هستیم می‌بینید که چگونه عدّه‌ای از افراد می‌گویند در مملکت اسلامی عدّه‌ای هستند که آب شرب ندارند همین را ایراد به حکومت می دانند حالا تصوّر کنید این مسأله در تمام کشور باشد و حاکم بگوید ما با آب شرب مردم کاری نداریم، اصلاً آیا امکان دارد در زمان ما همه مردم در همه‌ی شهرها برای گرم کردن منازل خود از چوب و بخاری هیزمی استفاده کنند؟

بنابراین از مجموعه این مطالب به این نتیجه رسیدیم که اصل تشکیل حکومت لازم و واجب است و همان طور که در جای خودش بحث شده است، مقدّمه واجب عقلاً واجب است و این حکومت لوازمی دارد که باید این لوازم برای تشکیل حکومت، برای اداره جامعه، و برای زندگی شهرنشینی تدارک دیده شود.

کدام انسان عاقلی می‌گوید که شکل یک مقدّمه هم باید مثل زمان پیامبر باشد؟ پیامبر مکرّم اسلام صل الله علیه و آله وسلم با اسب و شتر به حجّ می‌رفتند، آیا ما هم باید با اسب و شتر به حجّ مشرّف شویم؟! اصل مقدّمه واجب، واجب است اما شکل آن که واجب نیست، تشکیل حکومت واجب است اما شکل آن که نیاز نیست مثل زمان پیامبر باشد، حکومت اسلامی در زمان پیامبر و امیرالمؤمنین با همین والیان و شرطة الخمیس اداره می‌شد و کفایت می‌کرد، اما در حکومت جمهوری اسلامی نمی‌توان جامعه را فقط با والی و شرطة الخمیس اداره کرد، قطعاً به هر عاقلی بگوییم که این جامعه بشری و شهرنشینی امروزه را چگونه اداره کنیم در پاسخ می‌گوید باید برای روابط بین‌الملل، وزارت امور خارجه داشته باشید، برای بهداشت باید وزارت بهداشت داشته باشید و برای امورات دیگر هم به همین شکل است.

نکته دیگر این است که اصل در اسلام بیان کردن ممنوعات است، اگر این‌هایی که انجام می‌دهیم در اسلام به عنوان ممنوع بیان شده باشد حتماً آن را ترک می‌کنیم، در حالی که هیچ یک از این‌ها به عنوان حرام در اسلام معرّفی نشده‌اند. مثلاً اگر اسلام گفته باشد در رسیدگی‌های قضایی از دادیار و بازپرس و... نباید استفاده شود، ما هم استفاده نمی‌کنیم اما اگر بیانی در این زمینه نداشته باشد، استفاده از بازپرس در رسیدگی قضایی چه اشکالی دارد؟ بله اسلام گفته است، صدور رأی باید از جانب قاضی انجام شود، لذا رأی را در دادگاه‌های جمهوی اسلامی قاضی صادر می‌کند و به غیر از قاضی هیچ مقام وابسته به قوه قضائیّه اجازه صدور رأی را ندارد.

بنابراین تشکیل حکومت در جهت اجرای احکام اسلام واجب است، مقدّمات آن هم که در واقع برای اجرای احکام اسلام می‌باشد، واجب است و کسی نگفته است که در تشخیص مقدّمات به عصر زمان پیامبر باید مراجعه بشود. به عنوان مثال شما وقتی مهمانی دارید اگر تعداد آن کم باشد در یک مکان محدود این ضیافت را برگزار می‌کنید، اما اگر تعداد مهمان بیشتر باشد باید در یک مکان وسیع آن را تدارک ببینید، در زمان پیامبر تعداد افراد ساکن درحکومت اسلامی کمتر از امروزه بود، خب قطعاً با یک تعداد مأمور و والی به این امور رسیدگی می‌شده است، اما تعداد مسلمانان در حکومت جمهوری اسلامی بیشتر از زمان پیامبر است، لذا قطعاً برای رسیدگی به امور مسلمین و اجرای احکام اسلام نیاز به تشکیلات بیشتری داریم. البته هر قانونی که در اسلام بیاید، باید قید اسلامیّت آن حفظ شود، ولی منظور از این قید این نیست که باید آن مدل یا قانون یا سبک در آیات و روایات آمده باشد. خیلی از امورات زمان ما اصلاً در آن زمان نبوده است لذا ما نمی‌توانیم مانند تفکّر بعضی از سلفی‌ها[3] آنها را ممنوع بدانیم.

اگر ذهن ما آن ذهن وسیعی که اسلام گفته است نباشد و تفکّری مثل تفکّر وهابیّت و داعش[4] و مانند آنها داشته باشیم، هم برای خود و هم برای خانواده و هم برای جامعه گرفتاری درست می‌کنیم، شما ببینید الان مدرَس‌هایی که ما در آن درس می‌خوانیم باید مدرس‌های شکیلی باشد چه اشکالی دارد که خیلی از این مدرس‌هایی که در آن طلبه‌ها درس می‌خوانند همه صندلی داشته باشند، شکل خیلی از این مدرس‌ها چهل سال قبل این شکلی بوده است، الان هم به همان شکل گذشته است که این ها در زمان خودشان جزء بهترین‌ها بودند اما الان از کیفیت پایینی برخوردار هستند.

خانه‌هایی که در بعضی از شهرک‌ها ساخته می‌شود واقعاً از سبک مهندسی سی سال قبل تجاوز نکرده است، خب چه اشکالی دارد این شهرک‌ها از کیفیّت و شکل بسیار عالی و زیبا تشکیل شده باشد؟ معلوم می‌شود کسی که مسئول چنین طرحی است اصلاً از فکر و ذهن سالمی برخوردار نبوده است و یک انسان کهنه‌گرا می‌باشد.

شخصی در جایی مسئولیّت بسیار مهمی داشت و یک روز چند مهمان بسیار مهم و متموّل داشت و قرار بود این افراد پول خوبی به این آقا بدهند که برای مراسمات مذهبی هزینه کند، زمانی که می‌خواست از این افراد پذیرایی کند، نه تنها پذیرایی بسیار ساده‌ای انجام داد بلکه کیفیّت آن هم، آن قدر ناجور بود که همه این مهمانان از این شکل پذیرایی ناراحت شدند و اصلاً کمکی هم نکردند؛ استدلالشان هم این بود که این‌ها که از ما این شکلی پذیرایی می‌کنند اگر از ما پول هم بگیرند برای مردم هزینه نمی‌کنند، اگر پذیرایی خوبی از این افراد می‌شد و سلیقه به خرج داده می‌شد میلیون‌ها و ملیاردها تومان پول و هزینه را این سرمایه دارها با جانشان انجام می‌دادند.

کسانی که دانسته یا ندانسته چنین تفکّراتی را دارند و عدّه‌ای از این افراد هم هستند که دارند به این جور تفکّرات دامن می‌زنند و عمل می‌کنند فقط یک چیز را ثابت می‌کند و آن این که دشمن به دنبال این بود که اصل حکومت اسلامی تشکیل نشود و وقتی حکومت تشکیل شد و به تعبیری در این مسیر راه خود را با قدرت ادامه داد، دشمن با ایجاد شبهات و اجرای این ها در جامعه دنبال این بود که شکل حکومت اسلامی را جوری بین مردم نشان دهد که مقبولیّت لازم را نداشته باشد. مطابق آیات قرآن همیشه یهودیان به دنبال این بودند که چهره مسلمانان را یک چهره قدیمی و کهنه‌گرا نشان دهد و همیشه به مسلمانان می‌گفتند که شما که پیامبرتان فلانی است چرا به بازار می‌آیید بروید به نماز و عبادت بپردازید. خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: ﴿قُلْ‌ مَنْ‌ حَرَّمَ‌ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْق﴾[5] ای پیامبر بگو به مردم چه کسی زینت‌هایی را که خدا بر بندگانش حلال کرده را بر خود حرام کرده است؟ چرا یک مسلمان و مذهبی مدل فکرش باید جوری باشد که هر وقت به بازار می‌رود بی‌کیفیّت‌ترین جنس را برای زن و بچه‌اش بخرد؟ چرا باید یک روحانی، یک اسلام‌شناس مدل فکر درستی نداشته باشد و اسلام که این همه برای آن زحمت کشیده شده را به یک شکل فشل به مردم ارائه بدهد؟ این مدل زندگی هم برای خانواده و هم برای جامعه جز رنج و زحمت چیز دیگری را نخواهد داشت. در ادامه آیه خداوند متعال می فرمایند: ﴿قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةًيَوْمَ الْقِيامَة کذلک نُفَصِلُ الآیاتِ لِقَومٍ یَعلَمُونَ﴾[6] ای پیامبر بگو این امور حلال و رزق و روزی‌های طیّب و پاک برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، عمل خالص انجام می‌دهند و به قیامت ایمان دارند.

نتیجه بحث

تشکیل حکومت اسلامی واجب است، مقدّمات آن هم عقلاً واجب است و در مقدّمات و شکل مقدّمات نیازی نیست که مثل صدر اسلام باشد چون اساساً امروزه آن شکل قابل اجرا نمی‌باشد، دشمن بعد از این که از تشکیل حکومت مأیوس شد به دنبال این بود که با ایجاد شبهه، جامعه اسلامی را یک جامعه عقب مانده جلوه دهد. لذا هر چیزی که در اسلام نهی شده باشد انجام دادن آن اشکال دارد ولی هر چیزی که در اسلام برای آن بیانی نیامده باشد انجام آن هیچ اشکالی ندارد، مخصوصاً اموری که به مصلحت عامّه مردم است و باعث سعادت مردم در دنیا و آخرت و برتری کلمه اسلام می‌گردد.

 


[1] ) مکانی در مسجد کوفه است که امام علی علیه السلام در آن به قضاوت می‌پرداخت.
[2] ) سخنرانی 23/8/1376 (13 رجب1418).
[3] ) سلفی‌ها معتقدند که عقاید اسلامی باید به همان نحو بیان شوند که در عصر صحابه و تابعین مطرح بوده است، یعنی عقاید اسلامی را باید از کتاب و سنت فراگرفت و علما نباید به طرح ادلّه‌ای غیر از آنچه قرآن در اختیار می‌گذارد، بپردازند. در اندیشه سلفیّون، اسلوب‌های عقلی و منطقی جایگاهی ندارد و تنها نصوص قرآن، احادیث و نیز ادلّه مفهوم از نصّ قرآن برای آنان ارجحیّت دارد.
[4] ) افکار پلید داعش بر اساس افراط‌گرایی، سلفی‌گری، جهادگرایی سلفی و وهابیّت بنا شده‌است. برخی از عقاید داعش عبارت است از: پوشیدن کمربند ایمنی حرام است! زیرا مانع قضا و قدر می‌شود! شستن گوشت قبل از پختن بدعت است؛ ابن تیمیّه: شستن گوشت بدعت است، چنان‌که اصحاب پیامبر در عهد پیامبر؟ص؟ گوشت را بدون شستن می‌پختند و می‌خوردند!.
[5] سوره اعراف، آيه 32.
[6] سوره اعراف، آيه 32.