درس فقه معاصر استاد حمیدرضا آلوستانی
کتاب الدیات

1403/08/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الديات/فصل دوم: میزان و مقدار دیه /دیه دندان «5»

 

توزع الدیة علیها متفاوتة کما یذکر منها[1] (في المقادیم الإثنی عشر) و هی الثنیّتان و الرباعیّتان و النابان من أعلی و مثلها من أسفل (ستّمائة دینار) في کلّ واحدة خمسون (و في المآخیر) الستّة عشر أربعة من کلّ جانب من الجوانب الأربعة ضاحک و ثلاثة أضراس (أربعمائة) في کلّ واحد خمسة و عشرون (و یستوی) في ذلک[2] (البیضاء و السوداء و الصفراء خلقة)؛ بأن کانت قبل أن یُثغر[3] متغیّرة ثمّ نبتت کذلک أمّا لو کانت بیضاءَ قبل أن یُثغر ثمّ نبتت سوداء رجع إلی العارفین، فإن حکموا بکونه[4] لعلّة فالحکومة و إلّا فالدیة (و تثبت دیة السنّ بقلعها مع سنخها) إجماعا و بدونه[5] مع إستیعاب ما یبرز عن اللثّة، علی الأقوی.

 

(الدیة)

و امّا در مورد حالت دوّم یعنی شکستن دندانها با بقای ریشه، مرحوم محقّق حلّی در شرایع الإسلام می فرمایند: «لو کسر ما برز عن اللثّة، فیه تردّد؛ و الأقرب أنّ فیه دیة السنّ»[6] . یعنی در مورد حکم حالت مذکور اختلاف است ولی به نظر می رسد همان دیه کندن دندان از ریشه ثابت می شود.

شارح در مسالک در توضیح بیان مصنّف می فرمایند:

«وجه القرب: أنّ ذلک یسمّی سنّا لغة، قال الشیخ في المبسوط: «السنّ ما شاهدته زائدا علی اللثّة و السنخ أصله».

و وجه العدم: أنّ المستور باللثّة بعض السنّ و من ثَمّ یقال: قلع سنّه و إنکشفت اللثّة عن سنّه و نحو ذلک و لأصالة البرائة من إیجاب الزائد. و الأظهر الأوّل»[7] .

ایشان می فرمایند: وجه اینکه همان دیه کندن دندان با ریشه ثابت گردد این است که در لغت به قسمتی که از لثّه خارج گردیده و نمایان است، دندان گفته می شود لذا مرحوم شیخ نیز در مبسوط بین سنّ و سنخ فرق گذاشته و به همین قسمتی که از لثّه خارج شده و مشاهده می شود اطلاق دندان نموده و به قسمت داخل لثّه اطلاق ریشه دندان کرده است. بنابراین در حالت مذکور دندانها را زائل نموده و مطابق روایات دیه کامل و به کیفیّت مذکور ثابت خواهد شد. مقدّس اردبیلی در مجمع الفائدة و البرهان[8] این نظریّه را به اکثر فقهاء نسبت داده است. شارح نیز در ما نحن فیه و در مسالک همین نظریّه را اختیار نموده است و در ما نحن فیه می فرمایند: «و بدونه[9] مع استیعاب ما یبرز عن اللثّة، علی الأقوی»؛ یعنی با کندن دندان و بقاء ریشه آن، مانند کندن دندان با ریشه آن، بنابر نظر صحیح، دیه کامل ثابت می گردد.

در قانون مجازات اسلامی نیز در ابتدای مادهّ ۶۲۲ آمده است: «شکستن آن مقدار از دندان که نمایان است با بقای ریشه، دیه ی همان دندان را دارد ...»؛ به عبارتی قانون گذار نیز در این مسأله بر اساس نظریّه اکثر فقهاء تهیّه و تنظیم شده است.

امّا وجه اینکه دیه کندن دندان ثابت نمی گردد این است که:

اوّلا مقداری از دندان که داخل لثّه می باشد، جزء دندان است. شاهد آن این است که هرگاه دندان به صورت کامل کنده شود، در عرف گفته می شود: دندانش را کنده است. بنابراین در فرض مذکور بخشی از دندان را شکسته است، نه تمام دندان را.

ثانیا امر دائر است بین اینکه دیه کامل ثابت گردد یا بخشی از آن، اصل برائت از زائد جاری می گردد و در نتیجه دیه کامل ثابت نمی شود.

 

بیان سه فائده

    1. مرحوم محقّق در شرایع الإسلام در ادامه عبارت گذشته می فرمایند: «لو کسر الظاهر عن اللثّة، ثمّ قلع الآخر السّنخ، فعلی الأول دیة و علی الثاني حکومة»[10] .

یعنی مطابق مبنای مذکور که برای شکستن دندان با بقای ریشه، دیه دندان ثابت می گردد، اگر بعد از آن، دیگری (یا همان شخص) ریشه دندان را بکند، ارش ثابت می شود.

در قانون مجازات اسلامی نیز در ادامه مادّه ۶۲۲ آمده است: «و اگر کسی بعد از شکستن مقدار مزبور ریشه را بکند -خواه مرتکب کسی باشد که مقدار نمایان دندان را شکسته است یا دیگری- اَرش تعیین می شود».

    2. مصنّف و شارح ذیل مطلب اوّل در ما نحن فیه می فرمایند: «(و یستوی) في ذلک (البیضاء و السوداء و الصفراء خلقة)؛ بأن کانت قبل أن یُثغر[11] متغیّرة ثمّ نبتت کذلک»

یعنی حکم مذکور در مورد دندانها ثابت می شود و تغییر رنگ دندانها به سیاه، زرد یا رنگ دیگری، اگر رنگ طبیعی و خدادادی آنها باشد، باعث تغییر در میزان و مقدار دیه نمی شود. ظاهرا دلیل بر این مطلب آن است که موضوع یعنی کندن دندان صحیح محقّق شده است لذا حکم مذکور مترتّب می گردد.

در قانون مجازات اسلامی نیز در ابتدای مادّه ۶۱۹ آمده است: «در میزان دیه تفاوتی میان دندان هایی که رنگ های گوناگون دارند، وجود ندارد ...».

    3. شارح در ادامه عبارت گذشته می فرمایند: «أمّا لو کانت بیضاء قبل أن یُثغر ثمّ نبتت سوداء رجع إلی العارفین، فإن حکموا بکونه لعلّة فالحکومة و إلّا فالدیة»

همان طور که در ادامه خواهد آمد اگر تغییر رنگ دندان به صورت طبیعی نباشد و بر اثر جنایتی ایجاد شده باشد، در کندن آن، مطابق نظر مشهور در حالت اسوداد، یک سوّم دیه و در غیر حالت اسوداد دیه کامل همان دندان ثابت می گردد لذا در صورتی که قبل از افتادن دندانهای شیری، دندانها سفید بوده اند ولی بعد از درآمدن دندانهای اصلی و دائمی، سیاه شده باشند، در تشخیص اینکه تغییر رنگ، طبیعی است تا در کندن آن دیه کامل همان دندان ثابت گردد یا بر اثر جنایتی است تا یک سوّم دیه همان دندان ثابت شود، به کارشناس مراجعه می شود. البته اگر به تشخیص کارشناس، سیاه شدن دندان به خاطر عارضه و مریضی باشد، مطابق قاعده در کندن دندان ارش ثابت می گردد نه دیه؛ چون نه از مصادیق دندان صحیح به حساب می آید که به سبب کندن آن دیه کامل همان دندان ثابت گردد و نه از مصادیق دندانی که بر اثر جنایت سیاه شده است تا به سبب کندن آن مطابق نظر مشهور یک سوّم دیه همان دندان ثابت گردد لذا مطابق قاعده ارش ثابت می گردد چون در مورد آن، دیه منصوص و مقدّر وارد نشده است.

 


[1] أی بعض الأسنان.
[2] أی في ثبوت الدیة.
[3] صاحب «المصباح المنیر» در این باره فرموده است: «قال في «کفایة المتحفِّظ»: إذا سقطت أسنانُ الصبيّ قیل: ثُغِرَ، فإذا نَبَتَتْ قیل: اثَّغَر و اتَّغَر» ص87.
[4] أی بکون الإسوداد.
[5] أی بدون السنخ.
[6] شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام -ط اسماعیلیان)، المحقق الحلي، ج4، ص249.
[7] مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، الشهيد الثاني، ج15، ص424.
[8] مجمع الفائدة والبرهان في شرح إرشاد الأذهان، المحقق المقدّس الأردبيلي، ج14، ص394.
[9] أی بدون السنخ.
[10] شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام -ط اسماعیلیان)، المحقق الحلي، ج4، ص249.
[11] صاحب «المصباح المنیر» در این باره فرموده است: «قال في «کفایة المتحفِّظ»: إذا سقطت أسنانُ الصبيّ قیل: ثُغِرَ، فإذا نَبَتَتْ قیل: اثَّغَر و اتَّغَر» ص87.