درس فقه معاصر استاد حمیدرضا آلوستانی

کتاب الدیات

1403/02/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الديات/فصل دوم: میزان و مقدار دیه /مسأله پنجم: دیه بینی«6»

 

(و في روثته)[1] بفتح الراء و هي الحاجز بين المنخرين – (الثلث و في كل منخر ثلث الدية) على الأشهر لأن الأنف الموجب للدية يشتمل على حاجز و منخرين و لرواية غياث عن الصادق: أن عليا (علیه السلام) قضى به».

و قيل: النصف لأنه ذهب نصف المنفعة و نصف الجمال و استضعافا لرواية غياث به، لكنه أشهر موافقا لأصالة البراءة من الزائد.

(و فی کلّ منخر...):

3) دیه منخرین

در مورد میزان و مقدار دیه منخرین یعنی دو پره بینی، سه نظریه مطرح شده است: مشهور علماء قائل به این هستند که اگر یکی از دو منخر قطع شود ثلث دیه ثابت می گردد. مرحوم محقّق در «شرایع الإسلام» این قول را پذیرفته و می فرمایند: «و هو أشبه». صاحب جواهر نیز همین نظریه را پذیرفته و می فرمایند: «هو المشهور»[2] . در قانون مجازات اسلامی نیز در قالب ماده 594 همین نظریه مورد پذیرش قانون گذار قرار گرفته و در آن آمده است: «از بین بردن هر یک از پره های بینی، موجب یک سوم دیه کامل است.»

بعضی از علماء مانند مرحوم شیخ طوسی و ابن ادریس قائل به این می باشند که با از بین رفتن یکی از پره های بینی، نصف دیه کامل ثابت می گردد. مرحوم شیخ در این زمینه می فرمایند: «إن قطع إحدی المنخرین قال قوم: فیه ثلث الدیة ... و قال بعضهم: فیه نصف الدیة و هو مذهبنا لأنّه ذهب بنصف المنفعة و نصف الجمال»[3] . مرحوم ابن ادریس نیز در این زمینه می فرمایند: «و فی إحدی المنخرین نصف دیة الأنف و قال قوم: فیه ثلث دیة الأنف و ما اخترناه مذهب شیخنا أبی جعفر فی مبسوطه»[4] و بسیاری از فقهاء تعبیر مرحوم شیخ طوسی در مبسوط را که فرمودند: «هو مذهبنا» حمل بر ادعای اجماع نموده اند؛

و بعضی دیگر از فقهاء مانند مرحوم ابن زهره در «غنیة النزوع»[5] قائل به ثبوت ربع دیه می باشند و در این زمینه می فرمایند: بعید نیست حکم مذکور امری اجماعی باشد.

دلیل مشهور بر نظریه مذکور یعنی اثبات ثلث دیه این است که اولا در دو روایت به حکم مذکور تصریح شده است. در روایتی از غیاث از امام باقر (علیه السلام) از پدرانش از امام علی (علیه السلام) نقل شده است که: «أنّه قضی فی شحمة الاُذن بثلث دیة الاُذن و فی الأصبع الزائد ثلث دیة الأصبع و فی کلّ جانب من الأنف ثلث دیة الأنف» و در روایتی دیگر از محمد بن عبد الرحمن العرزمی از امام باقر (علیه السلام) از پدرش نقل شده است که: «فی خشاش الأنف کلّ واحد ثلث الدیة» و همان طور که صاحب جواهر تصریح می نمایند، خشاش یک تکه چوب کوچک را می گویند که سابقا در پره های دماغ شتر قرار داده می شده است تا اینکه مسیر حرکت آن به خوبی کنترل شود و بعدا به صورت استعمال مجازی، اسم حالّ بر روی محلّ قرار داده شده است. خلاصه آنکه در این دو روایت به صورت صریح تصریح شده است که حکم از بین بردن پره های بینی، یک سوم دیه کامل می باشد.

ثانیا بینی انسان از سه قسمت تشکیل می شود: یکی حاجز و دوم دو پره لذا مطابق قاعده اگر جنایتی بر هر قسمت عارض گردد باید یک سوم دیه کامل پرداخت گردد. مرحوم شهید ثانی در ما نحن فیه در مقام تعلیل بر نظریه مذکور می فرمایند: «لأنّ الأنف الموجب للدیة یشتمل علی حاجز و منخرین و لروایة الغیاث عن الصادق (علیه السلام) أنّ علیا (علیه السلام) قضی به» و در «مسالک الأفهام»[6] در این زمینه می فرمایند: «و اختار المصنّف و العلّامة و الأکثر الثلث، عملا بالروایتین الدالّتین علیه و إن ضعف طریقهما لتأیّدهما بالشهرة و بأنّ الأنف الموجب للدیة یشتمل علی حاجز و منخرین».

و ثالثا مطابق اصل عملی، اصل عدم زیادت می باشد لذا به واسطه این اصل نظریه دوم یعنی نصف دیه نفی می گردد. شارح در ما نحن فیه در مقام تعلیل بر نظریه مذکور در مقام ابطال نظریه مرحوم شیخ می فرمایند: «لأصالة البراءة من الزائد» و در مسالک نیز در ادامه عبارت گذشته می فرمایند: «لأصالة البراءة من الزائد» و سپس در مقام تأیید این نظریه می فرمایند: «و هو أولی».

و رابعا این نظریه از شهرت فتوائی برخوردار بوده و بسیاری از علمای امامیه از قدما و متأخرین و بلکه معاصرین قائل به این نظریه می باشند.

 


[1] در این جلسه این عبارت مورد بحث قرار نگرفته است و تنها مسأله دیه منخرین مطرح گردیده است.
[2] جواهر الکلام، ج43، ص192و 411.
[3] المبسوط في فقه الإمامية، الشيخ الطوسي، ج7، ص131.
[4] السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي، ابن إدريس الحلي، ج3، ص398.
[5] غنية النزوع إلى علمي الأصول والفروع، ابن زهرة، ج1، ص417.
[6] مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، الشهيد الثاني، ج15، ص410.