درس فقه معاصر استاد حمیدرضا آلوستانی

کتاب الدیات

1402/03/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الديات/فصل اول:مورد دیه /مسأله سی ام: حکم جنایات حیوانات باربر«3»

 

و لو كان المقود أو المسوق قطارا ففي إلحاق الجميع بالواحد حكما وجهان؛ من صدق السوق و القود للجميع و من فقد علة الضمان و هي القدرة على حفظ ما يضمن جنايته فإنّ القائد لا يقدر على حفظ يدي ما تأخر عن الأول غالبا و كذا السائق بالنسبة إلى غير المتأخر و هذا أقوى.

(و لو کان...):

بیان شد که اگر شخصی عنوان قائد بر او صادق باشد نسبت به جنایاتی که به واسطه دست یا سر حیوان وارد می گردد، ضامن است و لی نسبت به جنایایتی که به واسطه پاهای او وارد می گردد ضامن نمی باشد و همچنین بیان شد که اگر شخصی از عنوان سائق برخوردار باشد نسبت به تمام جنایاتی که توسط دست و سر و پای حیوان وارد می گردد، ضامن است. در ما نحن فیه بحث در مورد این است که اگر شخصی دو یا چند حیوان را به صورت قطار به یکدیگر ببندد و آن ها را به صورت قائد یا سائق (و یا راکب) حرکت دهد، حکم آن شخص به لحاظ ضمانت و عدم ضمانت چه می باشد؟

به عبارتی آیا او نسبت به هر یک از آن حیوانات عنوان قائد دارد لذا اگر جنایتی به واسطه هر یک از آن حیوانات محقّق گردد، با لحاظ عنوانش، ضمانت ثابت می گردد یا اینکه فقط نسبت به یکی از آن حیوانات ضمانت دارد؛ به این صورت که سائق نسبت به حیوان اخیر و قائد نسبت به حیوان اول؟

شارح می فرمایند: در مسأله مذکور دو وجه وجود دارد که مطابق یک وجه، ضمانت نسبت به جنایات همه حیوانات ثابت می گردد و به واسطه وجه دیگر ضمانت فقط نسبت به یک حیوان ثابت می گردد.

اما وجه اول این است که بگوییم نسبت به تمام این حیوانات عمل راندن یعنی سوق و عمل کشاندن یعنی قود وجود دارد لذا عنوان سائق و عنوان قائد نسبت به تمام آن حیوانات صادق است لذا حکم ضمانت نیز به تفصیل مذکور نسبت به همه آن حیوانات ثابت می باشد.

و اما وجه دیگر این است که بگوییم مطابق روایات، ضمانت در فرضی ثابت است که او قدرت بر محافظت از آن حیوان را دارا باشد و در مسأله مذکور قائد نسبت به حیوان اول قدرت دارد و سائق نسبت به حیوان آخر لذا ضمانت نسبت به حیوانات دیگر ثابت نمی باشد و شارح همین وجه دوم را می پذیرند و به نظر ما همین وجه دوم صحیح می باشد زیرا همان طور که بیان شد عنوان قائد، سائق، راکب و مالک نهایتا اقتضای ضمان را دارد ولی این ضمانت در فرضی منجّز و ثابت می گردد که خسارت و تلف منسوب به آن شخص باشد و قطعا خسارت و تلف در فرضی ثابت است که او قدرت بر محافظت از آن حیوان را داشته باشد و واضح است که سائق و قائد و همچنین راکب نسبت به همه آن حیوانات از چنین قدرتی برخوردار نمی باشند لذا ضمانت نسبت به همه آن حیوانات و جنایات آنها ثابت نمی گردد.

فائده:

همان طور که گفته شد ضمانت در فرع اخیر از ناحیه عنوان قائد و سائق ثابت نمی باشد و لکن لازمه این سخن این نیست که اگر در موردی، از یک حیثیّت خاصّ، ضمانت ثابت نگردد، حکم به انتفای ضمان به صورت مطلق شود بلکه در هر فرعی جهات و حیثیّات مختلفی برای ثبوت و عدم ثبوت ضمان وجود دارد که انتفای کلّی ضمان متوقّف بر بررسی حیثیّات مختلف در آن فرع می باشد. در ما نحن فیه نیز می توان گفت اگرچه قائد و سائق تنها از جهت صدق این عنوان نسبت به حیوان اول و حیوان آخر دارای ضمان می باشند؛ لکن چون فرض این است که آن دو از جانب خود، این حیوانات را به صورت یک مجموعه به هم پیوسته، به یکدیگر قطار کرده اند و باعث عدم تسلّط بر آنها شده اند خصوصا با توجه به اینکه حیوانات هنگامی که به یکدیگر قطار می شوند اذیت و آزار زیادی را متحمّل شده و همین امر باعث می گردد در بسیاری از موارد، حرکاتی غیرعادی از خود بروز دهند بنابراین از این ناحیه ضمان قطعا متوجه قائد و سائق خواهد بود.

نعم لو ركب واحدا و قاد الباقي تعلق به حكم المركوب و أول المقطور و كذا لو ساق مع ذلك واحدا أو أكثر.

(نعم...):

فرع گذشته در مورد قائد و سائق بوده است و این فرع نسبت به راکب می باشد به این صورت که اگر شخصی علاوه بر صدق عنوان راکب، عنوان سائق یا عنوان قائد یا هردو عنوان دیگر را دارا باشد، حکم آن چه می باشد؟

شارح می فرمایند: نسبت به هر سه عنوان، به اقتضای همان عنوان ضامن است مثلا اگر سه حیوان را به یکدیگر بسته باشد و بر روی حیوانی که در وسط وجود دارد، سوار شده است. در این صورت اگر حیوانی که در پشت سر او وجود دارد به واسطه پاهایش خسارتی وارد نماید او ضامن نمی باشد چون نسبت به آن حیوان از عنوان قائد برخوردار است و همان طور که بیان شد شخص قائد نسبت به خساراتی که به واسطه پای حیوان وارد شود ضامن نمی باشد و هکذا.