درس فقه معاصر استاد حمیدرضا آلوستانی

کتاب الدیات

1402/03/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب الديات/فصل اول : مورد دیه /مسأله بیست و سوم : حکم خسارت به واسطه ناودان«4»

 

و فصّل آخرون فحكموا بالضمان مطلقا[1] إن كان الساقطُ الخارجَ[2] منه[3] عن الحائط[4] ؛ لأنّ[5] وضعه في الطريق مشروط بعدم الإضرار كالروشن و الساباط، و بضمان[6] النصف إن كان الساقطُ الجميعَ لحصول التلف بأمرين أحدهما غير مضمون؛ لأنّ[7] ما في الحائط منه بمنزلة أجزاء الحائط و قد تقدم أنها لا توجب ضمانا حيث لا تقصير في حفظها.

نظریه سوم: بعضی از فقهاء مانند مرحوم علامه در «قواعد»[8] قائل به تفصیل بوده و می فرمایند: «لو وقع المیزاب علی أحد فمات ففی الضمان قولان و کذا لو سقط من الرواشن أو الساباط خشبة فقتلت و الأقرب أنّ الساقط إن کان بأجمعه فی الهواء بأن انکسر المیزاب أو الخشبة فوقع ما هو فی الهواء ضمن الجمیع و إن وقع الجمیع ضمن النصف». یعنی اگر ناودانی سقوط نماید و بر اثر آن خسارتی بر شخصی یا اموال او وارد گردد، از دو حالت خارج نمی باشد؛ یا تمام ناودان یعنی مقداری که در دیوار است به همراه مقداری که در مسیر تردد مردم و در هوا است، سقوط نماید، در این صورت آن شخص، ضامن نصف خسارت وارده می باشد چون خسارتی که وارد شده است منسوب به دو سبب می باشد: یکی مقدار ناودانی که در ملک خودش وجود داشته است و از مشروعیّت برخوردار است و دیگری مقدار ناودانی است که در بیرون از ملک خودش و در مسیر تردّد مردم قرار داشته است که مشروعیّت آن، مشروط به سلامت و عدم اضرار بوده است و مطابق قاعده هرگاه در تحقّق خسارتی دو سبب وجود داشته باشد که یکی مشروع و جایز بوده و از مصادیق تصرّف عدوانی نمی باشد و دیگری غیرجایز و غیرمشروع بوده و از مصادیق تصرّف عدوانی به حساب می آید، ضمانتی که ثابت می شود، تنصیف می گردد.

و یا بخشی از آن ناودان که در بیرون از ملک او در هوا و در مسیر تردّد مردم بوده، سقوط کرده است؛ در چنین صورتی او ضامن تمام دیه و خسارت وارده می باشد چون سببی که باعث حصول خسارت شده است، سببی غیرجایز و غیرمشروع بوده لذا علّت خسارت، تصرّف عدوانی است که مقتضی ضمان می باشد.

فائده:

تفصیل مذکور از جهات مختلف قابل مناقشه می باشد زیرا:

أوّلا همان طور که در گذشته بیان شد مسأله نصب ناودان از مشروعیّت و جواز برخوردار است و قطعا مسأله مشروعیّت و جواز در مورد ناودان، نسبت به مقداری مطرح می گردد که در بیرون از ملک او و در هوا و در مسیر تردّد مردم قرار دارد و إلّا آن مقداری که در دیوار و در ملک خودش قرار دارد، قطعا جایز بوده و نیازی به اثبات مشروعیّت آن نمی باشد مگر اینکه گفته شود بیان مذکور بعد از عدم پذیرش مشروعیّت و جواز آن می باشد لذا مرحوم شهید ثانی در «مسالک»[9] بعد از اینکه می فرمایند: ضرورتی ندارد ناودان در بیرون از ملک و در مسیر تردّد مردم قرار بگیرد، تفصیل مذکور را ذکر می نمایند و لکن پذیرش عدم مشروعیّت آن نیاز به دلیل قانع کننده دارد چون اولا این عمل عرفا از لوازم ساختمان و بنا به حساب می آید و ثانیا مطابق روایت موجود در ما نحن فیه یعنی قضیه ناودان عباس مشروعیّت آن ثابت می گردد.

ثانیا مطابق قاعده موضوعات با لحاظ عرفی مورد توجّه قرار می گیرد مگر اینکه موضوعی از جمله عناوین شرعیه و مخترعات شارع باشد لذا در ما نحن فیه مطابق نظر عرف، سبب خسارت، ناودان بوده است و عرف در مسأله مذکور دو سبب نمی بیند تا اینکه بین ناودان بیرون از دیوار با ناودان داخل دیوار تفکیک قائل شود و یکی را از مصادیق تصرّف عدوانی به حساب بیاور و دیگری را از مصادیق تصرّف غیرعدوانی.

بنابراین یا مسأله نصب ناودان در مسیر تردّد مردم، مشروعیّت دارد یا مشروعیّت ندارد؛ اگر مشروعیّت دارد کما ذهب إلیه المشهور، تصرّف از مصادیق تصرّف عدوانی نبوده لذا ضمانت را در پی ندارد مگر اینکه با دلیل خاصّ ضمانت ثابت گردد و بیان شد که دلیل خاصّی در این زمینه وجود ندارد و ادلّه ای که ارائه شده است، دلیلیّت ندارد و در صورتی که از مشروعیّت برخوردار نباشد، اقتضای ضمان دارد لذا مطابق قاعده ضمان ثابت می گردد مگر اینکه دلیلی بر نفی ضمان وجود داشته باشد و در هر صورت وجهی برای تفصیل مذکور وجود ندارد.

نتیجه و جمع بندی:

از خلال مباحث گذشته روشن گردید که ملاک و مناط در ثبوت و عدم ثبوت ضمان این است که آیا خسارت وارده منسوب به متصرّف می باشد یا منسوب نمی باشد و واضح است که اگر شخصی در تصرّفی که مشروع و جایز است، کوتاهی ننموده باشد و همه اصول و قواعد را رعایت نموده باشد، خسارتی که بر اثر آن تصرّف وارد می شود، منسوب به او نمی باشد لذا ضمانتی را در پی ندارد و به نظر می رسد همان طور که بیان شد نصب ناودان عرفا و شرعا جایز بوده لذا تصرّف عدوانی نبوده و دلیلی هم بر اثبات ضمان وجود نداشته لذا ضمانتی در مسأله مذکور ثابت نمی باشد کما ذهب إلیه المفید و المحقّق و ابن ادریس و ظاهر المشهور.

 


[1] أی دائما.
[2] کلمه «الساقط» اسم برای «کان» می باشد و کلمه «الخارج» خبر آن است.
[3] أی من المیزاب.
[4] متعلّق به «الخارج».
[5] تعلیل برای ضمان مطلقا.
[6] عطف بر «بالضمان».
[7] تعلیل «غیرمضمون».
[8] قواعد الأحكام، العلامة الحلي، ج3، ص655.
[9] ج15، ص371.