1401/08/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب القصاص/قصاص عضو /قصاص دندان(بیان فائدة)
(و ينتظر بسن الصبي) الذي لم يسقط سنه و نبت بدلها، لقضاء العادة بعودها (فإن لم تعد) على خلاف العادة (ففيها القصاص، و إلا فالحكومة) و هو أرش ما بين كونه فاقد السن زمن ذهابها و واجدها، و لو عادت متغيرة أو مائلة فعليه الحكومة الأولى و نقص الثانية.
(و ینتظر...):
بیان شد که اگر امکان روییدن دندان در یک موردی وجود داشته باشد، قصاص به تأخیر انداخته می شود لذا اگر بعدا آن دندان عود نماید، قصاص ساقط می گردد و إلّا قصاص ثابت می گردد؛ در ادامه به یکی از مصادیق آن اشاره می شود و آن موردی است که جانی، دندان شیری بچه ای را بکند، در چنین مواردی مطابق ضابطه مذکور باید صبر نماییم تا مدت زمانی که عرفا دندان روییده می شود و اگر دندان او عود نماید قصاص ساقط می گردد و نهایتا به خاطر مدت زمانی که دندان نداشته یا اگر در دندان جدید نقص یا تغییری وجود نداشته باشد، ارش پرداخت می گردد ولی اگر دندان عود نکند، قصاص ثابت می گردد.
فائده: فرع مذکور در صورتی بوده است که دندان مجنیّ علیه شیری می باشد و صحبتی از نوع دندان جانی نشده است لذا اطلاق عبارت مذکور هم شامل فرضی می شود که دندان جانی از نوع اصلی است و هم شامل فرضی که دندان جانی از نوع شیری است.
فرع دیگری نیز وجود دارد که در قانون مجازات اسلامی به آن اشاره شده است و آن اینکه دندان جانی، از نوع شیری باشد ولی دندان مجنیّ علیه از نوع اصلی بوده باشد. در این قانون در ماده 414 آمده است: «اگر دندان مرتکب، شیری و دندان مجنی علیه غیر شیری باشد، مجنیّ علیه بین قصاص دندان شیری و تأخیر قصاص تا رویش دندان غیرشیری در مرتکب، مختار است» با اینکه در همین قانون ذیل ماده 413 آمده است: «...اگر مجنیّ علیه کودک باشد، صدور حکم به مدت متعارف برای روییدن دندان به تأخیر می افتد و در صورت رویش دندان یک صدم دیه پرداخت می شود» و اطلاق این عبارت هم شامل فرضی می شود که دندان جانی دندان شیری باشد و هم شامل فرضی می شود که دندان جانی اصلی باشد لذا در ما نحن فیه این سؤال مطرح می گردد که چرا در صورت فرض دوم یعنی جایی که دندان جانی، دندان شیری باشد، مجنی علیه مخیّر است بین اجرای قصاص به صورت فوری نسبت به دندان شیری و اجرای قصاص با تأخیر نسبت به دندان اصلی ولی در فرضی که دندان جانی اصلی باشد و دندان مجنی علیه شیری باشد هیچ تأمل و تفسیری ذکر نمی گردد و اطلاق عبارات فقهاء و قانون مجازات ظهور در اجرای قصاص دارد؟
به عبارت دیگر اگر دندان شیری در مقابل دندان اصلی، مماثل به حساب می آید، تفصیل مذکور در فرع دوم وجهی ندارد و اگر دندان شیری در مقابل دندان اصلی، مماثل به حساب نمی آید، حکم مذکور در فرض اوّل به صورت مطلق، جایز نمی باشد بلکه باید گفته شود اگر دندان جانی شیری باشد، قصاص ثابت می گردد و إلّا منتقل به دیه می شود.
البته در روایات در مورد فرض اوّل سخن گفته شده است مثلا در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «فی سنّ
(و لو مات) الصبي (قبل اليأس من عودها فالأرش و لا تقلع سن بضرس) و لا ثنية برباعية، و لا بناب (و لا بالعكس) و كذا يعتبر العلو و السفل و اليمين و اليسار، و غيرها من الاعتبارات المماثلة.
الصبیّ یضربها الرجل فتسقط ثمّ تنبت قال: لیس علیه قصاص و علیه الأرش» و عنوان رجل قطعا شامل فردی که از دندان های اصلی برخوردار است می شود لذا مطابق ظاهر عبارت فقهاء و ظاهر قانون مجازات، این روایات نیز اطلاق داشته و شامل فرضی که دندان جانی از نوع دندان اصلی باشد نیز می شود و این نشان دهنده آن است که دندان اصلی در مقابل دندان شیری، مماثل به حساب می آید به همین جهت گفته شده است که اگر شخصی دندان شیری بچه ای را بکند، قصاص ثابت است.
(و لو مات...):
یکی از فروعات دیگری که در زمینه اجرای قصاص در دندان مطرح می شود این است که اگر در مدت زمانی که منتظر روییدن دندان می باشیم تا اینکه مسأله قصاص یا عدم آن معیّن گردد، مجنیّ علیه از دنیا برود، ارش ثابت می گردد. دلیل آنها بر این مطلب این است که قصاص در فرضی جاری می گردد که ثابت شده باشد ولی در فرض مذکور یعنی در مدت زمان انتظار، قصاص ثابت نشده است لذا با فوت مجنیّ علیه قصاص ساقط می گردد و منتقل به دیه می شود لذا در قانون مجازات ذیل ماده 413 آمده است: «اگر مجنی علیه در این مدت فوت کند، مرتکب افزون بر تعزیر مذکور، به پرداخت دیه محکوم می شود.»
فائده: در مورد فرع مذکور بعضی از فقهاء ارش را ثابت می دانند ولی بعضی دیگر مانند مرحوم شیخ طوسی دیه را ثابت می دانند و تفاوت آنها در این است که اگر بگوییم با قلع دندان، قصاص ثابت می گردد ولی تعلیقی است، باید دیه را ثابت بدانیم چون دیه جایگزین و در مقابل قصاص قرار می گیرد ولی اگر بگوییم قصاص ثابت نمی گردد، ارش ثابت می گردد چون ارش در فرض مذکور در جهت اثبات خسارت می باشد و چون مصنّف قصاص را در ما نحن فیه ثابت نمی دانند و از تعابیری مانند «لا قصاص» یا «ففیها القصاص» استفاده نموده اند، مطابق قاعده ارش را ثابت می دانند.
(و لا تقل..):
همان طور که بیان شد یکی از شرایط اختصاصی قصاص عضو رعایت مماثلت بوده است مگر در موردی که دلیل بر عدم رعایت مماثلت وجود داشته باشد مانند مسأله ید و رجل که توضیح آن گذشت لذا مطابق ضابطه مذکور در دندان ها نیز باید نوع دندان در اجرای قصاص رعایت گردد مثلا دندان کرسی در مقابل دندان کرسی قصاص می شود نه در مقابل دندان دیگر و هکذا.
فائده: به نظر می رسد رعایت نوع دندان با اصطلاحاتی مانند دندان ثنیه یا همان دندان های جلو تأثیری در مماثلت و عدم مماثلت در نزد عرف ندارد لذا در سوره مائده آیه 45 عنوان سنّ یعنی دندان در مقابل عنوان سنّ قرار داده شده است فافهم.