درس فقه معاصر استاد حمیدرضا آلوستانی

کتاب القصاص

1401/07/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب القصاص/قصاص عضو /بیان قصاص عضو سالم در مقابل ناسالم

 

(و يقطع ذكر الشاب بذكر الشيخ، و ذكر المختون بالأغلف، و الفحل بمسلول الخصيتين)، لثبوت أصل المماثلة، و عدم اعتبار زيادة المنفعة و نقصانها، كما تقطع يد القوي بيد الضعيف، و عين الصحيح بالأعشى، و لسان الفصيح بغيره. نعم لا يقطع الصحيح بالعنين و يثبت في العكس.

(و في الخصيتين و في إحداهما القصاص إن لم يخف) بقطع الواحدة (ذهاب منفعة الأخرى) فإن خيف فالدية و لا فرق في جواز

(و یقط..):

بیان شد که یکی از شرایط اختصاصی قصاص عضو این است که عضو سالم در مقابل عضو ناسالم قصاص نمی شود و بیان شد که مراد از عضو ناسالم عضوی است که منفعت اصلی آن از بین رفته باشد ولی اگر عضوی برخوردار از منفعت اصلیه باشد ولی در آن راستا ضعیف شده باشد، عنوان ناسالم بر آن صدق نمی کند مانند دستی که ضعیف شده است لذا دست قوی در مقابل دست ضعیف قصاص می شود. به همین مناسبت مصنّف ذیل مطلب پنجم یعنی اعضاء و جوارحی که قصاص عضو در آنها جاری می شود، فروعاتی را ذکر می نماید.

یکی از فروعات در این زمینه این است که آلت تناسلی جوان در مقابل آلت تناسلی پیرمرد قصاص می گردد و همچنین آلت تناسلی که ختنه شده است در مقابل آلت تناسلی که ختنه نشده است، قصاص می شود و همچنین آلت شخصی که فحل بوده و برخوردار از دو بیضه می باشد در مقابل آلتی که مسلول بوده و بیضه های او را برداشته اند یا کشیده اند، قصاص می شود؛ چون در همه این موارد أوّلا اصل مماثلت وجود دارد لذا عرفا گفته می شود فلانی آلت تناسلی دیگری را بریده است لذا از باب قصاص آلت او را نیز بریده اند و ثانیا وجود منفعت بیشتر و عدم وجود منفعت بیشتر و یا حتّی نقصان منفعت باعث از بین رفتن منفعت اصلیه نمی شود تا اینکه گفته شود این عضو ناسالم است و مطابق شرایط مذکور عضو ناسالم مؤثّر در ثبوت قصاص نمی باشد به همین جهت دست قوی که از منفعت بیشتری برخوردار است در مقابل دست ضعیف قصاص می شود یا چشم صحیح در مقابل چشمی که شب کوری دارد قصاص می شود و یا اینکه زبان شخصی که از فصاحت و بلاغت برخوردار است در مقابل زبانی که از این خصوصیّت برخوردار نیست، قصاص می شود.

بله اگر عضوی که جنایت بر آن وارد شده است به گونه ای باشد که منفعت اصلیه خود را از دست داده باشد و عنوان ناسالم برآن صدق کند، باعث ثبوت قصاص عضو نمی گردد و از همان ابتدا دیه ثابت می گردد مانند شخصی که فاقد نعوظ می باشد و لکن همان طور که در گذشته بیان شد عضو ناسالم که در مرتبه پایین تر قرار دارد در مقابل عضو سالم قصاص می گردد لذا لا یقطع ذکر الصحیح بالعنین و لکن یقطع ذکر العنین بالصحیح.

(فی الخصیتین...):

یکی دیگر از فروعات این است که قصاص عضو در بیضه ها نیز ثابت می گردد لذا اگر شخصی بیضه های دیگری را مسلول یا قـطع نماید، بیـضه های او نیز مسلول و یا قـطع می گردد و هـمچنین اگر شخصی به یک بیـضه دیگری خـسارت وارد نماید، همان

الاقتصاص فيهما بين كون الذكر صحيحا و عدمه، لثبوت أصل المماثلة.

خسارت از باب قصاص عضو بر او جاری می شود مگر اینکه احتمال داده شود وارد نمودن خسارت به یک بیضه از باب قصاص عضو، باعث ورود خسارت به بیضه دیگر نیز بشود، در چنین مواردی قصاص عضو ثابت نگردیده و از همان ابتدا دیه ثابت می شود زیرا همان طور که در شرایط اختصاصی قصاص عضو بیان شد نباید خوف صدمه بر عضو دیگر وجود داشته باشد.

البته در جهت اثبات قصاص عضو در فرع مذکور، آلت تناسلی دخیل نمی باشد لذا اگر شخصی که سالم است، بیضه های شخص عنین را قطع نماید، بیضه های او نیز قطع می گردد چون اصل مماثلت وجود دارد و مسأله سلامت و عدم سلامت آلت تناسلی هیچ ربطی به سلامت و عدم سلامت بیضه ها ندارد مگر اینکه احتمال داده شود با قطع بیضه های انسان سالم که فرضا قرار است مورد قصاص قرار گیرد، به آلت تناسلی او خسارت وارد گردیده و عنین می گردد ولی منافع دیگر آن مانند تولید نسل مورد لحاظ قرار نمی گیرد مگر اینکه در تعیین منافع آلت تناسلی، این منفعت به عنوان منفعت آلت تناسلی دیده شود.