درس فقه معاصر استاد حمیدرضا آلوستانی

کتاب القصاص

1401/07/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: کتاب القصاص/قصاص عضو /جنس آلت قصاص

 

(و لا قصاص إلا بالحديد)؛ لقوله (صلى اللّٰه عليه و آله): «لا قود إلا بحديد».

(و لا قصاص...):

یکی دیگر از شرایط و کیفیّاتی که باید در قصاص عضو رعایت گردد این است که آلت و ابزار بکارگرفته شده در قصاص عضو، از جنس آهن بوده و مسموم و آلوده نباشد و قطعا مراد فقهاء از اینکه می گویند: «لا قصاص إلّا بالحدید» این است که آلت و ابزار برنده باشد به گونه ای که آزار و اذیّت جانی را به صورت غیر معمول در پی نداشته باشد به همین جهت در قانون مجازات اسلامی در ماده 439 آمده است: «ابزار قطع و جرح در قصاص عضو باید تیز، غیرآلوده و مناسب با اجرای قصاص باشد و ایذاء مرتکب، بیش از مقدار جنایت او ممنوع و موجب تعزیز مقرّر در قانون است.»

فائده: شارح در مسالک[1] در مورد آلت و ابزار قصاص(قصاص نفس و عضو) بحثی را به صورت مفصّل در قالب چندین مسأله ذکر می کنند و در مسأله دوم می فرمایند: «لا یجوز الاستیفاء بالآلة المسمومة لأنّه یفسد البدن» و سپس در ادامه می فرمایند: «لو کان القصاص فی الطرف فلا إشکال فی تحریمه لأنّ المقصود معه بقاء النفس و السمّ یُجهّز علیه غالبا»

و در مسأله سوم می فرمایند: «الثالثة: التفحّص عن حال السیف لیکون الاقتصاص بالصارم لا بالکالّ المعذّب و قد رُوی أنّه (صلّی الله علیه و آله) قال: إذا قتلتم فأحسنوا القتلة و إذا ذبحتم فأحسنوا الذبح» و سپس در ادامه می فرماید: «لو قتل الجانی بسیف کالّ قُتل بالصارم عند الأصحاب عملا بالعموم» یعنی اگر قاتل (یا قاطع) از شمشیر غیربرنده استفاده نموده باشد ما حقّ نداریم در اجرای قصاص از شمشیر غیربرنده استفاده نماییم بلکه علمای امامیه قائل به این می باشند که باید آلت و ابزار قصاص، صارم و تیز باشد و دلیل آنها بر این مطلب این است که مطابق روایت مذکور و عمومات دیگر در اجرای قصاص باید آلت وابزار مورد استفاده، تیز و برنده باشد و در این ادله هیچ تفصیلی بین افراد و مصادیق مختلف داده نشد است یعنی گفته نشده است که اگر آلتی که جانی بکار گرفته است، برنده نباشد، ما می توانیم بواسطه آلت کالّ و غیربرنده او را قصاص نماییم.

البته ایشان در ادامه می فرمایند: «یحتمل جواز قتله بالکالّ حینئذٍ لعموم الأمر بالعقوبة المماثلة» و همان طور که در ادامه ذیل مسأله چهارم می فرمایند، قائل به این مطلب ابن جنید می باشد و دلیل ایشان بر این مطلب این است که: اوّلا در سوره بقره آیه 194 آمده است: ﴿«فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم»﴾ و ثانیا در روایتی از نبی مکرّم اسلام وارد شده است که: «من حرّق حرّقناه و من غرّق غرّقناه» و این روایت ظهور در آن دارد که در اجرای قصاص، مماثلت جایز و بلکه لازم می باشد و نهایتا بخاطر وجود روایات مذکور گفته می شود: رعایت مماثلت در آلت و ابزار قصاص بین ابزاری که جانی استفاده کرده است با ابزاری که برای قصاص بکارگرفته می شود، لازم نیست نه اینکه جایز نباشد و ایشان در پایان می فرمایند: مقصود از قصاص، تشفّی قلوب می باشد و این تشفّی زمانی حاصل می گردد که مماثلت در تمام جهات رعایت گردد. شارح نیز بعد از بیان نظریه ابن جنید و بیان عللی که ذکر شده است می فرماید: هذا القول لا بأس به و إن کان الأشهر خلافه.

 


[1] مسالك الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، الشهيد الثاني، ج15، ص234.