1400/10/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب القصاص/قصاص در لغت و در اصطلاح /قصاص در ملل و ادیان
(كتاب القصاص)
بالكسر و هو اسم لاستيفاء مثل الجناية من قتل أو قطع أو ضرب أو جرح. و أصله اقتفاء الأثر يقال: قصّ أثره إذا تبعه، فكأنّ المقتصّ يتبع أثر الجاني فيفعل مثل فعله.
(کتاب القصاص...)
قبل از ورود در اصل بحث لازم است عنوان قصاص از زوایای مختلف مقداری مورد بحث قرار گیرد.
أ) قصاص در لغت، صرف و اشتقاق
«قصاص» در لغت بر وزن «فعال» (بکسر فاء الفعل) مصدر دیگر باب «مفاعلة» به معنای مقابله به مثل می باشد. البته غالبا وزن «فِعال» مانند «دفاع» و «جهاد» به معنای اسم مصدر بکارگرفته می شود لذا شارح در ما نحن فیه می فرمایند: «القصاص – بالکسر- و هو اسم لاستیفاء مثل الجنایة من قتل أو قطع أو ضرب أو جرح» یعنی «قصاص» در لغت، اسم و عنوان می باشد برای اجراء کردن مانند جنایت بر شخص جانی خواه جنایت از نوع قتل باشد یا قطع عضو یا ضرب و شتم و یا مجروح نمودن.
«قصاص» از ریشه «قصّ یقصّ» (نصر ینصر) به معنای پیگیری نمودن اثر چیزی است لذا شارح در ما نحن فیه می فرمایند: «و أصله إقتفاء الأثر یقال: قصّ أثره إذا تبعه فکأنّ المقتصّ یتبع أثر الجانی فیفعل مثل فعله» یعنی «قصاص» در لغت به معنای پیگیری نمودن اثر چیزی می باشد. در لسان عرب هرگاه شخصی به دنبال دیگری برود و از او تبعیت کند، گفته می شود: «قصّ فلان أثر فلان».
ب) قصاص در اصطلاح علم فقه
«قصاص» در اصطلاح نیز به معنای تلافی نمودن و استیفای عین جنایتی است که بر مجنیّ علیه وارد شده است لذا شارح در مسالک می فرمایند: «و المراد به هنا القود لأنّه یتبع أثر الجانی فیفعل به مثل فعله».[1] البته قصاص در اصطلاح به دو قسم قصاص نفس و قصاص عضو[2] تقسیم می شود. قصاص در جنایت قتل عمدی را قصاص نفس و در جنایت قطع عضو و جرح را قصاص عضو گویند.
ج) قصاص در علم حقوق و قانون مجازات اسلامی
«قصاص» در نزد حقوقدانان و قانون مجازات اسلامی نیز به معنای مذکور بوده و برخوردار از اقسام مذکور می باشد لذا بسیاری از حقوقدانان نیز در تعریف قصاص، بیان موجود در کتب فقهی را ذکر می نمایند.
«قصاص» در مجازات اسلامی به عنوان یکی از مجازات های اصلی به حساب می آید لذا در ماده 14 قانون مجازات اسلامی در
مقام بیان مجازات های اصلی آمده است: «مجازات های مقرّر در این قانون چهار قسم است: ألف- حد، ب- قصاص، پ- دیه، ت- تعزیر»
و در ماده 16 این قانون آمده است: «قصاص مجازات اصلی جنایات عمدی بر نفس، اعضاء و منافع است که به شرح مندرج در کتاب سوّم این قانون اعمال می شود» و در کتاب سوّم قانون مجازات اسلامی در قالب چهار بخش و هر بخش مشتمل بر چند فصل به صورت تفصیلی به احکام قصاص پرداخته شده است.
د) قصاص در ملل و ادیان
مفسرین ذیل آیه 178 سوره بقره : ﴿«یا أیّها الذین آمنوا کُتب علیکم القصاصُ فی القتلی الحرّ بالحرّ و العبد بالعبد و الأنثی بالأنثی فمن عُفی له من أخیه شیء فاتّباع بالمعروف و أداء إلیه بإحسان ذلک تخفیف من ربّکم و رحمة فمن اعتدی بعد ذلک فله عذاب ألیم»﴾ تصریح نموده اند که قصاص در اقوام و ملل و ادیان گذشته نیز بوده است مثلا زمخشری در کشاف می فرماید: «﴿ذلک﴾» الحکم المذکور من العفو و الدیة ﴿تخفیف من ربّکم و رحمة﴾ لأنّ أهل التوراة کتب علیهم القصاص البتّة و حرّم العفو و أخذ الدیة، و علی أهل الإنجیل العفو و حرّم القصاص و الدیة، و خیّرت هذه الأمّة بین الثلاث: القصاص و الدیة و العفو؛ توسعة علیهم و تیسیراً».[3] به بیان بسیاری از علماء و اندیشمندان قصاص یک امر عقلائی بوده و حقّی است که همه جوامع بشری برای مجنیّ علیه قائل می باشند لذا در مهذّب الأحکام آمده است که: «و هو من الأمور النظامیّة بین جمیع الطوائف و الأمم علی اختلاف فی خصوصیّات الأمور»[4]
در اسلام هم اصل قصاص با شرائطی مورد پذیرش قرار گرفته و آیات متعدّدی از قرآن و روایات[5] نیز دلالت بر آن دارند لذا شارح در مسالک می فرمایند: «و الاصل فیه قبل الإجماع قوله تعالی: «﴿و لکم فی القصاص حیاة یا أولی الألباب﴾»[6] و غیرها من الآیات»[7]
به همین جهت فقهاء تحت عنوان کتاب القصاص به صورت مستقلّ به بحث از قصاص نفس و قصاص عضو و فروعات آن ها می پردازند.[8]