1402/02/27
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر سوره حمد – جزئیت بسمله در قرآن و سورهها
در مورد بسمله برخی مباحث در علوم قرآنی و فقه جای میگیرد. دو بحث را پشت سر گذاشتیم که هر دو مربوط به علوم قرآنی بود: یکی اینکه آیا بسمله در قرآن جزء قرآن است و دومی اینکه آیا بسمله جزء سورهها است. در پاسخ به این دو بحث ثابت شده که بسمله آیهای از سوره حمد است و اگر جزء سوره حمد است پس جزء قرآن هم است ولی در مورد سایر سورهها تامل کردیم و لذا نهایتا گفتیم که جزئیتها فی غیر فاتحة الکتاب لا تخلو من تأملٍ. مرحوم آقای میلانی هم بر همین عقیده و نظر هستند.
سوال سوم:
پاسخ به سوال سوم که فقهی است امروز بررسی میشود. آیا قرائت بسمله در نماز لازم است یا لازم نیست؟ آیا قرائت بسمله در سوره حمد، سوره برائت و سایر سورهها لازم است یا لازم نیست؟
نسبت به سوره حمد قرائت بسمله لازم است یعنی اگر کسی حمد را بدون بسمله بخواند نماز وی کافی نیست. پس برای سوره حمد به عنوان سوره حمد باید بسمله گفته شود. نسبت به سوره توبه واجب نیست و به شرط جزئیت اصلا مشروع نیست. حالا کسی بگوید چون سوره توبه با برائت و غضب شروع میشود من بسم الله الرحمن الرحیم را میگویم که این نظر جای تامل و کار دارد ولی ظاهرا اگر صرفا کار را با بسم الله شروع میکند شاید بگوئیم اشکال ندارد ولی اینکه بسمله را به عنوان جزئی از سوره بگوید اشکال دارد. پس کسی که در نماز بعد سوره حمد میخواهد سوره توبه را بخواهد باید بدون بسم الله بخواند. نتیجه اینکه در نماز هنگام قرائت حمد بسمله باید گفته شود ولی در سوره برائت بسمله لازم نیست و در سایر سورهها اگر گفتیم بعد از حمد سوره دوم لازم نیست (مخالف دارد، احتیاط شده و اکثریت میگویند واجب است بعد حمد سوره کامل خوانده شود) که هیچ ولی اگر بنا شد بعد حمد سوره کاملی خوانده شود و قائل به این هستید که سورهها بسم الله دارند و بدون بسم الله سورهها ناقص هستند در اینصورت باید در سوره بعد حمد بسمله گفته شود.
اگر کسی مانند آقای میلانی گفت سوره کامل لازم است ولی بودن بسم الله در این سوره کامل ثابت نیست، خب ممکن است در اینجا بگوئید اگر کسی تامل کرد، بسم الله را واجب نمیداند ولی بین عدم ثبوت جزئیت و عدم وجود بسم الله ملازمهای نیست. آقای میلانی با اینکه در ثبوت بسم الله تامل کردهاند ولی گفتهاند بسم الله در نماز باید گفته شود گوئی که جزئی از نماز است. وقتی بسم الله جزئی از نماز باشد ولی جزئی از سوره نباشد ثمرهاش این است که در نماز آیات نمیتوان بسم الله را مستقل حساب کرد. پس توجه شود که بنابر بر عدم ثبوت جزئیت این احتمال وجود دارد بسمله مستقلا واجب باشد چنانچه آقای میلانی بر این نظر معتقد هستند.
به نظر ما اگر کسی گفت ثبوت بسم الله برای جزئیت سوره ثابت نیست، به چه دلیل حتما باید در نماز گفته شود؟ آقای میلانی گفتند وجوبها مع کل سورة عدا سورة البرائة لا ریب فیها و اما جزئیتها فی غیر فاتحة الکتاب لا تخلو من تامل، ما در جواب ایشان میگوئیم وجوبها مع کل سورة به چه بیانی است؟
البته آقای حکیم و آقای خوئی به گمان خودشان خواستهاند عبارت آقای میلانی را ثابت کنند که قانع کننده نیست.
خلاصه عبارت فوق
سوال) آیا قرائت بسم الله در نماز واجب است؟
پاسخ: قرائت بسم الله در سوره حمد واجب است، در سوره توبه واجب نیست و در سایر سورهها اگر جزء سوره باشد و سوره کامله هم واجب است پس قرائت بسمله هم واجب است؛ اما اگر گفتیم جزء سوره نیست یا تامل داشتیم یا اصلا گفتیم قرائت سوره لازم نیست ولو بزرگانی هم گفتهاند که باید بسم الله در نماز گفته شود به نظر ما ثابت نیست.
آقای کوهکمری هم همین حرف آقای میلانی را دارد که جزئیت ثابت نیست ولی فتوا دادهاند فی اول کل سورة لازم.
آقای میلانی و بقیه که این نظر را دارند به برخی روایات استناد کردهاند مثلا روایت یحیی بن عمران حمدانی که از امام سوال میکند یک نفر در نماز فقط سوره حمد را با بسم الله شروع میکند ولی در غیر سوره حمد بسم الله را نمیگوید که امام در جواب میفرمایند: یعیدها یعیدها. آقای میلانی و بقیه که بر این نظر اتفاق دارند در این روایت میگوید منظور امام این است که بسم الله را بگوید و نمیگویند که به عنوان سوره و جزء سوره بگوید. پس بسمله برای سایر سورهها نه به عنوان سوره میتواند واجب باشد.
خب چه کنیم که این روایت معارض دارد. معارض صحیحه حلبی است که میگوید در غیر حمد بسم الله را بخوانم فرمودند: لا، دوباره میگوید اذا الستحتق الصلاة فلیقلها فی اول ما یفتتح ثم یکفیه ما بعد ذلک، آقایان در اینجا میگویند این تقیه است چون اهل تسنن این کار را میکردند و روایت موافق اهل تسنن است حمل بر تقیه میکنیم. خب اگر حمل بر تقیه میکنید و فضا فضای تقیه بوده پس چرا در روایت یحیی بن عمران خلاف تقیه امام عمل کردند؟ معلوم است که خیل هم فضای تقیه نبوده، بعلاوه اگر دو روایت با هم تعارض داشته باشند و امکان جمع هم باشد چرا باید تقیه کنیم؟ اگر حمل دلالی هم بتوان کرد نهایتا میگوئیم مستحب است. یعیدها یعیدها حمل بر استحباب میشود تا تشبه با آنها پیدا نکند و روایت حلبی یا محمد بن مسلم شاهد باشد.
بنابراین جواب سوال سوم به نظر ما این است که بگوئیم وجوبها مع کل سورة غیر ثابت ولی نماز است و مرکز احتیاط. بخاطر همین جهاتی که علما دارند ما احتیاط میکنیم و میگوئیم بسم الله را در فضای طبیعی بگوید. احتیاط گفتن بسم الله است ولی در احتیاط واجب نمیگوئیم. در فتوا دادن احتیاط این است که هرچه اقتضای فتوا بود فرمان بدهی.
سوال چهارم:
طبق نظر مشهوراگر بنا شد هر سورهای بسمله داشته باشد آیا لازم است قبل از شروع سوره بسم الله را برای آن سوره تعیین کرد؟ کسی به جای حمد نمیتواند سوره دیگری بخواند و برای همین بسم الله را به نیت حمد میگوید مگر اینکه کسی حواساش نباشد و بعد بسم الله متوجه شود که باید حمد را بخواند این مورد قابل بحث نیست؛ پس بحث در مورد غیر حمد است. آیا تعیین بسمله به عنوان سورهای که میخواهد بخواند قبل از گفتن بسم الله لازم است و لذا اگر بسم الله را بدون نیت گفت یا به نیت سورهای خاص گفت و بعد، از خواندن همان پشیمان شد و خواست سورهای دیگر بخواند دوباره باید بسم الله را بگوید. اینجا فیه خلاف شدید. برخی با اینکه میگویند بسمله جزء هر سوره هست میگویند تعیین سوره قبل از خواند بسم الله لازم نیست مانند صاحب جواهر، صاحب عروه و خیلی از محشین عروه ولی طیف وسیعی قائلند که باید بسم الله را بگوید.
بعضی از بزرگان گفتهاند که این مساله عرفانی است و بسم الله هر سوره متعلق به همان سوره است و متعلق به فعل یا شبه فعلی در همان سوره است. مثلا بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین یا بسم الله الرحمن الرحیم قل أعوذ برب الناس یا بسم الله الرحمن الرحیم قل أعوذ برب الفلق یا بسم الله الرحمن الرحیم إنا اعطیناک که در همه اینها بسم الله متعلق به فعل یا شبه فعل مناسبی است که بنده این مطلب را در سلسبیل آوردهام و بعد گفتهایم که ثمره بحث این است که باید تعیین شود. در مقاله با امام در تفسیر بسم الله هم این مطلب طرح شده است.
به نظر بنده این بیان وجاهت فقهی ندارد، بسم الله در هر سوره متعلق به فعل مناسب همان سوره است از کجا آمده مگر برای تبرک و تیمن باشد. بیانی وجاهت فقهی دارد که آقای حکیم و آقای خوئی دارند؛ اینها میگویند بنا شد سوره یک مجموعه باشد خب شما اگر 1000 بسم الله بگوئید و بعد قل هو الله بخوانید این بسم اللهها برای قل هو الله نیست چون به قصد سوره نیستند و شما بعد از حمد یک سوره کامل نخواندهاید.
به نظر ما بیان هر چند قوی است و وجاهت فقهی دارد ولی قابل جواب دادن است. به گمان ما وقتی کسی یک سورهای را بخواند ولو مشترک را به نیت سوره نگفته باشد، وقتی تمام شد میگویند ایشان سوره حمد را خواند یا سوره قل هو الله را خواند گویا انضمام بقیه سوره به بسم الله، بسم الله را برای این سوره قرار میدهد لذا اگر بنده بسم الله را نوشتم ولی به نیت قرآن نباشد و در ادامه سوره قل هو الله را هم کامل نوشتم و این بسم الله را میخواهم ضمیمه این سوره کنم قصد بعدی انضمام در اینجا کفایت میکند. آقایان یک مقداری در نیت سخت گرفتهاند ولو اینکه گفتهاند ما نمیخواهیم سخت بگیریم.
بنده گاهی تامل میکنم، اگر کسی مثلا دو رکعت نماز خواند، اولا به نیت امام زمان نخوانده و هر روز هم دو رکعت نماز برای امام زمان میخواند و با خودش بگوید این دو رکعتی که به نیت امام زمان نبوده هم به نیت ایشان باشد، در جواب ایشان میگوئیم در ابتدا باید تعیین کنید. در نیت تعیین سایر نمازها هم همینطور است یعنی نیت بتواند به عمل جهت بدهد حتی ملتزم میشویم که الشیء ینقلب أمّا هو علیه. اگر اینطور بگوئیم به نظر بنده باید نظر صاحب عروه را تقویت کنیم که تعیین بسمله به عنوان سوره خاص قبل از شروع در نماز آیا لازم است؟ لازم نیست.