1402/02/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر سوره حمد – جزئیت بسمله در قرآن و سورهها
مقدمه
در ادامه بحث از تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم جلسه گذشته به چند بحث علوم قرآنی پرداختیم و چندین سوال فقهی هم مطرح شد. در جلسه گذشته به دو مساله از مسائل علوم قرآن بسمله پرداخته شد و در این جلسه هم ناچارا در امتداد بحث همان دو مساله را پیگیری کنیم. البته علوم قرآنی که میگوئیم به این معنا نیست که اثر فقهی ندارد بلکه اثر فقهی هم دارد.
دو مساله:
1. هل البسملة من القرآن؟
2. هل البسملة فی کل سورة جزء من السورة؟
ابتدائا ادله جزء بودن قرآن و جزء هر سوره بودن بسم الله را بیان میکنیم. در کتاب البیانی که از آن نقل میکنیم حضرت آقای خویی (قدسسره) این دو بحث را از هم جدا نکردهاند و از نقدهای ما بر ایشان همین است که چرا این دو را جدا نکردید. ایشان 4 دلیل آوردهاند که بسم الله جزء قرآن است و چون از همدیگر جدا نکردهاند در واقع میخواهند مساله دوم را هم با همین ادله روشن کنند؛ به جز سوره براعت که بسم الله ندارد بقیه سورهها بسم الله دارد و بسم الله هم جزء سوره است. از آثار جزء بودن بسم الله اینکه مثلا باید قبل از شروع نماز بسم الله را به قصد همان سورهای گفته شود که میخواهد بخواند یا در نماز آیات هنگام تقسیم سوره میتوان بسم الله را یک آیه حساب کرد.
• اولین گروه ادله 3 روایت از شیعه است:
1. روایت معاویة بن عمار از نظر سند قابل دفاع است که میگوید: إِذَا قُمْتُ لِلصَّلاَةِ أَقْرَأُ بِسْمِ اَللّهِ اَلرَّحْمنِ اَلرَّحِيمِ فِي فَاتِحَةِ اَلْقُرْآنِ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَإِذَا قَرَأْتُ فَاتِحَةَ اَلْقُرْآنِ أَقْرَأُ بِسْمِ اَللّهِ اَلرَّحْمنِ اَلرَّحِيمِ مَعَ اَلسُّورَةِ قَالَ نَعَمْ[1] . وقتی برای نماز میایستم و میخواهم حمد را بخوانم، بسم الله را بگویم؟ امام فرمودند بله بسم الله بگو. تصور کنید یک راوی محضر امام آمدهاند وسوال میکنند موقع نماز وقتی میخواهم سوره حمد را بخوانم بسم الله بگویم که امام جواب میفرمایند بله بسم الله بگو. فثبت که بسم الله جزء سوره است. حالا این سوره حمد است پس بقیه سورهها چه میشود؟ این روایت ادعایی در مورد بقیه سورهها ندارد. حداکثر دلالت روایت شریف این است که باید در سوره حمد بسم الله هم خوانده شود. کاری که اهل تشیع و تسنن انجام میدهند. حضرت آقای خویی این روایت دلالت ندارد که بسم الله جزء قرآن و جزء سوره حمد است و همچنین در بقیه سورهها همچین دلالتی نیست. شما که سایر سورهها را هم اضافه کردهاید.
2. روایت یحیی بن ابی عمران حمدانی که این روایت هم معتبره است. آقای حمدانی میگوید: جعلت فداك، ما تقول في رجل ابتدأ ببسم اللّه الرحمن الرحيم في صلاته وحده في أمّ الكتاب؟ فلمّا صار إلى غير أمّ الكتاب من السورة تركها؟ فقال العباسيّ: ليس بذلك بأس، فكتب بخطّه يعيدها مرّتين على رغم أنفه يعني العباسي[2] .
دقت کردید از کاری که اهل تسنن انجام میدهند سوال میکند. میگوید کسی در نماز فقط برای حمد بسم الله میگوید و برای غیر حمد بسم الله نمیگوید. امام در جواب میفرمایند: اعاده کند (دوباره بخواند) یعنی هم باید برای حمد بسم الله بگوید و هم برای سایر سورهها بسم الله بگوید.
حالا ما از شما سوال میکنم آیا این روایت دلالت میکند که البسملة من القرآن و من کل سورة یا دلالت میکند که در نماز باید بسم الله بگوئید، این مدل مواجهه با روایات برخورد منضبطی نیست. حد این روایت شریف دلالت بر بسم الله گفتن در نماز است. اینکه بسم الله در نماز لازم است شیء و اینکه جزء قرآن و حمد و سایر سورهها است شیء آخر.
سوال یکی از حضار: بودن بسم الله در نماز نشان نمیدهد که بسم الله جزء سوره است؟
پاسخ: کل ذکرٍ واجبٍ للصلاة من القرآن. خب همین ثابت نیست و ما همین ذهن را میخواهم به هم بریزیم. اگر کل واجب فی الصلاة من القرآن داشتیم یا کل واجب موقع ایستادن در رکعت اول جزء قرآن است که همچین چیزی هم نداریم.
3. صحیحه ابن ابی عزینه: سند این روایت هم عالی است بعلاوه چون ما در دلالت مشکل داریم دیگر نوبت به سند نمیرسد. فَلَمَّا فَرَغَ مِنَ اَلتَّكْبِيرِ وَ اَلاِفْتِتَاحِ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْآنَ وَصَلْتَ إِلَيَّ فَسَمِّ بِاسْمِي فَقَالَ بِسْمِ اَللَّهِ اَلرَّحْمَنِ اَلرَّحِيمِ فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ جُعِلَ بِسْمِ اَللّهِ اَلرَّحْمنِ اَلرَّحِيمِ فِي أَوَّلِ اَلسُّورَةِ ثُمَّ قَالَ لَهُ اِحْمَدْنِي فَقَالَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ اَلْعالَمِينَ ، وَ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي نَفْسِهِ شُكْراً فَقَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَا مُحَمَّدُ قَطَعْتَ حَمْدِي فَسَمِّ بِاسْمِي فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ جُعِلَ فِي اَلْحَمْدِ اَلرَّحْمنِ اَلرَّحِيمِ مَرَّتَيْنِ فَلَمَّا بَلَغَ وَ لاَ اَلضّالِّينَ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ اَلْعَالَمِينَ شُكْراً فَقَالَ اَللَّهُ اَلْعَزِيزُ اَلْجَبَّارُ قَطَعْتَ ذِكْرِي فَسَمِّ بِاسْمِي فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ جُعِلَ بِسْمِ اَللَّهِ اَلرَّحْمَنِ اَلرَّحِيمِ بَعْدَ اَلْحَمْدِ فِي اِسْتِقْبَالِ اَلسُّورَةِ اَلْأُخْرَى[3]
فلما فرق من التکبیر و الافتتاح (بعد از تکبیر و افتتاح نماز) اوح الله الیه سم بسمی (به پیامبر گفته شد اسم من را ببر) فمن عجز ذلک جعل بسم الله الرحمن الرحیم فی اول سورة (به همین خاطر در اول سوره بسم الله آمد) بعد دستور داده شد که احمدنی (مرا ستایش کن) و لما قال الحمدلله رب العالمین. ما با همین قسمت کار داریم که بر پیامبر وحی شد که اسم مرا ببر و به همین خاطر بسم الله الرحمن الرحیم در اول سوره آمد.
ببینید اینکه در اول سوره بسم الله قرار داده شد، چه در اول سوره حمد و چه در اول سوره توحید، که در نماز بسم الله بگو، این به عنوان قرآن است، یا به عنوان جزء سوره است. مانند این است که بگویند در اول سخنرانی بسم الله قرار بده آیا این بسم الله جزء سخنرانی محسوب میشود یا اینکه سخنرانی را با بسم الله شروع کن. به نظر بنده این هم مثبت است. ما در فقه جوری تربیت شدهایم که وقتی پای فقه باز میشود سختگیری هم شروع میشود.
بله اگر این روایت منشا فتوا به وجوب بسم الله در اول سوره حمد یا توحید باشد، شما اگر میخواهید فتوا به وجوب بدهید بدهید ولی اینکه به عنوان سوره حساب کنید، به گمان ما اثبات مشکل است.
آقای خوئی 8 روایت هم از اهل سنت میآورند که ما از روایات اهل سنت عبور میکنیم.
یک روایت این است. ابوحریره نقل میکند: قال رسول الله إذا قرتهم الحمد فقرئوا بسم الله الرحمن الرحیم فانه ام الکتاب و سبع المثانی و بسم الله الرحمن الرحیم اهدی آیاتها. وقتی میخواهید نماز بخوانید ام القرآن را بخوانید یعنی فاتحة الکتاب را بخوانید و بسم الله یکی از آیات حمد است. این حدیث خوب است و هیچ مناقشهای بر دلالت حدیث نیست اما عدم مناقشه نسبت به سوره حمد است ولی بقیه سورهها مناقشه دارد.
ابن عباس نقل میکند که سوال میکنند اینکه فاتحة الکتاب السبع المثانی هفت آیه که دوبار نازل شده أین السابعه؟ آیه هفتم کدام است. ظاهرا اینها از الحمدلله رب العالمین شروع میکردند تا والضالین که 6 آیه میشد و میگفتند هفتمین آیه پس کو؟ ابن عباس هرچه بگوید از اهل بیت است که میگوید هفتمین آیه بسم الله الرحمن الرحیم است که شما آنرا حساب نمیکنید. لذا در قرآن تنها سورهای که بسم الله در آن آیه مستقل است سوره حمد میباشد. دلالت این آیه هم خوب است ولی باز بر سوره حمد دلالت دارد و فقط این سوره را ثابت میکند.
روایت دیگر: استرقت الشیطان من الناس (شیاطین از جنس مردم) اعظم آیة من القرآن (اعظم آیه قرآن را دزدیدند که بسم الله الرحمن الرحیم بود. به نظرتان از این حدیث چیزی در میآید؟ بله در میآید که بسم الله از قرآن است و اعظم آیات قرآن است ولی آیا جزء هر سوره هم است؟ این روایت نهایتا ثابت میکند که جزء قرآن است و برای تبرک و تیمن و فصل بین سورهها نیامده است و از باب اینکه هر کاری را با بسم الله شروع کنید نیست. لذا شما وقتی میخواهید نماز آیات بخوانید حمد را خواندهاید و میخواهید سوره را 5 قسمت کنید، بسم الله را بگوئید و به رکوع بروید، بعد قل هو الله احد و سپس رکوع که این مشکل میشود چون بسم الله را هم آیه حساب کردهاید.
عزیزان مسلم نگیرید که بسم الله اگر جزء سوره نیست پس چیست؟ خب جزء قرآن است، بین السورتین است، مگر اشکالی دارد که 112 بسم الله بین سورهها داشته باشیم. مشکل است که بگوئیم بسم الله جزء سوره است. اگر یادتان باشد در اقوالی که جلسه قبل گذشت، برخی میگفتند جزء حمد است ولی جزء غیر حمد نیست.
سوال یکی از حضار: بسم الله آیه هم است یا نه؟
استاد: آیهای از قرآن است ولی اینکه شماره بخورد نه اینگونه نیست. ببینید اینکه هر آیه در قرآن باید شماره داشته باشد این برای کاتبان است و از طرف جبرئیل نیست. روایات دیگری هم داریم که دلالتشان برای حمد است برای همین از روایات میگذریم.
گفتیم که مرحوم آقای خویی 4 دلیل برای این بحث آورده اند: روایات شیعه، روایات عامه، سیره مسلمین،
ایشان میفرمایند لقد استقرت سيرة المسلمين دلالت میکند على قراءة البسملة في أوائل السور غير سورة براءة، وثبت بالتواتر أن رسول الله صلىاللهعليهوآلهوسلم كان يقرأها. مسلمانان و پیامبر عظیم الشان بسم الله را در اوائل سور میخواندند. حالا بعد مدرسه بنی امیه و بنی عباس و سقیفه بنی ساعده آنرا حذف کردند خلاف سیره پیامبر است.
ولو لم تكن من القرآن للزم على الرسول الاكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم أن يصرح بذلك ، فإن قراءته ـ وهو في مقام البيان ـ ظاهرة في أن جميع ما يقرأ قرآن ، ولو لم يكن بعض ما يقرأ قرآنا ثم لم يصرح بذلك لكان ذلك منه إغراء منه بالجهل وهو قبيح ، وفي ما يرجع إلى الوحي الالهي أشد قبحا ، ولو صرح الرسول صلىاللهعليهوآلهوسلم بذلك لنقل الينا بالتواتر مع أنه لم ينقل حتى بالآحاد[4] . (پیامبر در نماز میخواندند و بنا بوده هرچه قرآن است بخوانند و اگر بسم الله جزء سوره نبود تصریح میکردند) از عدم البیان، جزء بودن قرآن را کشف میکنیم.
ما خیلی دوست داریم قبول کنیم. اگر جزء نماز باشد و پیامبر هم نماز میخوانند اصلا لازم است تصریح کنند؟ ایشان میخواهد از اطلاق مقامی استفاده کنند، قوام اطلاق مقامی به عدم البیان است، البته اینجا اطلاقگیری نمیکنیم بلکه اینجا باید گفت از سکوت پیامبر و عدم البیان استفاده مطلب میکنیم.
اینکه مسلمانان برداشت میکردند که پیامبر چیزی غیر از قرآن در نماز نمیآوردند، اثبات این به نظر ما سخت است. روایت و آیه داریم که پیامبر گفته باشند که من چیزی به غیر از قرآن در نماز نمیآورم؟
نکته دیگری به عنوان آخرین دلیل گفتهاند در قرآنهای تابعین و صحابه بسم الله بوده است. قبل از دستور عثمان به جمعآوری قرآنها و انتشار قرآن واحد و همچنین بعد از جمع قرآن در عصر عثمان، بسم الله در قرآن بوده. مثلا در عربستان در نماز غیر سوره حمد بعضا بسم الله را نمیگویند و حتی چند آیه میخوانند ولی قرآن را نگاه کنید دقیقا مثل قرآن ما است یعنی 113 سوره با بسم الله شروع میشود.
مما لا ريب فيه أن مصاحف التابعين والصحابة ـ قبل جمع عثمان وبعده ـ كانت مشتملة على البسملة ، ولو لم تكن من القرآن لما أثبتوها في مصاحفهم ، فان الصحابة منعت أن يدرج في المصحف ما ليس من القرآن ، حتى أن بعض المتقدمين منعوا عن تنقيط المصحف وتشكيله. فإثبات البسملة في مصاحفهم شهادة منهم بأنها من القرآن كسائر الايات المتكررة فيه. وما ذكرناه يبطل احتمال أن إثباتهم إياها كان للفصل بين السور. ويبطل هذه الدعوى أيضا إثبات البسملة في سورة الفاتحة ، وعدم إثباتها في أول سورة براءة. ولو كانت للفصل بين السور ، لاثبتت في الثانية ، ولم تثبت في الاولى. وذلك يدلنا قطعا على أن البسملة آية منزلة في الفاتحة دون سورة براءة.
صحابه ممنوع بودند که غیر قرآن را در قرآن بیاورند. حالا اینها اثبات تاریخی میخواهد، اینکه صحابه ممنوع بودند چه کسی آنها را ممنوع کرده بود؟ کاتبان مصحف از این منع مطابعت کردند یا روی روال و عادتی که برای هر کاری بسم الله مینوشتند اینجا هم مینوشتند؟ بنده نمیخواهم بگویم که این ادله ملحن نیست ولی یک گذاره را اثبات نمیکند. اثبات اینکه البسملة من القرآن و من کل سورة.
ما معتقد هستیم بسم الله جزء قرآن است، اما سوره حمد بسم الله دارد و اگر کسی هم نخواند سوره حمد را نخوانده است و اگر بخواهد در نماز آیات این سوره را برای 5 رکوع تقسیم کند، می تواند اینگونه عمل کند و بسم الله یک تکه باشد ولی از حمد که بگذریم نمیتوانیم فتوا بدهیم که بسم الله جزء من السوره است و طبیعتا در آیات هم میشود به آن اکتفا کرد. بنده بین فقها گشتم که ببینم کسی این نظر را دارد مرحوم آیت الله سید محمدهادی میلانی را یافتم.
فتوای مرحوم میلانی
وجوبها مع کل سورة عدا البرائه لا ریب فیها (اینکه واجب است با هر سورهای بسم الله بگویی شکی نیست) اما جزئیتها فی غیر فاتحة الکتاب لا یخلو من تأمل (اما جزء بودن بسم الله در غیر فاتحة الکتاب خالی از تامل نیست). در این نظر سه ادعا است:
• بسم الله جزء فاتحة الکتاب است.
• جزء بودن برای غیر فاتحة الکتاب خالی از تامل نیست.
• در نماز گفتن بسم الله لازم است.
سوالات آخر جلسه
سوال 1: اینکه از روایت عامه استفاده کردند و سیره و روش عامه این بوده که بعضا در فقه و غیره دستکاری میکزدند آیا با این پیشینه، خللی در استفاده از روایات بهوجود نمیآید؟ وقتی میگویند اجنه یا هر کس دیگری بسم الله را برداشتند، از اهل بیت علیهمالسلام در موارد خیلی ریزتر از این بحث روایات متعددی داریم ولی حالا در باب بسم الله دستمان خالی است آیا این خود نشانه و اماره نیست که آقایان استفادهشان را بکنند؟
پاسخ: در مورد قسم اول خللی وارد نمیشود. قسم دوم هم باید بیان بیشتری بیاورند ولی دلیل شاهد نیست اما مقرباتی به ذهن است.
سوال 2: استاد در یکی از مقالات کارکردگرایی را به القاء خصوصیت حداکثری معنا کردهاید، نمیشه گفت خصوصیت دارد؟
پاسخ: بنده کارکردگرایی را معنا کنم به القاء خصوصیت حداکثری!؟ بله از آثار کارکردگرایی گاهی القاء خصوصیت است و گاهی هم برعکس این است. کارگردگرایی گاهی توسعه میدهد و گاهی ضیق میدهد.
سوال 3: استاد یک روایتی خواندید و مثال آوردید که بسم الله در اول سخنرانی و شروع درس یا در وسط بیاید. آیا این اول یا آخر و وسط آمدن نشان از این نیست که جزء سوره است؟
پاسخ: میتواند اول شروع سوره مراد باشد بدون اینکه خود سوره مراد باشد.
سوال 4: اینکه در روایت است ما نمیدانستیم که کتاب و افتتاح سوره چیست تا اینکه بسم الله نازل شد دلیل نیست؟ روایت دیگری هم است که حضرت امیر میفرماید: لم ینظر بسم الله الرحمن الرحیم علی رأس سورة براعة لان بسم الله للأمان و الرحمة و نزلت برائة للامان للسیف[5] آیا نشان از جزء بودن بسم الله در سوره نیست؟ اگر صرف افتتاح بود فبها المراد.
پاسخ: وقتی بسم الله میآمد میدانستیم که سوره تمام شده است – شاید این را برساند که بسملههای اوائل سوره جزء قرآن است اما جزء سوره هم باشد که ثمره فقهی هم بر آن بار شود؟ راس سوره یعنی آغاز سوره که بسم الله میآید و سوره آغاز میشود.
ادامه سوال 4: ادامه روایت مهم است چون راس است و تناسب دارد در حقیقت امان و رحمت میآید.
پاسخ: بیان عدم تناسب با برائت است وگرنه بسم الله با هل اتی علی الانسان چه تناسبی دارد یا با عم یتسائلون چه تناسبی دارد.