درس تفسیر ابوالقاسم علیدوست

1402/02/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر سوره حمد – جزئیت بسمله در قرآن و سوره‌ها

 

پیرامون بسم الله الرحمن الرحیم در جلسات گذشته مطالبی بیان شد ولی چندین بحث باقی مانده که به آنها می‌پردازیم:

    1. آیا بسمله جزء قرآن است یا مثل مستحبات در نماز، جزء نماز نیست ولی داخل در نماز است؟ آیا بسمله‌ها در قرآن جزء قرآن هستند یا جزء نیستند. آثار جزء بودن بسمله هم در نماز آیات ظاهر می‌شود یعنی وقتی‌که می‌گویند یک سوره را پنج قسمت کنید در این‌صورت اگر بسمله جزء قرآن نباشد بالتبع جزء سوره هم نیست و صرفا برای تبرک و تیمّن آمده است.

    2. آیا بسمله‌ها جزء سوره‌ها هستند؟ این دو با هم فرق دارند چرا که ممکن است بسمله جزء قرآن باشد ولی جزء سوره نباشد، مثلا قبل سوره بقره یک بسم الله الرحمن الرحیمی آمده است ولی آیه‌ای از آیات بقره نیست؛ یا مثلا سوره توبه بسمله ندارد ولی بقیه سوره‌ها بسمله را دارند. نتیجه اینکه آیا بسمله در غیر سوره برائت، جزء سوره حساب می‌شود یا فقط جزء قرآن حساب می‌شود که این هم آثار دارد یعنی اگر جزء سوره باشد باید در نماز قبلا سوره را تعیین کند و بعد بسم الله را بگوید ولی اگر جزء سوره نباشد اول بسم الله را می‌گوید سپس سوره را تعیین می‌کند.

    3. آیا تعیین بسمله به عنوان سوره خاص لازم است یا لازم نیست؟ برخی در نماز، سوره رکعت دوم را مختلف می‌خوانند مثلا در شب جمعه از باب استحباب سوره جمعه را می‌خوانند یا روز عید فطر سوره خاصی را می‌خوانند که در اینصورت آیا تعیین سوره قبل از بسمله لازم است یا لازم نیست؟ نمی‌شود که بسمله را بگوید و بعد یک سوره‌ای را بدون تعیین بخواند.

    4. اگر بنا شد که قبل از گفتن بسمله سوره را تعیین کند، آیا می‌تواند سوره را تغییر بدهد مثلا در نماز جمعه سوره را تعیین کرده ولی بعد گفتن بسمله پشیمان شود و سوره دیگری را قرائت کند؟ آیا تعیین سوره قبل بسمله مانع تعویض سوره می‌شود؟

    5. آیا قرائت بسم الله در نماز لازم است؟

    6. برای آقایان و خانم‌ها در حال جنابت، تلاوت سوره‌های سجده‌دار حرام است به نظر برخی قرائت کل سوره حرام است و به نظر برخی فقط خود آیه حرام است. وقتی کل سوره‌ را حرام بدانیم آیا خواندن بسم الله هم حرام است یا چون بسم الله مشترک بین همه سوره‌ها است اشکالی ندارد؟ هرگاه تلاوت کل سور اعاظم بر حائض و جنب حرام باشد حرمت شامل بسمله هم است یا نیست؟ البته این در صورتی است که بسمله را به نیت همان سوره سجده‌دار بگوید نه اینکه به نیت سوره دیگر بگوید یا اصلا بلاقصد بگوید زیرا کسی نگفته که بسم الله بر جنب و حائض حرام است.

    7. ...

پاسخ سوالات

آیا بسمله جزء قرآن است؟ در این مساله حداقل 3 نظریه بیان شده است که یا اثبات مطلق است، یا نفی مطلق است و یا نظر فی ما بین است.

قول اول: مرحوم آقای خوئی در البیان فی تفسیرالقرآن می‌فرماید: (أن البسملة آیة من القرآن و من کل سورة عدا سورة البرائة) بسمله جزئی از قرآن و جزء سوره است. ایشان می‌فرماید (اتفقت الشيعة الامامية على أن البسملة آية من كل سورة)[1] شیعه و طیف وسیعی از اهل تسنن اتفاق نظر دارند که بسمله جزئی از قرآن و سوره است. این نظر جواب دو سوال اول است.

گول این اتفقت را نباید خورد. شیعه امامیه حداقل بعضی از فقهای‌شان مناقشه دارند که بسمله جزء قرآن است ولی جزء سوره نیست مانند آقای میلانی.[2] به نظرم می‌آید که قبل از آقای میلانی هم مخالفی بوده. نتیجه اینکه علمای بزرگ امامیه قائل هستند که بسمله جزئی از قرآن و سوره است و فقط سوره برائت بسمله را ندارد.

قول دوم: بسمله جزء قرآن است ولی جزء هیچ سوره‌ای نیست. یعنی آیة مستقلة و لا جزء السورة. این نظر هم سوال اول را به اثبات جواب می‌دهد و سوال دوم را به نفی پاسخ می‌دهد.

قول سوم: بسمله جزء حمد است ولی جزء غیر حمد نیست. به نظر بنده سنّی‌هایی که در مسجدالحرام و مسجدالنبی نماز می‌خوانند پیرو این نظریه باشند که حمد را با بسم الله می‌خوانند ولی خفاء و مابقی سوره‌ها را بدون بسم الله می‌خوانند. فخر رازی در همین بحث بسم الله که بلند بگوئیم یا آهسته بگوئیم، می‌گوید چه کسی گفته که بلند یا آهسته بگوئیم ولی بنده می‌گویم بلند بگوئید زیرا علی رضی‌الله‌عنه بلند می‌گفت و( لِقَوْلِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: اَلْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ حَيْثُ مَا دَارَ) [3] . خب حالا یک نفر از ایشان بپرسد فقط در این بلند گفتن بسم الله یدور الحق مع علی یا در خلافت، وصایت هم یدور الحق مع علی[4] .

 

این آقایان می‌گویند غیر حمد بسمله ندارد ولی در یک چیز ساکت هستند؛ حالا که بسمله جزء سوره نیست جزء قرآن هم نیست؟ یعنی فقط 113 سوره بسم الله دارد و غیر از حمد، بسمله 113 سوره جزء سوره و جزء قرآن نیست و فقط در قرآن است که این آقایان چیزی نگفته اند. مرحوم خوئی قائل این عبارات را مشخص کرده است.

چیزی که مهم است ادله مساله است. اگر کسی ادعا کند که البسملة من القرآن و من السورة باید دلیل بیاورد. البته شاید ادله، من القرآن را اثبات کند ولی من السوره را اثبات نکند. ناگفته نماند که نه قرآن در این‌باره چیزی دارد و نه اجماع تعبدی معتبر داریم و نه عقل چیزی می‌گوید و تنها مدرک این بحث روایات است.

روایات

    1. معاویة بن عمار می‌گوید خدمت امام صادق‌علیه‌السلام عرض کردم: إِذَا قُمْتُ[5] لِلصَّلاَةِ أَقْرَأُ بِسْمِ اَللّهِ اَلرَّحْمنِ اَلرَّحِيمِ فِي فَاتِحَةِ اَلْقُرْآنِ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَإِذَا قَرَأْتُ فَاتِحَةَ اَلْقُرْآنِ أَقْرَأُ بِسْمِ اَللّهِ اَلرَّحْمنِ اَلرَّحِيمِ مَعَ اَلسُّورَةِ قَالَ نَعَمْ[6] . این روایت دلالت دارد که برای فاتحه الکتاب باید بسم الله گفته شود چه در نماز باشد و چه در غیر نماز باشد. این روایت خیلی محدود است چون گستره روایت سایر سوره‌ها را نمی‌گیرد و امام جزء قرآن بودن یا نبودن را ذکر نمی‌کند. امام فی الجمله سوال پنجم را پاسخ می‌دهند که قرائت بمسله در نماز لازم است.

    2. یحیی بن ابی عمران حمدانی[7] می‌گوید به ابو جعفر‌علیه‌السلام نامه‌ای نوشتم. (جعلت فداك، ما تقول في رجل ابتدأ ببسم اللّه الرحمن الرحيم في صلاته وحده في أمّ الكتاب؟) نظر شما راجب کسانی که بسم الله الرحمن الرحیم را فقط در ام الکتاب می‌گویند؟ (فلمّا صار إلى غير أمّ الكتاب من السورة تركها؟ فقال العباسيّ: ليس بذلك بأس) عباسی می‌گوید اشکالی ندارد که امام در جواب می‌گویند: (فكتب بخطّه يعيدها مرّتين على رغم أنفه يعني العباسي)[8] این روایت دلالت بر این دارد که همه سوره‌ها بسم الله را می‌خواهد و سوال لزوم بسم الله در نماز با این روایت پاسخ داده می‌شود که بلی بسم الله در نماز لازم است.

آیا این روایت دلالت دارد که بسم الله جزء قرآن است یا نیست، یا دلالت دارد که بسم الله جزء سوره است؟ به نظر بنده این روایت دلالت نمی‌کند چون امام می‌گویند هر کسی نماز می‌خواند باید با بسم الله باشد.


[1] البیان فی تفسیر القرآن، جلد 1، صفحه 438.
[2] البته احتمال دارد آقای خوئی نظر آقای میلانی را ندیده باشد یا اینکه اطلاعی از نظر ایشان نداشته است.
[3] عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، جلد۲، صفحه۱۳۱.
[4] بنده یکسالی به یکی از شهرهای آذربایجان غربی دعوت شدم و اگر اشتباه نکنم شهرستان تکاب بود. شب قبل عید غدیر امام جمعه آمدند و گفتند فردا پنجاه پنجاه است چرا که علمای اهل تسنن و تشیع حضور دارند. گفتم بنده فردا از چه صحبت کنم از غیبت، گناهان کبیره یا ... صحبت کنم در حالی که فردا عید غدیر است. بنده رفتم دیدم مسجد جامع پر است و علمای شیعه و سنی حضور دارند. گفتم خوش‌آمد می‌گویم به برادران اهل تسنن و از طرفی هم باید بپذیرید روز غدیر است و بنده باید از غدیر صحبت ... کنم منتها به احترام بزرگان بنده نیم ساعتی سنّی می‌شوم و براساس کتاب شما صحبت خواهم کرد. بنده حادثه غدیر را از کتاب مسند حنبل بیان کردم که این کتاب حادثه غدیر را از ما شیعیان شدیدتر بیان می‌کند. احمد بن حنبل می‌گوید پیامبر 3 بار جمله من کنت مولاه فعلی مولاه را فرمودند و این حدیث را آوردم که فخر رازی گفته یدور الحق مع علی حیث ما دار. علمای اهل تسنن شاید خوششان نیامد ولی نه می‌توانستند بگویند اینگونه نیست و نه می‌توانستند بگویند که بنده از حدیث برداشت اشتباهی دارم و خدا را شکر قضیه تمام شد.
[5] فعل معنای اراده می‌دهد یعنی قمت به معنی می‌ایستم برای نماز.
[6] کافی، ج3، صفحه 312.
[7] حمدان شهری از کشور یمن.
[8] عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، جلد۲۳، صفحه۱۶۲.