1401/11/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر سوره حمد - کلمه الرحمن الرحیم
کلمه الرحمن
الرحمن الرحیم چهار کلمه است یعنی الفولام با رحمان و الفولام با رحیم جمعا کلمه میشود. درباره کلمه رحمان در نگاه اول دو نظر است:
1. فقیل إنّه علم بالغلبة و ال الداخلة علیه زائده: برخی گفتهاند رحمان علم برای خداوند است. رحمان را از ابتدا برای خدا علم نکردهاند منتهی در مورد خدای متعال غلبه پیدا کرده است. با این نظر قهراً باید الفولام را زائد بگیریم.
2. وصف لا علم:اکثریت قابل اعتنایی هم گفتهاند رحمان معنای وصفی دارد و معنای علم ندارد. اگر صفت باشد طبیعتا معنای وصفی دارد که خود این معنا 3 احتمال دارد:
• اسم فاعل باشد مثل لحفان.: اسم فاعل دلالت بر حدوث میکند یعنی دلالت بر کار میکند[1] .
• صیغه مبالغه باشد مثل فعلان: صیغه مبالغه هم حدوث است ولی حدوث با مبالغه.
• صفت مشبهه باشد: صفت مشبهه دال بر ثبوت است.[2]
حدوثی که در اسم فاعل میگویند و ثبوتی که در صفت مشبهه میگویند در پرسش از اساتید گفتهاند یعنی حادثه زودگذر است و ثبوت یعنی دوام دارد. اگر شما میخواهید بگوئید مثلا زید کشنده عمرا است اینجا دال بر حدوث است؛ اما اگر میخواهید بگوئید مثلا زید روحیه کشندگی دارد اینجا دال بر ثبوت است. ممکن است کسی حالت موقتی پیدا کند اینجا صفت مشبهه میآید و یک کسی چهل سال است که معلم است که اینجا اسم فاعل میآید، پس بین اسم فاعل و صفت مشبهه عاموخاص من وجه جاری است.
رحمان میتواند اسم فاعل باشد، میتواند با مبالغه و بدون مبالغه باشد و میتواند صفت مشبهه باشد. اگر بگوئیم خداوند نعمتاش را بر بندگان میبخشد حدوث را در نظر میگیریم و اسم فاعل است. اگر بگوئیم خداوند این حالت را دارد صفت مشبهه میشود.
بنده تا 25 قسم برای الفولام شمردهام: الفولام زائد، موصول، عهد، استغراق، جنس و غیره.
الفولام الرحمن زائد نیست، الفولام عهد با 3 قسماش (عهد ذکری – عهد ذهنی – عهد حضوری) هم نیست.
الفولام استغراق با اقساماش (استغراق حقیقی – استغراق مجازی) هم نیست؛ در استغراق میگویند باید کل را جایگزین کنیم ولی اینجا چه معنی میدهد که به جای الرحمن کل بیاوریم. بلی مثلا در إن الانسان لفی خسر میتوان کل را آورد که بشود إن کل انسان لفی خسر ولی در بسم الله الرحمن الرحیم نمیتوان کل را آورد.
الفولام جنس هم نیست زیرا الرحمن برای بیان ماهیت نیست مثل الماء، الشجر.
الفولام موصول است. الفولام موصول را اسم میدانیم زیرا با توجه به مورد معنای الذی، التی، الذان و غیره را میدهد. در اینجا معنای الذی میدهد. از حضرت امیرالمؤمنینعلیهالسلام روایت داریم الفولام الرحمن موصول است. البته امام بگونهای تفسیر کردهاند که به جای الفولام، الذی را آوردهاند. (فَقُولُوا عِنْدَ اِفْتِتَاحِ كُلِّ أَمْرٍ صَغِيرٍ أَوْ عَظِيمٍ بِسْمِ اَللّهِ اَلرَّحْمنِ اَلرَّحِيمِ) مردم موقع شروع هر کار ریز و درشت (أَيْ أَسْتَعِينُ عَلَى هَذَا اَلْأَمْرِ) کمک میگیرم بر کاری که میخواهم انجام بدهم (اللَّهِ اَلَّذِي لاَ تَحِقُّ اَلْعِبَادَةُ لِغَيْرِهِ اَلْمُغِيثِ إِذَا اُسْتُغِيثَ وَ اَلْمُجِيبِ إِذَا دُعِيَ اَلرَّحْمَنِ اَلَّذِي يَرْحَمُ بِبَسْطِ اَلرِّزْقِ عَلَيْنَا اَلرَّحِيمِ بِنَا فِي أَدْيَانِنَا وَ دُنْيَانَا وَ آخِرَتِنَا خَفَّفَ عَلَيْنَا اَلدِّينَ وَ جَعَلَهُ سَهْلاً خَفِيفاً وَ هُوَ يَرْحَمُنَا بِتَمَيُّزِنَا عَنْ أَعَادِيهِ)[3] در این حدیث حداقل دوبار الذی آمده است و فضا فضای علم بالغلبه نیست و فضای فعل و فیض و ریزش رحمت است. به نظر ما این روایت امام مشیر به عبارات ما است. مآاااااااااا کسانی هم که علم بالغلبه را گرفتهاند دو دلیل آوردهاند: اول اینکه خیلی وقتها رحمان در مورد الله تنها استعمال میشود ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ﴾[4] و دوم اینکه رحمان فقط بر خداوند اطلاق میشود. اینکه رحمان بر غیر خدا اطلاق نشود یا بدون موصوف بیاید دلیل بر علمیت نیست. اگر بگوئیم وصف خاص خداوند است و نباید به غیر خدا رحمان بگوئیم، در این حالت هم خود لفظ محدود نیست ولو اینکه یک مصداق داشته باشد مثل شیخ الفقها که کلی و قابل اطلاق بر کثیرین است ولی امکان دارد شیخ الفقها در یک عصری فقط یک مصداق داشته باشد. صرف کلی بودن دلیل بر زیادی افراد در خارج نیست. الرحمن هم کلی است و علم نیست ولی معنایاش بگونهای است که بر غیر خدا اطلاق نمیشود. یا اینکه بگوئیم رحمان تنها میآید و اگر قرینه باشد خیلی وقتها موصوف حذف میشود.
کلمه الرحیم
الرحیم بحث چندانی ندارد یعنی بحثهایش با رحمان فرق دارد. یعنی کسی نگفته رحیم علم است، هیچکس الفولام الرحیم را زائد نگرفته است. رحیم صفت مشبهه و دال بر ثبوت است و الفولام رحیم هم موصول است. یک روایتی داریم که مستقیما بر واژه رحیم اشاره میکند. الذی یرحم، در اینجا چون اسم فاعل راحم داریم پس فعیل را اسم فاعل نمیگیریم و صفت مشبهه درنظر میگیریم برخلاف وقتی که صفت مشبهه داشتیم مانند کریم که اسم فاعل ندارد و همین صفت مشبهه به جای اسم فاعل هم منظور میشود.
فرق رحمان و رحیم چیست؟
معنای فارسی رحمان و رحیم چیست؟
نسبت رحمانیت و رحیمیت خداوند با حکمت و عدل چیست؟
این سوالات با اینکه ساده هستند ولی بعضا بحث و جدال روی این سوالات بیخ پیدا میکند. مثلا نسبت رحمان و رحیم بودن خداوند با عذابها چگونه میشود و برخی نمیتوانند عذابهای خداوند را بفهمند و تا مرز انکار هم پیش رفته و میروند. بحث انکار یک دورههایی رایج بوده بعدها نسیاً منسیا شد؛ دوباره چندسالی است که نشر پیدا کرده است.
همچنین بحث خلود را هم گاها نمیتوانند درک کنند. ما خلود را تعبدا قبول داریم چون در قرآن و روایات آمده است ولی بعضی وقتها آدمهایی هستند که به این بحثها خیلی ورود میکنند و به اصطلاح ماجراجو هستند که به اینگونه افراد نمیشود بگوئیم فضولی نکنید، ماجراجویی نکنید. اگر ما حافظ دین هستیم باید پاسخ و توضیح ارائه کنیم.
فرق رحمان با رحیم چیست؟
مفسران بحثهای زیادی کردهاند که با مراجعه به تفاسیر المیزان و نمونه و تفسیرهای عربی مطلب روشن میشود. مفسران معمولا گفتهاند که رحمان بر نعمت گسترده خداوند دلالت میکند و رحیم بر نعمت خاصه خداوند دلالت میکند لذا وقتی میخواهیم بگوئیم ای خداوند مهربان و دوست داشتی تو همه را رزق و روزی میدهی واژه یا رحمان را بهکار میبریم و وقتی میخواهیم بگوئیم ای خداوند تو چقدر عزیزی، چقدر حسابشده کار میکنی و چقدر هوای مومنان را داری واژه یا رحیم را بهکار میبریم. لذا خداوند در دنیا رحمان است ولی چون در آخرت مثلا رحمت الهی شامل حال کفار و فساق نمیشود خداوند رحیم است. یا رحمان الدنیا و الآخرة و رحیم الآخرة.
اگر آخر این بیانات را فاکتور بگیرید، ریشه کلام مفسرین به روایتی از امام صادقعلیهالسلام برمیگردد. امام صادق میفرماید: (اَلرَّحْمَن ُاِسْمٌ خَاصُّ بِصِفَةٍ عَامَّةٍ وَ اَلرَّحِيمُ اِسْمٌ عَامٌّ بِصِفَةٍ خَاصَّةٍ)[5] . امام میفرمایند رحمان اسم خاص است و بر یک صفت گسترده دلالت میکند[6] و رحیم اسم عام است اما بر صفت خاصی دلالتی میکند. مفسران مانند علامه طباطبایی و دیگران بصفة الخاص را در قالب صفت خاص برای مومنان و دیگران معنا کردهاند، لذا میگویند خداوند رحیم بر مومنان است و رحمان بر همه است.
سوالات آخر درس
سوال 1: روایت الذی یرحم ظاهرا به رحمان بر میگردد چون در ادامه روایت رحیم هم آمده است. الرحمن الذی یرحم و بعد الرحیم بنا آمده است.
پاسخ: تا اینجای کار الله است و البته این روایت تایید میکند که الله علم نیست. بنده اینگونه معنا کردم که الرحمن است. هفته آینده یادآوری کنید دوباره روایت را بازخوانی کنیم.