درس خارج اصول استاد سید محمدجواد علوی‌بروجردی

1401/03/03

بسم الله الرحمن الرحیم

تقریر اصول، جلسه99

بحث در بیانات مرحوم اصفهانی(ره) بود.

بیانات استاد:

مطالب مرحوم آخوند(ره) در تعریف تعارض مطلب و بیان قوی ای بود و مطلب مرحوم شیخ(ره) هم قوی است اما ایشان تنافی بین دو دلیل در یک موضوع را بحسب مدلول آن دو مقید می کند. در این صورت این موضوع واحد شامل مواردی می شود که تنافی بحسب مدلولین بسبب تضاد است مثل اینکه مدلول دلیلی وجوب شیء و مدلول دیلی دیگر حرمت شیء ای باشد. همچنین اگر تنافی بنحو تناقض باشد مثلاً یکی از دو دلیل دلالت بر وجوب و دلیل دیگر دلالت بر عدم حرمت همان شیء می کند. تعریف مرحوم شیخ(ره) شامل این موارد می شود اما تفاوتی که بین کلام مرحوم شیخ و مرحوم آخوند(رحمة الله علیهما) وجود دارد مطلب اضافه ای است که مرحوم آخوند(ره) اضافه می کنند و حق هم با مرحوم صاحب کفایه(ره) است؛ چون تعارضی که ذاتی باشد(مدلول دو دلیل ذاتی باشد) مصداق تعارض است اما تعارض منحصر به این مورد نمی باشد بلکه ممکن است که تعارض بین دو دلیلی باشد که موضوع آن دو دلیل مشترک نمی باشد اما این دو موضوع منطبق واحد پیدا می کنند اما این دو با هم تعارض پیدا می کنند مثل خواندن یا نماز جمعه در روز جمعه این دو دلیل با هم هیچ تنافی ای ندارند اما زمانی که مکلف می داند که یک نماز بر ذمه اش مستقر است و آن نماز نماز ظهر یا نماز جمعه است و دو نماز بر ذمه اش مستقر نمی باشد. تنافی در این مثال بوجود می آید. طبق این مثال دو دلیل وجود دارد اما این دو دلیل با هم تنافی پیدا می کنند و این تنافی در موضوع واحد نمی باشد و این تنافی بالذات هم نمی باشد بلکه این تنافی بالعرض است؛ چون در ظهر جمعه فقط یک نماز بر مکلف واجب می باشد. بنابراین حق با مرحوم آخوند(ره) است؛ چون این دو دلیل هر چند بحسب منطبق با هم تنافی دارند اما این تنافی عرضی است و این دو دلیل هر دو صادر از معصوم(ع) نمی باشد؛ چون در روایت نماز ظهر یا نماز جمعه واجب می باشد. ما(استاد) در تعریف تعارض می گوئیم «العلم بعدم صدور احد الدلیلین» و ادله حجیت خبر شامل کدام یک از این دو دلیل می شود. این مطلب ریشه و بناء تعارض است. کلام مرحوم آخوند(ره) هم همین مطلب را تأیید می کند؛ چون ادله حجیت شامل دلیل نماز ظهر و نماز ظهر نمی باشد.

بنابراین تعریف مرحوم آخوند(ره) تعریف جامعی است.

بله، اگر مرحوم شیخ(ره) می فرمود که تضاد در مدلول دو دلیل است و این تعارض بسبب تناقض یا تضاد بوجود می آید صحیح بود البته این اطلاق را حمل می کنیم که این تناقض و تضاد ممکن است که عرضی یا ذاتی باشد. اما مرحوم شیخ(ره) می فرمایند که این تعارض در یک موضوع واحد اتفاق می افتد که در این صورت شامل تعارضی که عرضی اتفاق می افتد را شامل نمی شود؛ چون موضوع در این صورت واحد نمی باشد بلکه منطبق واحد است. بنابراین تعریف مرحوم آخوند(ره) این امتیاز را دارد هر چند تعریف مرحوم شیخ نسبت به تعریف مشهور(علیهم السلام) ارجح است؛ چون مشهور تناقض را بصورت تنافی مدلولین تعریف کرده اند اما مرحوم شیخ(ره) تعارض را بصورت تنافی دلیلین تعریف می کند؛ چون در بحث تعارض بحث از دال مطرح است و اینکه ادله حجیت شامل کدام یک از دو دلیل می شود.

بله، منشأ تنافی بین دو دلیل از ناحیه مدلول است و تنافی دو مدلول موجب تنافی دو دلیل می شود. بنابراین فرمایش مرحوم آخوند(ره) فرمایش قوی ای است و قابل اشکال نمی باشد.

مرحوم روحانی(ره) می فرمایند:

و يبدو من المحقق النائيني الإشكال فيه، و ان مثل ذلك يكون من موارد اشتباه الحجة باللاحجة[1] .

و التحقيق: ان‌ العلم‌ الإجمالي‌ بكذب‌ أحد الدليلين‌ له صور ثلاث:

الأولى: ان يعلم بسقوط أحدهما من باب العلم بعدم إمكان الجمع بين الدليلين مع عدم العلم بكذب أحدهما واقعا بحيث لا يتميز، كما في الأصلين المتعارضين في موارد العلم الإجمالي، فان الجمع بين الحكمين الظاهريين ممتنع لاستلزامه الترخيص في المعصية، و لا يعلم بكذب أحدهما في الواق

الثانية: ان يعلم بعدم صحة أحد الخبرين واقعا، و هو المعبر عنه بالكذب الخبري، كما لو قام أحد الخبرين على وجوب القصر و الآخر على وجوب التمام، و علم بعدم وجوب إحدى الصلاتين.

الثالثة: ان يعلم بعدم صدق أحد الخبرين بالكذب المخبري. و الصورة الأخيرة هي مورد اشتباه الحجة باللاحجة دون الأولتين، فالإشكال لو كان فإنما هو على إطلاق الكفاية على أصل مراده، فلاحظ[2] .

اشکال استاد به مرحوم نائینی(ره):

این اشکال مرحوم نائینی(ره) تمام نمی باشد؛ چون در تمام موارد تعارض حتی در صورتی که تنافی ذاتی بین دو دئلیل وجود دارد اشتباه حجة به لا حجة بوجود می آید؛ چون مشکلی که ما داریم هر دو خبر نمی تواند حجت باشند و تعریف مرحوم شیخ(ره) اشتباه حجة به لا حجة است. بنابراین زمانی گفتیم که مشکل ما در تعارض حجت دانستن هر دو خبر است در تعریف مشهور و تعریف ما(استاد) (العلم بعدم صدور احد الدلیلین) این اشکال مرحوم نائینی(ره) وجود دارد. بنابراین اشکال بر مرحوم آخوند(ره) تمام نمی باشد. مخصوصاً مطلبی که ما گفتیم یعنی تعارض مدلولین اساس است اما این تعارض منشأ برای تعارض دالین و کاشفین می شود و معنای تعارض دالین این است که کدام یک از این دو دلیل برای ادله حجیت و ادله اعتبار است. این تعریف نسبت به مطلب مرحوم آخوند(ره) تمام است. بنابراین مطلب مرحوم آخوند(ره)تمام است.

 


[1] . الكاظمي الشيخ محمد علي. فوائد الأصول 4- 703- طبعة مؤسسة النشر الإسلامي.
[2] . منتقى الأصول ؛ ج‌7 ؛ ص281-282.