درس خارج اصول استاد سید محمدجواد علوی‌بروجردی

1400/11/20

بسم الله الرحمن الرحیم

تقریر اصول، جلسه72

در جلسه قبل عرض کردیم که عنوان«تجاوز و فراغ» زمانی که مکلف داخل در مقدمه جزء دیگر شود صادق می باشد. مراد ما(استاد) از صدق، صدق عرفی است. بنابراین طبق مقتضای قاعده اگر فرد وارد در هووی به سوی رکوع شود این فرد از محل جزء سابق خارج شده است و اگر مکلف در حال هووی شک بکند قاعده جاری می شود و فرقی هم بین هووی به رکوع یا سجود یا نهوض به سوی قیام باشد، وجود ندارد؛ چون مقدمه داخل در ذی المقدمه است و فرقی همین اینکه مقدمه کل یا مقدمه جزء(رکوع) باشد وجود ندارد. در این بحث(هووی و نهوض) دوتا روایت وجود دارد و اگر این دو روایت این قاعده را تصدیق کنند مشکلی نیست والا تعبد را برای مکلف اثبات میکند و از این قاعده رفع ید میکنیم.

 

در جلسات قبل گفتیم که مرحوم صاحب مدارک(ره) فرموده اند که در صورتی که مکلف در حالت هووی به سجده شک کند به شکش اعتناء نکند و مرحوم صاحب حدائق(ره) به ایشان اشکالاتی را فرمودند. آن دو روایت عبارت است:

روایت اول:

عَنْهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ‌ أَهْوَى‌ إِلَى‌ السُّجُودِ فَلَمْ‌ يَدْرِ أَ رَكَعَ أَمْ لَمْ يَرْكَعْ قَالَ قَدْ رَكَعَ[1] .

بحث سندی:

مرحوم شیخ(ره) این روایت را از سعد نقل میکند.

نام سعد سعد بن عبدالله بن ابی خلف القمی الاشعری است. مرحوم شیخ(ره) در فهرست و مرحوم علامه(ره) در رجالش و مرحوم ابن شهر آشوب ایشان را توثیق می کنند.ایشان روایت را از روات طبقه هشتم هستند. اسناد مرحوم شیخ(ره) به ایشان در مشیخه صحیح است.

ایشان روایت را از ابی جعفر نقل می کند. نام ایشان احمد بن محمد بن خالد البرقی است. مرحوم شیخ و مرحوم نجاشی و مرحوم علامه(رحمة الله علیهم) ایشان موثق می دانند. ایشان از روات طبقه هفتم هستند.

ایشان روایت را از احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی نقل می کند. مرحوم شیخ در هر دو کتاب و مرحوم نجاشی و مرحوم علامه(رحمة الله علیهم) ایشان را موثق می دانند.

ایشان از روات طبقه ششم هستند.

ایشان روایت را از ابان بن عثمان نقل می کند. تنصیصی بر وثاقت ایشان وجود ندارد. مرحوم شیخ(ره) در رجالش ایشان را از اصحاب امام صادق(ع) محسوب می کند.

مرحوم علامه(ره) در خلاصه می فرمایند:

كان أبان من الناووسية و كان مولى لبجيلة و كان يسكن الكوفة. ثم قال أبو عمرو الكشي: إن‌ العصابة أجمعت‌ على‌ تصحيح‌ ما يصح عن أبان بن‌ عثمان و الإقرار له بالفقه، فالأقرب عندي قبول روايته و إن كان فاسد المذهب، للإجماع المذكور[2] .

مرحوم خوئی(ره) بعد از نقل کلام مرحوم کشی(ره) فرموده است:

« و هو يكفي‌ في‌ توثيقه»[3] .

مرحوم مامقانی(ره) می فرمایند که ایشان ناووسی یا واقفی نیستند و احادیثش هم صحیحه است.

مطلبی که مرحوم مکشی(ره) می فرمایند«من اصحاب الاجماع» برای ما(استاد) موضوعیت دارد و ایشان را از اصحاب امام صادق(ع) محسوب می کند باز هم برای ما(استاد) موضوعیت دارد و همچنین توثیق عام مرحوم شیخ(ره) در عدة الاصول شامل حال ایشان می شود یعنی اگر ابن ابی عمیر و صفوان بن یحیی و احمد بن محمد ابی نصر بزنطی از کسی روایتی را نقل بکند، توثیق عام مرحوم شیخ(ره) در عدة الاصول شامل آن فرد می شود؛ چون صفوان و محمد بن ابی عمیر و بزنطی هم از ایشان روایت نقل می کنند. بنابراین وثاقت ابان بن عثمان برای ما(استاد) تمام است و این روایت به این اعتبار موثقه می باشد. ایشان از روات طبقه پنجم هستند. اما این روایت طبق مظر مرحوم مامقانی(ره) صحیحه می شود.

ایشان روایت را از عبدالرحمان بن ابی عبدالله البصری نقل می کند. مرحوم نجاشی(ره) می فرمایند:

«ثقة هو و ابوه و جده»[4] .

مرحوم شیخ(ره) ایشان را از اصحاب امام صادق(ع) محسوب می کند.

و اسم أبي عبد الله ميمون البصري و عبد الرحمن ثقة و هو ختن‌ فضيل‌ بن يسار. قال علي بن أحمد العقيقي: إنه روى عن أبي عبد الله عليه السلام سبعمائة مسألة و هو بصري أصله من الكوفة[5] .

ایشان از روات طبقه پنجم هستند.

بنابراین این روایت به اعتبار ابان موثقه است. هر چند می توانیم این روایت را صحیحه بدانیم. این روایت مطابق با قاعده است و مطلبی که در مورد هووی گفتیم این روایت آن را تحکیم می کند.

 


[1] . وسائل الشيعة ؛ ج‌6 ؛ ص318.
[2] . رجال العلامة الحلي ؛ ص21-22.
[3] . معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة ؛ ج‌1 ؛ ص147.
[4] . جامع الرواة و إزاحة الإشتباهات عن الطرق و الأسناد، ج‌1، ص: 443.
[5] . مرحوم علامه(ره) رجال العلامة الحلي ؛ ص113.