درس خارج اصول استاد سید محمدجواد علوی‌بروجردی

1400/11/06

بسم الله الرحمن الرحیم

تقریر اصول، جلسه 65

بحث در روایت بکیر بن اعین بود که امام(ع) در این روایت دو حالت را در نظر گرفته می شود:آن حالتی که مکلف مشغول به آن عمل است. حالتی که مکلف شک در اتیان یا عدم اتیان آن عمل می کند. عرض کردیم که این معنا جزء طبیعت انسان است یعنی هر چقدر فاصله زمانی بین عمل سابق و زمان بعد مکلف کمتر باشد، یادآوری مکلف قوی تر است مثلا واقعه ای که ده سال قبل واقع شده است واقعه ای که دیروز اتفاق افتاده است بهتر در ذهن انسان باقی می ماند. بنابراین هر وقت فرد به واقعه اتفاق افتاده نزدیک تر باشد التفات و توجه مکلف به آن واقعه بیشتر است و طبیعت انسان این اقتضاء را دارد.

این اذکریتی که امام(ع) ذکر می کنند به این معنا است. مرحوم شیخ(ره) در آخر بحث حجیت خبر ثقه می فرمایند: موضوع ادله حجیت خبر«موثوق به» است و ... . معنای این مطلب مرحوم شیخ(ره) این است که وقتی مکلف در زمان شک عمل را بجا می آورد متوجه بودم و در هنگام سلام نماز نمی داند که آن رکعت مشکوک رکعت سوم بود یا رکعت چهارم بود و این شک ممکن است که احتمال راجح نداشته باشد یا ممکن است که رجحان داشته باشد و این رجحان همان ذکری است که امام(ع) در این روایت می فرمایند یعنی مکلف این ذکر را می تواند پیدا بکند. علت وجود شک در مکلف در نماز این است که حالت ذکر و توجه مکلف کم شده است و از 50% بالاتر نرفته است تا رجحان بوجود بیاید. «حین یتوضأ اذکر منه حین یشک» طبع انسان به صورتی است که در وقت عمل توجه اش به عمل بیشتر است. علت پدید آمدن شک کم شدن ذُکر است و این ذُکر به 50% می رسد و اگر بالای 50% برسد دیگر شک باقی نمی باشد و به همین علت امام(ع) می فرمایند: «حین یتوضأ اذکر منه حین یشک»؛ چون غالب افراد به این صورت هستند که در هنگام عمل توجه بیشتری دارند و روایتی که مرحوم صدوق(ره) ذکر کردند را قرینه برای فهم این روایت قرار بدهیم و آن روایت عبارت است:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: إِنْ شَكَّ الرَّجُلُ بَعْدَ مَا صَلَّى‌ فَلَمْ يَدْرِ أَ ثَلَاثاً صَلَّى أَمْ أَرْبَعاً وَ كَانَ يَقِينُهُ حِينَ انْصَرَفَ أَنَّهُ كَانَ قَدْ أَتَمَّ لَمْ يُعِدِ الصَّلَاةَ وَ كَانَ حِينَ انْصَرَفَ أَقْرَبَ إِلَى الْحَقِّ مِنْهُ بَعْدَ ذَلِكَ[1] .

طبق این روایت فاصله زمانی در «ذُکر» مکلف ایجاد می کند و مراد امام(ع) از عبارت «هو حین یتوضأ اذکر منه حین یشک» همین معنا را می فرمایند. زمانی که فاصله زمانی در ذُکر و یادآوری بهتر است. این عبارت امام(ع) در همه موارد جاری می شود؛ چون طبع انسان این است و انسان هر مقدار به واقعه نزدیک تر باشد یاد آوری اش بیشتر است و اگر این فاصله زمانی دورتر باشد این یادآوری کمتر است و زمانی که در خود عمل باشد یادآوری اش بیشتر است هر چند امکان دارد که فرد ناسی یا غافل باشد اما این حالات غالب حالات در مکلف و فرد نمی باشد بلکه غالب به این صورت است که عمل را با توجه انجام می دهند البته با آن خصوصیاتی که بیان کردیم یعنی مکلف از انجام آن فعل غرضی دارد که می خواهد این مرکب را انجام بدهد و به همین علت آن عمل را درست انجام می دهد. مرحوم روحانی(ره) فرمودند این صورت مختص به صورت علم است»، صحیح نمی باشد؛ چون اگر مکلف علم به انجام عمل داشته باشد شک معنا ندارد؛ چون وجود شک و گذشت زمان سبب شک صحت عمل یا عدم صحت آن عمل شده است و التفات همان توجه است. بنابراین اگر فرد علم داشته باشد شکی دیگر وجود ندارد همانطور اینکه فرد علم به عدم التفات داشته باشد یعنی علم به عدم طهارت در نماز داشته باشد. این فرض هم مورد این روایت نمی باشد؛ چون مکلف علم به عدم توجه دارد. در طول عملا باید قابلیت اذکریت وجود داشته باشد و موضوع اذکریت با علم به التفات سنخیتی ندارد. این قاعده مختص به صورتی است که مکلف شک در کیفیت و اصل فعل دارد و این شک هم از این جهت است که در زمان عمل توجه کافی به عمل داشته بود یا توجه کافی به عمل نداشته بود و امام(ع) با این بیان می رسانند که این قاعده یک تعبد صرف نمی باشد بلکه نظر به واقع دارند یعنی طبع انسانی در وقت عمل توجه اش بیشتر از زمان شک است.


[1] . وسائل الشيعة ؛ ج‌8 ؛ ص246.