درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

99/12/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مالکیت اراضی برای امام علیه السلام

 

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) / ج‌4 / 145 / 39 باب الزيادات ..... ص : 135

404- 26- محمد بن علي بن محبوب عن محمد بن الحسين عن الحسن بن محبوب عن عمر بن يزيد قال: سمعت رجلا من أهل الجبل‌ يسأل‌ أبا عبد الله ع- عن رجل أخذ أرضا مواتا تركها أهلها فعمرها و أكرى أنهارها و بنى فيها بيوتا و غرس فيها نخلا و شجرا قال فقال أبو عبد الله ع كان أمير المؤمنين ع يقول من أحيا أرضا من المؤمنين فهي له و عليه طسقها يؤديه إلى الإمام في حال الهدنة فإذا ظهر القائم ع فليوطن نفسه على أن تؤخذ منه.

هرکس زمینی را احیا کند برای خودش است و مقداری از درآمد را به امام بدهد در حال صلح وعدم جنگ به اندازه خرجی برای امام امااگر جنگ بود باید بیشتر بدهد واین نشان که اصل مالکیت برای او نیست چون در زمان ظهور اصل مالکیت به امام بر می گردد واین روش امیرالمومنین علیه السلام است.

برخی گفته اند ظهور حتی شامل حکومتی هم که جانشین او باشد هم می گردد مثل حکومت الان ایران واین ظهور یعنی حکم ولایتی امام است.

البته این استفاده برخی دور از ذهن نیست وحکم امیرالمومنین علیه السلام برای وقتی که حکومت امام در کار نباشد.

مرحوم استاد آیت الله بهجت ره : امام ظهور تام دارد وظهور نسبی ؛ جایی که ولی فقیه وجانشین امام حکم می دهد این ظهور نسبی است واین نوعی ظهور خود حضرت است که قدرت وعظمت اسلام را جلو می برد به همان مقدار ظهور نسبی که آثار آن ظاهر شده است.ظهور یعنی ابراز قدرت ونظر خود را به وسلیه ولی فقیه ومومنین انجام داده است.

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان) / ج‌4 / 144 / 39 باب الزيادات ..... ص : 135

- 25- سعد بن عبد الله عن أبي جعفر عن الحسن بن محبوب عن عمر بن يزيد قال: رأيت أبا سيار مسمع بن عبد الملك بالمدينة و قد كان حمل إلى أبي عبد الله ع مالا في تلك السنة فرده عليه فقلت له لم رد عليك أبو عبد الله ع المال الذي حملته إليه فقال إني قلت له حين حملت إليه المال إني كنت‌ وليت الغوص فأصبت أربعمائة ألف درهم و قد جئت بخمسها ثمانين ألف درهم و كرهت أن أحبسها عنك أو أعرض لها و هي حقك‌ الذي جعله الله تعالى لك في أموالنا فقال و ما لنا من الأرض و ما أخرج الله منها إلا الخمس يا أبا سيار الأرض كلها لنا فما أخرج الله منها من شي‌ء فهو لنا قال قلت له أنا أحمل إليك المال كله فقال لي يا أبا سيار قد طيبناه لك و حللناك منه فضم إليك مالك و كل ما كان في أيدي شيعتنا من الأرض فهم محللون و يحل لهم ذلك إلى أن يقوم قائمنا- فيجبيهم طسق ما كان في أيدي سواهم فإن كسبهم من الأرض حرام عليهم حتى يقوم قائمنا فيأخذ الأرض من أيديهم و يخرجهم عنها صغرة.

تمام زمین مال ماست و طسق که می گیریم نه یعنی که مالکیت را ما بر داشتیم وفقط همان مال ما باشد بلکه همه زمین مال ماست.

امام تحلیل می کند وتحلیل موضعی مقطعی است وممکن است زمان دیگری نباشد.

تحلیل هم نسبی است

آیا مالکیت معنوی هم برای امام است؟

یعنی اگر کسی از قوه ی ذهن خود چیزی را اختراع کند باز اصل مالکیت ان از امام است؟

اگرمالکیت معنوی اگر از تبع چیزی دیگر بود مال امام است وطسق آن راباید جدا کند ولی اگر مختص خودش بود وبه تبع چیزی آن را بدست نیاورد مال خودش است.