درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

99/08/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: اقامت تباین دارد با کوچ کردن در عرف

 

فرد در محل اقامت بیرون می رود ولی به اندازه مسافت شرعی بیرون نرفته که بحث گذشت.

فرد در اقامتگاه دوم می رود اقامت می کند به اندازه ربع فرسخ، اگر عرفاً اقامت او به هم نخورده همچنان اقامت او بر پا است،

ونمی گویند کوچ کرد واین اقامت دوم تبعی است،نماز تمام وروزه تمام است چون مزاحمتی با اقامت اول ندارد وعرف نمی گوید اقامت به هم خورد واقامت دوم ضرری به اقامت اول ندارد.

عرف تا نگوید از اقامت کوچ کرده و در رفته نماز او تمام است ومی توان اقامت دوم تبعاً لاقمت اول داشت.

واسم اقامت دوم می شود وحدت اقامت.

بلاد کبیره:

درقصد10 مهم است، چون اگر محله ملاک است بعد از رفتن به محله دیگر اقامت به هم می خورد واگر شهر ملاک باشد تا از آن بیرون نرود اقامت به هم نمی خورد.

عرف هم به متشرعه یا غیرآن نیست وفقط تشخیص عرف مهم است.

بعد زمان ومکان در تشخیص عرف:

اصول:

موازینی باید حجیت نزد خداوند تعالی داشته باشد:

گاهی دلالت لفظی است که حجیت دارد وتاوقتی حجیت قوی تر از لحاظ دلالت لفظی نیاید آن حجت است.

گاهی حجیت عقلی است.

گاهی حجیت عرفی است.

گاهی حجیت برا ی بنای عقلاء است.

گاهی حجیت تا مرز اختلال نظام است.

گاهی حجیت تا مرز عسر وحرج است، یعنی تا به عسر وحرج نرسیده حجیت دارد.

گاهی حجیت مرام طبیعی مردم است مثل نظام سلامت مردم که حکم الهی در آن مرز ثابت می شود وخارج آن پذیرفته نمی گردد.

اصول کشف حجت می کند تا احکام را بفهمیم ووظیفه را در برابر اوامر الهی فهم کنیم.

حجیت عقلی بعد محاسبه عقل دستور می دهد ومی گوید باید چنین باشد هرچند بنایی نیست مثل مجلس نمایندگان البته عقل عملی منظور است اینجا هرچند عقلاء بنای رسمی زندگی خود را برآن نگذاشته باشند.

بنای عقلاء خودشون چیزی را بنا کرده اند هرچند محاسبه عقلی نکرده باشند برای چنان رسمی،مثلاً بنای عقلاء بر این است که در حال استرس تصمیم نمی گیرند وصبر می کنند تا آرام شوند ودر حالت التهاب تصمیم نمی گیرند،پس بنای عقلاء لزوماً به محاسبه لازم ندارد، وما بیشتر از این تکلیف نداریم که به بنای عقلاء عمل کنیم تا مادامی که بفهمیم بنای آنان خلاف است واشتباه ؛مثلاً بنای عقلاء بستن نوزاد در قنداق بوده است با نوع خاص وسیسمونی اما الان چنین بنایی نیست ومی گویند قنداق اشتباه است .

لزوم ندارد جست وجو کنیم که بنای عقلاء بر اساس محاسبه بوده یا نه مماثل با آن

برخی همان است با جلوه برزخی

وجود همان انسا ن است با کیفیف ها ی انسانی که انتقال به وجود