99/08/03
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نقش عزم ویقین در اقامت در قصر یا اتمام نماز
عزم درروایات که 10روز بود؛ آیا درجایی که علم داردباید بماند ولی عزم نداردبماند وقصدماندن نمی کند واگر دربین این 10روزفرصت رهایی ورفتن بیابد حتمامی رود وچه بسا عزم نماندن دارد چه می شود؟مثل سربازکه اجبار به رفتن ماموریت دارد ولی عزم ندارد یا فردی که ماشینش خراب شده ومیداند10روز طول می کشد درست شود ولی عزم ماندن ندارد.
جواب:اگرتردید باشد بایدقصربخواند تا30 روز بودن در تردید،اما دراینجا می داند10روز می ماند ولی عزم بر ماندن ندارد.
سیدعروه ره گوید همین که علم به ماندن دارد باید کامل بخواند.
ممکن شخص در10روز بگوید می توانم بالاخره یکجور بروم مثلا سرباز بگوید می توانم فرار کنم وعزم به ماندن نمی کند.
استاد:از علم نمی توان خارج شد هرچند عزم نکرده باشد ولی باید نماز را بنا بر علم تمام بخواند.
الكافي (ط - الإسلامية) / ج3 / 435 / باب المسافر يقدم البلدة كم يقصر الصلاة ..... ص : 435
1- علي بن إبراهيم عن أبيه و محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد بن عيسى و محمد بن إسماعيل عن الفضل بن شاذان جميعا عن حماد بن عيسى عن حريز بن عبد الله عن زرارة عن أبي جعفر ع قال: قلت له أ رأيت من قدم بلدة إلى متى ينبغي له أن يكون مقصرا و متى ينبغي له أن يتم قال إذا دخلت أرضا فأيقنت أن لك بها مقاما عشرة أيام فأتم الصلاة و إن لم تدر ما مقامك بها تقول غدا أخرج أو بعد غد فقصر ما بينك و بين أن يمضي شهر فإذا تم لك شهر فأتم الصلاة و إن أردت أن تخرج من ساعتك.
یقین درروایات آمده ،یقین اعم از عزم ونیت ماندن است وهمان اجبار ماندن سرباز رانیز شامل می گردد.
اگرتردیدبه ماندن 10روزاست وعلم به ماندن ندارد باید قصر بخواند.
ونمی شود علم را به عزم شامل کرد وعزم را نیز نمی شود به علم داد.
وعزم ضمنی که در سخن برخی فقهاء آمده نیز درست نیست چون شخص هیچ عزمی ندارد تا بگویی تمام بخوان.
او همین که علم دارد باید10روز بماند همین علم جانشین عزم می گردد وباید10روز بخواند.
سند:حمادبن عیسی وحمادبن عثمان از هر دو نقل شده؛ که هردو ثقه هستند واگر مطلق حماد بیاید به بن عیسی حمل می شود،ودرهرصورت سند صحیحه است.