درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی فقیه یزدی

1401/12/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: علم خدا به اعمال

 

﴿وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكيدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفيلاً إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ﴾[1]

بحث علم مهم است؛در روایت است که میراث رسول الله صل الله علیه واله علم به کتاب است.درنهج البلاغه هم برنامه علمی است که برای بشر بیان شده است ودر شرحش نوعا درموازین علمی پیش رفته اند.منتها در آیه شریفه راسخون فی العلم است که چه کسانی اند؟لایعلم تاویله .یا این ها حمله ی قرآن اند.در روایت آمده که راسخون ائمه علیهم السلام اند ودر روایتی هست که منهم المومنون بماانزل الیه نیز راسخون اند؛بله این ها تعیین مصداق است که اتم مصادیق راسخون اهل بیت علیهم اند.

ملاصدر وفیض ره می گویندکسی که کلام الله رامی فهمد وکلام معصومین را هم منطبق می کند اوراسخ در علم است.کسی که صفات الهی را می فهمد وملائکه وغیب را می فهمد وشریعت را فی الجمله می داندوهرچه از افهام علما است را می داند وکلام معصومین را می بیندوعقلش به کار است که او جامعیت پیدا می کند که در واقع او مجتهد است او راسخ در علم است در حد خودش با حفظ مراتب. حتی می توان عالم به فیزیک وشیمی را هم جزء راسخون دانست به شرطی که به حقیقت وجود برسد با آن علم خودش که البته به حدومرتبه خودش راسخ در علم است. گفته اند که همه عالم علم الهی است ودرنتیجه کل نظام عالم اتم واکمل است چون علم او اتم واکمل وبی انتها هست.

راسخ در علم باید جامعیت در علم را داشته باشد با توجه به هدایت بشر که این را راسخ می گویند ودر اینجا می شود کفیل که خدا را کفیل خودتان قرار بدهید.

موضع اول این که :امرت ان اکلم الناس علی قدر عقولهم

تمام سخنان که وجود دارد استوار برعقل است.آیات بسیاری که تفکر وتامل وتعقل را پایه کارقرارداده است.هرچه از تعقل کم باشد از هدایت دورترمی شود.

دومین موضع عمل صالح است که عمل به علم شود؛

﴿مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ﴾[2]

مذکر ومونث در عبادت فرقی ندارد وهمه در برابر تکلیف وعلم وعمل یکسان هستند.باید طوری عمل کند که کفیل او یعنی خداوند به او حیات طیبه بدهد.

 


[1] سوره نحل، آيه 91.
[2] سوره نحل، آيه 97.