1401/12/01
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فساد در زمین
سوره شعراء
﴿وَ لا تُطيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفينَ﴾[1]
﴿الَّذينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ﴾[2]
اسراف خودش از مصادیق فساد در زمین است.ازجهت ضرر به اجتماع وتسری دادن این فرهنگ اسراف به دیگران می شود فساد در زمین. وقتی مصداق فساد در زمین شد عنوان آن را هم می گیرد.
اسراف دو گونه است:1-اسراف در امور شخصی 2- اسرافی که به دیگران ضررش رسیده می شود
حد این نوع فساد به خودش است که اول باید از این اسراف با قدرت حاکمه جلوگیری شود وبعد هم حدش به اندازه خودش است.
...
علم اصول پایه فقه است. وفقه بی اصول ناقص است وهمچنان اصولی که زیادی باشد ونتواند پایه فقه باشد اصول بی اصل است.
یکی از مسائلی که شیخ ره در برنامه علمی خودش رعایت کرده وبه عنوان یک قاعده بهش عمل کرده ولی اسم خاصی روش نگذاشته است که بنده اسم می گذارم جمع حقیقی یا جمع اضافی یا جمع ذاتی،که مثلاً در آخر بیع قبل از خیارات بحث کردن آیا علم یادگرفتن که الفقه ثم المتجر این دستور که همه بروند فقه بیاموزند؛ امام ره می فرماید این گونه موارد خطابات قانونیه است وبر حسب انطباقش مهم است.
فردی می بیند که در مصداق می تواند در علم فقه صلاة کار کند در او تعین پیدا می کند هرچند خطاب قانونی است ودر فرد دیگر تعین پیدا کرده که برود فقه اقتصاد یاد بگیرد یا مثلا یکی وظیفه نظامی پیدا می کند وبا خطاب است که وظیفه افراد معین می گردد.
باید دید که این مصداق کدام عنوان بر او معین می شود که این جمع حقیقی می شود که در ذات این کدام عنوان متعین شده است.
مسئله انطباق عناوین بر افراد است که در هرکس عنوان یا عناوینی تعین پیدا می کند.که این تحقق عنوان را خودشخص انّ النفس علی نفسه بصیرة.
می شود با همت وسلیقه ونیازهای مختلف این تعین عنوان در فرد تغییر کند.