درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی فقیه یزدی

1401/10/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اهل زمان مجتهد

 

مجتهد باید عارف به اهل زمان باشد والا اجتهاد او به درد نمیخورد کما که در حکمت آل داوود است که باید عارفا باهل زمانه باشد

یعنی زمان خصوصیتی دارد که اهلیت برای اهل این زمان به وجود آورده است .

در این زمان چطوری این ها به وجود آمدند واهل این زمان شدند.

می گویند این دوره که اهل هر دوره ای به گونه ی خاص است مثلا پزشکی الان غیر از زمان گذشته است.

مثلا الان غذاهای مردم تغییر کرده ومزاج های مردم عوض شده ودیگر این پزشکی قدیم وجدید سازگاری ندارد با بدن های مردم.

مقبلا علی شانه یعنی مقبل به شان زمان باشد یعنی آن زمان را بشناسد واقبالش هم به آن زمان باشد.

درروایت دیگر این بود که ینبغی للعاقل ان یکون مقبلا علی شانه

اگر می خواهید مقبل درستی باشید عارف به زمان باشید،یعنی اقبال درست این که عارف به زمان باشید وچگونه مقبل باشید؟ بر حسب شان که جهات الهی وعقلانی است.

شانی که موظف هستیم آن را حفظ کنیم وایمان حفظ شود در این شان آمده است.

معلوم است روشی باشد که زینت شود ونه شان وزشتی، که در صورت عارف به زمان شدن که این عارف شدن علتیت است برای درست مقبل شدن به شان زمان .

ینبغی للعاقل که شان این جا برای خود انسان است که کاری نکنیم که شان انسان از بین برود.

روایت بود که کاری نکنیم که حشمت وارزش وعظمت انسان از بین برود.

اول علت این است که باید اقبال طوری باشد که شان وحشمت ضایع نشود.

مصالح ممکن است در هر دوره ای تفاوت کند ومسئول جامعه مصالح را در نظر می گیرد ومصالح عقبه ی کار است که می بیند در آینده چه چیزی اتفاق می افتد هرچند الان چیزی به دست نیاید.

شیخ مفید ره حشمت شیعه را حفظ می کند که تمام فرق در کرسی درس او شرکت می کنند ونماز عیدغدیر را به جماعت می خواند وهمه فرق بااو به جماعت نماز خوانند.

یا تقریب مذاهبی که آیت الله بروجردی ره انجام داد که شیخ الازهر شیعه را پنجمین فرق دانست.

که باعث حشمت شیعه شد.وباعث شد که همه فرق مسلمان در مکه به همدیگر اقتدا کنند در نماز وجدا جدا نباشند تا باعث حشمت کل مسلمانان شد.

در زمانی شاه آمدند خدمت اقای بروجردی ره گفتند دستور بدید که زیارت عاشورا در رادیو وتلوزیون پخش شود که میشد اعلام جنگ ولی ایشان تدبیر کرد وفرمود شعائر امام حسین علیه السلام زیارت وارث است که السلام علیک یا وارث آدم صفوة الله وجلوی آن تندروی ها را گرفت.

مومن وقتی شان خودش را حفظ می کند واقبال دارد به شان خودش اثر روی جامعه می گذارد چون عارف به زمان است می تواند تاثیر درست را هم بگذارد.

در روایت است که باید از قساوت قلب دوری کنید که اگر جایی وموضعی باعث قساوت می گردید باید آن را تغییر دهیدقال رسول الله ص لا تكثروا الكلام بغير ذكر الله فإن كثرة الكلام بغير ذكر الله قسو القلب إن أبعد الناس من الله القلب القاسي

همان گونه که حشمت حفظ می شود باید قساوت هم ایجاد نشود.

کارهایی وروش های انجام دهید که منجر به قساوت قلب نشود.حال قساوت چه به مومن وچه غیرمومن برگردد هرچند تعصب مذهبی جایگاه خود را دارد.

طوری رفتارنکنید که مردم قسی القلب نشوند وزیاد به انحراف کشیده نشوند که قابلیت هدایت آنان گرفته شود.

دورترین مردم از خدا قاسی القلب است.

اگر در داستان حضرت شعیب علیه السلام بود که فتولا عنهم بود نه که ول ورهایشان کند نه بلکه به آنان بی اعتنایی کرد تا بلکه برگردند.بنی اسرائیل از همان روز مقابل حق ایستاده بودند ومی دانستند باید برگردند وجابه جا شوند وبه سرزمین خودشان بروند ولی نمی رفتند ودر این زمان هم این گونه نیستند ومخالف جاهلانه داشتند ودنبال سحر وجادو بودند ومقابل با حق ایستادگی داشتند؛با این که او به آنان فرمود من ابلغتکم رسالات ربی ونصحت لکم که هم گفتم ونصیحت خواه شما هستم وغیر از ابلاغ کارنصیحت خواهی را هم انجام دادم ولی شما بازنگشتید.

عینا همان کاررا صهیونیست انجام می دهد ونمی خواهد هدایت شود.

نباید بافت اقتصاد کشور روی حیله های ربا بگردد نخیر حیله های ربا برای جایی بوده که مشکوک بوده است وراه دررو بوده است نه که اصل اقتصاد بشود حیله های ربا.