1401/09/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: انتخاب هدایت یا ضلالت
﴿وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبينَ﴾[1]
اجتناب طاغوت وباطل کنند،وعبادت خداکنند این دووظیفه معین شده است پس از این ها عده ای هدایت می شوند به وسیله خدا با همان انجام وظیفه واز آنان است کسی که ضلالت داشته است.
اعتباریات:
1-حقیقت واقع پایه اعتبار است ومنشا اعتبار تکوین است.
2-فقط جعل شارع اعتبار را درست کرده است، وخصوصیتی که به حسب تکوین وخلقت است در آن هم یکی است.ومنشا اعتبار اعتبار دیگری است.
این نوع ضلالت از این اعتبار دوم است ومنشا اعتبار کار اعتباری که شخص اراده کرده دراین مسیر قرارگیرد.
ترک این گناه می شود از اعتبار حقیقی که بر پایه تکوین است.یعنی خدا ضلالت را اراده نکرده ودر تکوین نیاورده است ولی براساس اعتباری که این فرد می گیرد وضلالت را دنبال می کند خدا هم این ضلالت را تکوین می کند.
حقت علیه الضلالة یعنی خدا اعتبار نکرده واراده نکرده ولی این ها که انتخاب کردند خداوند هم امضاء کرد وحقت علیه الضلاله شکل گرفت.
فانظروا یعنی بروید واقعیات را ببینید وعاقبت کفار وضلالت را نگاه کنید.همه را بررسی کنید که چی از کار در می آید.وآنچه واقعیت است را بدست آورید.
﴿إِنْ تَحْرِصْ عَلى هُداهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَهْدي مَنْ يُضِلُّ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرينَ﴾[2] (37)
اگر حرض بورزی بر هدایت آنان ولی این ها ضلالت را اراده کرده اند وخداهم دنبال این ضلالت را گرفته وهدایت نمی شوند.
فلاتقعدوا حتی یخوضوا فی حدیث غیره
باید از این ها کنار کنی .
منهم من هدا ومنهم من حقت علیه الضلالة
باید مواظب خودت باشی وحرص دیگران را نخور چون آن که گمراه شده قابل هدایت نیست وباید رها شود.
تا کجا باید مردم رها شوند آیا مسئله قوم حضرت یونس علیه السلام پیش نمی آید؟
علم او به لوح محو واثبات بود وبا غضب رفت ولی آنان همان شب فهمیدند عذاب می آید ونتیجه عوض شد وآنان در حدی نبودند که عوض نشوند وبه توبه افتادند ولی نبی الله با غضب رفت.واو فقط به لوح محو واثبات توجه کرده بود وبا توبه این محو شده بود ومثال بداء که در واقع گرچه شگفت به نظر می رسد واز مسائل مخصوص شیعه است واین حق است وبداء در لوح محو اثبات است ونه در لوح محفوظ واین جریان حضرت یونس در این لوح محو واثبات بود.
پیمانه قوم یونس هم تمام نشده بود.