1401/09/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: معیار داشتن اعمال
آیه84نحل:
دیگران با این شخص مقایسه می شوند واین امری اجتماعی می شود وتمام امت با این که شهید وشاهد است مقایسه می شود وحرکت اجتماعی می شود،منتها این شخص شهید معیار می گردد برای مجازات دیگران.
لذا ذکر می شود لایخفف عنهم ولاهم ینظرون
﴿وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ﴾[1]
انحراف هم مطرح است یعنی کسی از آن راه مسیر الهی وخدایی که بوده آمده آن را مسدود کرده بر خودش ومنحرف کرده لذا در آیه بعدی:
﴿وَ إِذا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذابَ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ﴾[2] ﴿وَ إِذا رَأَى الَّذِينَ أَشْرَكُوا شُرَكاءَهُمْ قالُوا رَبَّنا هؤُلاءِ شُرَكاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُوا مِنْ دُونِكَ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكاذِبُونَ﴾[3]
شعار این بودکه غیر خدا را مربی قرار دهید وبپرستید،ما القای باطل کردیم وقول باطل را به آنان القاء کردیم وتبلیغ برخلاف حق را تبلیغ می کردند ونتیجه امروزشون این شده است.
﴿وَ أَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ﴾[4]
با حقیقت خود محشور می شوند وهرکار باید انجام شود باید بشود.
ضل عنهم یعنی همین.
علامه ره: اگر کسی زود از دنیا رفت واگر زندگی او ادامه داشت کارهایی می کرد چه خوب وچه بد این چه میشود؟
فرمودند که بر حسبب عقیده او محشور می شود وادامه حیات اخروی انجام می شود.
سوال: میشود در آن سرا دروغ گفت؟
ولو بخواهد خلاف بگوید جلوی او گرفته می شود توسط اعضای بدنش.
﴿يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُم﴾
در برزخ تکمیل کار انسانی است وادامه همین دنیا می باشد ولی در قیامت این حرف ها نیست وفقط بحث شفاعت است.
﴿يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ﴾[5]
یعرون غیر از دیدن است.
تمام کارهای براساس معرفت است وسنجش اعمال در قیامت به معرفت برمی گردد وتمام کارهای ماها براساس معرفت است ومقابلش انکار است که چیزی را شناخته ومنکر می شود وانکار بدون معرفت انکار نیست وجهالت است.
انکار وقتی معنادارد که چیزی را شناسد وبعد منکرش شود.
مقابل اکثر اقل هستند که غافل اند وانکار از روی غفلت است که شناخته ولی غفلت دارد یعرفون است ولی در وادی غفلت افتاده است ومنکر نیست.
اعراف برای این است که شخصیت والای حضرت امیر علیه السلام ان وادی را اداره می کند واین غافلین در اعراف هستند که سروکارشون با حضرت است ونجاتشون می دهد در ان اعراف.
گروه سوم چی می شوند؟اقل واکثر؟
شیخ جلال آیت اللهی؛خصوصیتی داشتند تسلط بر آیات وروایات؛که می گفت غیر از آن دسته مستضعفین است،چون غافل می داند وتوجه اش پرت شده ولی این گروه از غفلت دور تر است واین ها مستضعفین است که نه کافر ونه غافل نیستند ومستضعف اند که الان نیز تصور دارند که انقدر القائات اغوا کننده است که نمی توانند تشخیص درست راه حق را بدهند.
استضعاف این ها اینان را مستضعف کرده واز ظالمی که این ها را مستضعف کرده بازخواست می کنند.
وگروه چهارم اولئک المقربون هستند که جزء هیچ کدام از این ها نیستند.
خداهرجوری هست می خواهد انسان را به بهشت ببرد؟
مثلا حضرت معصومه سلام الله علیها شفاعت عام دارد وشفاعت گناه کاران خاص تر که کاروبارشون سخت می آید نزد شفاعت مادر سادات که دیگه می شود حیطه کاری خانم زهرا وبه عبارتی حضرت معصومه سلام الله علیها رتبه های پایین را می آورد بالا.
شخصی همسایه آقای مرحوم آیت الله بهجت بود واز دنیا رفت،او همراه آقا می شد تا مسجد ونمازآقا هم می آمد وارادت داشت وقتی از دنیا رفت خود مرحوم ایت الله بهجت برای او نماز هایی که نخوانده بود را به حسب این همسایگی وارادت او به جا آوردند.