1401/08/29
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تاثیراراده در تغییر سرونوشت
استاید ما اینجورمعنا می کرد که قوم در قرآن اقل اجتماع است یعنی اقل افرادی که دور هم جمع شوند،اذا ارادالله بقوم سوءاً، که خدا تغییر نمی دهد آنچه بر قوم بیاید مگر خودشان اراده کنند چیزی را،اراده شما تعیین کننده مسیر وراه شماست.
اذا ارادالله بقوم سوء ا دیگه راه برگشتنی نیست وراه بسته شد،که معلوم است سوئی خود قوم انتخاب می کنند وسوئی را بالاتر از این خدا برایشان می آورد تا نابود شوند.
از غیر خدا بخواهند ولایتی درست کنند وکمک بگیرند نیست وماله من دونه من وال،هیچ چیزی غیر از ولایت خدابرایشان نیست.
در عالم امکان مستمسکی غیر خدا برای کسی امکان ندارد.
مقدمات اراده:
تغییر قوم با مقدمات اراده است،انسانی وقتی اراده می کند پیش زمینه دارد وبدون آن نمی تواند ارا ده کند وپیش فرض دارد وباعث اراده همین پیش فرض ها می شود ودر حیوانات همین پیش فرض هست که هوا گرم باشد وغذا داشته باشد حمله به او شد ومحبت شد و... به گونه ای متفاوت تصمیم وواکنش نشان می دهد.
در انسان همین است که جهت غریزی انسان می تواند در اراده های او تاثیر گذار باشد.
در اراده عاطفی انسان که غیر از غریزه است که خدا قرار داده به شکل مستقل که وقتی معطوف می شود وبه کسی عاطفه می بیند جنبه غریزی را فدای عاطفه می کند واین را مقدم می دارد مثل مادر که بسیاری از سختی ها را تحمل می کند برای عاطفه خودش .
غضب می تواند بر شهوت غالب شود در حیوان.
انسان هم می گویند که از غریزه خود می گذرد به خاطر غضب وخشم را جلو می اندازد بر شهوت.
تااینجاضرری نمی زند وگاه باید غضب جلو باشد وگاه شهوت.
در حیوان چون تکلیف نیست هرجا غضب بود همان است وهرجا شهوت بود باید روی همان مدار باشد ومقدمات اراده انان همین است ولی در انسان اراده عقلانی است وباید ان الله لایغیر مابقوم حتی یغیروا
تغییر در مرام نفسانی وشهوانی است که به حسب اراده عقلانی کنترل می شود ؛ خیلی ها گفته اند اراده های غریزی وعاطفی آن پایه ومایه اراده عقلانی ر ا بهم می ریزد وشکل می دهد.
آن که ساخته شده از ساختمان وجودی از اراده عقلانی برای کنترل مسائل شهوانی وغضبی وعاطفی را وهمه را میزان می کند که همه آیات روی تعقل پافشاری کرده است که امتیازبر حیوانات است
مقدماتی که می تواند اراده عقلانی را به وجود بیاورد چقدر موثر است؟
تکلیف برای همین جنبه عقلانی است که محاکمه بخاطر همین مسئله است.
سفیه هم نمی تواند تکلیف شود زیرا تصمیمات او سفیهانه است.اگر مقدمات سفیهانه باشد این اراده درست نمی شود چون عقل دارد ولی عقل را به کار نمی اندازد وبنا ندارد به ان توجه کند.