1401/08/18
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: آسیب اجتماعی خشونت ؛ دشمنی با مردم
16087- 7-محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن ابن أبي عمير عن إسحاق بن عمار قال: قال الصادق ع يا إسحاق صانع المنافق بلسانك و أخلص ودك للمؤمن فإن جالسك يهودي فأحسن مجالسته.[1]
مدارا با منافق هم واجب است.
صانع یعنی بساز با منافق وود ودوستی را با مومن خالص باش ودر این دیگر ظاهر سازی وصنع نباشد وغیر واقعی نباشد برخلاف رفتار با منافق.واگر یهودی با تو نشست ،جالس از یک طرف است که مجالست حاصل شد حالا چه از طرف تو یا از طرف او فرقی ندارد ،باید مجالست را نیکو کنی با یهودی؛این مفهوم مدارات با یهودی دارد که در این باب آورده شده است.
16088- 8-و بإسناده عن أمير المؤمنين ع في وصيته لمحمد بن الحنفية قال و أحسن إلى جميع الناس كما تحب أن يحسن إليك و ارض لهم ما ترضاه لنفسك و استقبح لهم ما تستقبحه من غيرك و حسن مع الناس خلقك حتى إذا غبت عنهم حنوا إليك و إذا مت بكوا عليك و قالوا إنا لله و إنا إليه راجعون و لا تكن من الذين يقال عند موته الحمد لله رب العالمين و اعلم أن رأس العقل بعد الإيمان بالله عز و جل مداراة الناس و لا خير فيمن لا يعاشر بالمعروف من لا بد من معاشرته حتى يجعل الله إلى الخلاص منه سبيلا فإني وجدت جميع ما يتعايش به الناس و به يتعاشرون مِلْءَ مكيال ثلثاه استحسان و ثلثه تغافل.[2]
وصیت هایی حضرت به محمدحنفیه دارد که علاقه مولا علیه السلام را نشان می دهد.
هرطور دیگری را علاقه داری اوهمانطور به تو علاقه دارد ومثل آیینه است وهر انسانی صفات او در این وآن در این منعکس می شود.
هرطور دوست داری با تورابطه داشته باشند با آنان همان گونه برخورد کن(احسن الی جمیع النا..)
اگر بگوید نمی خوام تورا ببینم برای تنبیه عیبی ندارد ولی طولش ندهد وبعد ادامه دهد دوستی را واحسن کماتحب ...
ارض لهم... کجا رضایت می دهی،رضایت جایی که دوست نمی دارد انجام شود ولی رضایت می دهد بخلاف احسن که نیکویی عملی است ولی رضایت گذشت وعمل قلبی است.
استقبح لهم... چیزهایی زشت می پنداری،این قسمت روایت نوعی است ولی طبع انسان ها متفاوت است وهمه یک جور نمی پسندند وباید نوع را در نظر بگیرد نه که بگوید من این را می پسندم وهمان را برای دیگران بپسندد ویا من این را دوست نمی دارم پس برای دیگران هم آن را نپسندد.
حسن مع الناس خلقک... اخلاق نیکو داشت باش که اگر غائب بودی خوبی تورا بگویند واگر مردی برای تو گریه کنند.
وهنگام مردنت نگویند از دستش راحت شدیم خدارا شکر.
راس العقل... سر بعد ایمان به خدا مدارات مردم است.
خیر درکسی که با مردم معاشرت خوب ندارد نیست واگر مجبور شدی با این کس معاشرت داشته باشد
صبر کن تا فرجی برسد که برخی این فرج را به مرگ تعبیر کرده اند.
من معاشرت مردم رادیدم پرکردن مکیال وظرف دیگری در خرید وفروش که این دوسوم معاشرت است ویک سوم معاشرت در تغافل است.
گاهی وقت ها تغافل مناسبت ندارد در نماز است ودر عبادت است ودر جامعه است که نباید در تغافل شود وگاهی اگر گفته شود فتنه ای دعوایی می شود که باید تغافل شود وچیزی گفته نشود.
16089- 9-و في الخصال عن أحمد بن إبراهيم السلمي عن محمد بن أحمد الكاتب رفعه أن علي بن أبي طالب ع قال لبنيه يا بني إياكم و معاداة الرجال فإنهم لا يخلون من ضربين(دوقسم) من عاقل يمكر بكم أو جاهل يعجل عليكم و الكلام ذكر و الجواب أنثى فإذا اجتمع الزوجان فلا بد من النتاج ثم أنشأ (شعر سرودند):يقول
سليم العرض من حذر الجوابا و من دارى الرجال فقد أصابا
و من هاب الرجال تهيبوه و من حقر الرجال فلن يهابا.[3]
رجالی هستند که نمی توانند اخلاق وخصوصیت این ها را تغییر دهند،یعنی خصلت هایی در افراد هست که تغییر نمی شود باید مروا بالغو مروا کراماً، معادات رجال که مقابله کردن با رجال است کار درستی نیست وباید گذشت ورفت.
اگر عاقل باشد که با او مدارا کردی با مکر با تورفتار می کند واگر جاهل باشد زودبر علیه شما موضع می گیرد وزود حاضر جوابی می دهد ولی عاقل صبر می کند وزهرش را میریزدوپی فرصت است.
کلام ذکر است واثر گذار است مثل ذَکَر که فرو می رود ونفوذ می کندکه ملاصدر ره در ج 7 کلام را از جرح گرفته که به معنای اثرگذاری دانسته است.وجواب هم که اگر در پی جواب دادن به کلام باشد در هم تنیده می شود واثر می کند وتولید مثل میشود بین این دو مثلا دشمنی وکینه می شود بینشان یا حرف ناسزا می شود بینشان یا حرف تند زده می شود.
افرایتم ماتمنون چون شما منی پرتاب می کنید فکر کردی کاره ای هستید؟؟
اانتم تخلقونه ام نحن الخالقون؟؟ آیا شما آنان را خلق کردید یا خلق السموت والارض؟؟
خَلَق از ایجاد کردن می باشد.
حقیقت امنا وپرتاب کردن منی هم دست خداست وکاری دست شما نیست وشما هیچ کاره نیستی.
اگر درکلام جلوی ان را گرفتی دیگر چیزی جلویش ایجاد نمیشود واگر ذکر نبود انثی هم نمی آید.