درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

1400/10/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حکم جاهلی وحکم الهی

 

﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَٰكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴾

﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَأَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾[1]

حکم از جانب خدابر مبنای قرآنی وآنچه وحی نازل شده وهمراه آن معجزات است که وظیفه مشخص شده وهم به قدری روشن است که احکام روی موازین صحیح وروشن وحق است که حق معین است که آنچه موجب تصدیق حق می شود در دست پیامبرصل الله علیه واله است وسفارش می شود که این که به این عالی ترین وضع واستحکام امده از آن عدول نکن وبر حق وحقیقت بمان ولا تتبع اهوائهم.

حضرت زهراسلام اله علیها هم به این ایه تمسک کرد در خطبه فدکیه که شما به احکام جاهلی تمسک کردید.

درحالی که باید هر حکمی از روی انزل الله باشد.

جایی که حکم الهی آمده دیگر جای حکم جاهلی نیست.

﴿لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا﴾ برای هریک از شما راه روشن ومعینی گذاشتیم.

حکم را قضاوت گرفته اند برخی در آیه که با علم وعدالت قضاوت می کند وحکم می دهد ومنظور از قضاوت های بین مردم است.

اماباید توجه داشت که بحث انزال کتب است ونهایت قضاوت یک جنبه آن است واگر حکم عام مورد نظر باشد که مطابق حق است که هرچه وظیفه می باشد.

گاه حکم باطل است که می فهمیم خلاف واقع است وگاه می فهمیم حکم حق است ومطابق ماانزل الله است .

لکلٍ یعنی هرکس را خدا درک وفهم تشخیص حق را داده است وقدرت ادراک صحیح وغلط را انسان دارد.

هرکس بر اساس فهم خود موظف به انجام تکلیف است.

برای اجتهاد این آیه به کارمی آید که مجتهد باید حکم ماانزل الله را کشف کند.

وقتی خیر وخوبی را تشخیص داد حالا فاستبقوا الخیرات صورت می گیرد واگر این اتفاق افتد یعنی حق جلو است وهمه می خواهند خود را به آن برسانند.

﴿إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ﴾

در اختلاف هم بالاخره معلوم می گردد چون همه به حق وحقیقت وخدا منتهی می شوند.

وریشه اختلاف اهوائهم وهوای نفس وجاهلیت دارد که این مسیری غلط است ونباید طی شود.

چطورحکمی مسیر جاهلی پیدا می کند؟وقتی کسی هادی خود را نشناخت وازاو تبعیت نکرد حکم حکم جاهلی می شود ودر برابر حکم الهی قرار می گیرد،حکم جاهلی همان حکم هوای نفس است که عقل وفطرت زنده نشده باشد می شود حکم جاهلیت.

 


[1] سوره مائده، آيات 48-50.