درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

1400/10/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: معنای امر فقهی

 

وقتی گفته می شود امری فقهی است واثر فقهی دارد وباید عمل به آن شود یعنی دستورالعمل انسانی است که باید به عمل آید چه وجوبی چه استحبابی وچه ترک حرام ومکروه ودر مباح هم بحث است که آیا بایدشرعی معین گردد یا منطقه الفراغ است که همین که حکم ندارد شارع کافیست برای مباح بودن که ماگفتیم آثار مباح بودن را از ادله بدست می آوریم .

این ها وظیفه مکلف است که می شناسد وعمل می کند که به این گفته می شود فقه وبه عبارتی نظر شارع وقتی آمد مباح بالاصاله یا مباح بالعرض یا مباح به دستور همه فقه می گردد.

مواردی است که حکم را یقین نمی کند وفقط جنبه احتیاط را باید رعایت کند وحکم احتیاطی داده میشود

آیا باید درروایت ومنسوب از ائمه علیهم السلام باشد تا گفته شود حکم فقهی یا هرتکلیفی بود که شامل احتیاط هم شود بگوییم حکم فقهی؟

جواب این که همه را حکم فقهی بدانیم، ومکلف وقتی می خواهد عمل را بررعهده گیرد وبرعهده کسی بگذارد بگوید چون دستور فقه است انجام می دهم وهمه احکام فقهی را انجام دهد ونسبت اعمالش به فقه باشد ودستورفقیه اوست که نظر داده واو عمل میکند.

تمام احکام عملی نه از باب اجتهاد بلکه مجتهد فقط موضوع را تعیین می کند ومکلف به حسب مکلف اجرای برائت یا احتیاط می کند واگر فقیه گفت احتیاط کن مکان احتیاط را می گوید ومکلف باید انجام تکلیف کند.

تمام اصول عملیه در مقام عمل ب=مکلف باید عمل کند هرچند موضوع را فقیه معلوم میکند ولی عمل برعهده مکلفف است برای ابرای ذمه خود، واز ملزمات فقه است.