1400/08/25
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: رقابت در مالکیت معنوی
رقابت آزاد در مادیات موجب پیشرفت می گردد لذا در مسائل حقوقی پیش می اید که ازنظر شرعی رقابت وفراهم کردم شرایط رقابت که هرکس حق معین راداشته باشد که نه انحصار باشد ونه افساد ونه ضرر به اشخاص ،واگر مهارتی در جامعه بوجود می آید موجب رقابت شود وباعث پیشرفت می گردد ،همین قانون ثبت اختراعات که صاحب آن می تواند ثبت کند وبعد آن برای حق خود حدمعینی می بیند واین نظریه تثبیت شده است وهرکس بر حق خود سلطه دارد که درضمن رعایت حق دیگران حق اجتماع را هم درارتباط است واخلالی نباشد تا رقابت انجام گیرد .
اگر رقابت سالم باشد موجبات پیشرفت است .
اقتصادی که می خواهیم اضرار نباشد و منتهی به ثروت بشود ودرعین حال هرکس ابتکار وابداع خود را صاحب باشد دراین صورت محتاج قانون است این اجتماع.
تدابیر این قانون برعهده اهلش است.
امتیاز گرفتن در اجتماع موجب رضایت درون است همچنان که در شغل نظامی این اتفاق می افتد واین رشد وکمال است که حاصل امتیاز است،ودر دانشگاه هم امتیاز ها موجبات رشد اساتید می گردد واین خود زمینه رقابت است.
مسئله که در ثبت واختراع امتیاز هایی که داده می شود تا شخص به طور رسمی کار خود را شروع کند تا فرد در صحنه رقابت قرار گیرد .
به لحاظ شرعی هیچ مانعی در این کارنیست ورقابت آزا د امری طبیعی برای همه می باشد که تقلب ورانت نباید در آن وجود داشته باشد.
وهرچه رقابت به سهولت انجام گیرد پیشرفت باسرعت انجام می گیرد.
فاستبقوا الخیرات که خیرات کمک به مستمند را شامل می گردد وپیشرفت علمی هم شامل می گیرد ورشد جامعه وعلم خیرات است ودرموارد معنوی هم باشد رقابت باشد.
باید درتعریف هر اختراعی ثبت شود وسوء استفاده نگردد و به رقابت آزا دباشد تا پیشرفت شود.
پس شرعاً مانعی نیست این حق اختراع و حق رقابت آزاد وبدون اجازه محل ثبت نباید کاری انجام گیرد.
چطور در محله ای اجازه می دهند چند نانوا باشد که باید به حد باشد وآن که بیشتر وبهتر نان می پزد امتیاز بیشتری هم باید بگیرد ورقابت همین است.
این سیره دربین علماء بوده که اگر کسی پر کارتر وباتلاش تر بوده امتیازات بیشتری داشته است وصحنه رقابت بوده با امتیازات داده شده تا از لحاظ معنوی وظاهری بین افراد رقابت بوجود آید ،از همین قبیل است رقابت علمی که نیازمند قانون است تا زمینه پیشرفت باشد تا هرکس حق ثبت پیدا کرد حق او محفوظ گردد ونشر روی میزان معینی باشد ورقابت روی حساب اصلی خود باشد.
هرچه مهارت وابتکار بیشتر شود رشد جامعه می شود واین رقابت شرعا صحیح می باشد.
باید مالکیت معنوی محترم باشد وحق ثبت او محفوظ باشد ودر عین حال رقابت هم باید در مالکیت های معنوی انجام گیرد وچنین رقابتی مشروع می باشد.
فضای رقابتی انجام گیرد و وبازار رقابتی در مالکیت های معنوی صورت گیرد ونه اینکه بازار انحصاری باشد تازمینه پیشرفت انجام گیرد.
این اصل عقلائی وسیره عرف است که حق هرکس آزاد است ونباید جلوی کسی گرفته شود ولی چون بازار وجامعه می شودو فضای رانت ورشوه وپارتی می شود باید قانون باشد تا طبق ضابطه این رقابت انجام گیرد واین فاستبقوا در قرآن اصل عقلائی وامضای شارع است که دامنه آن توسط شارع گسترده شده است.
جنبه اقتصادی امر معینی است که توسط قانون است واز طرفی حق ثبت باشد وشخص بتواند در رقابت آزاد بیاید.
قاعده چیزی که از مجموع موارد متعدد بدست می آید که منظور ونظر قطعی شارع بدست می آیدوبه لحاظ تشریع تقنین شارع بدست می آید .
اصل بیخ وریشه می باشد که ممکن است قاعده ای به اصلی برگردد وآن اصل باید رعایت گردد،اصل عقلائی هست وشارع هم می گوید همین را قبول دارم وباید رعایت گردد واصل ممکن است عقلائی باشد وفقهی هم باشد ومنافات با هم ندارند.
اصلی که اساس وبیخ کار است اگر صحیح بدست آید تمام موارد درست می گیرد ودر مالکیت معنوی حق هرکس استفاده از حق خود است ولی در باب رقابت که می آید مربوط به جامعه است واصل منظمی است مقوله رقابت آزاد وباید رعایت گردد که فاستبقوا از همین اصل رقابت پرده بر می دارد که عقلاً باید رعایت گردد وبه لحاظ فقهی مبنا قرار می گیرد.
مسئله اقتصادی امری مادی است که در اختراع وعلم هیچ کس نباید جلوی پیشرفت علم را بگیرد ورقابت علمی محفوظ باشد دیگری نباید امتیاز دیگری را انتحال کند واین اصل حقوقی مقبول عقلی است ودر فقه هم اصل می باشد والبته اضرار به غیر واکل به باطل نباید انجام گیرد.