درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

1400/08/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نتیجه عدم مالکیت معنوی ایذاء مومن است

 

وقتی نهیی درایات می آید بایداثری برای شخص وجامعه داشته باشد مثلا در عروه از لاتاکلوا اثروضعی وتکلیفی برداشت می کند

پس یکی از موارد احترام به جان وعرض ومال مسلمین یا به تعبیری هر انسانی مهم ست.

﴿وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا﴾

اذیت مومن صراحتاً جلو گیری شده،یعنی هرنوع ایذای مومن موردنکوهش است.

کسانی که مردان وزنان مومن را بدون آنکه کار ناپسندی کرده باشند آزار دهند باربهتان وگناه آشکاری بردوش کشیده اند.

ازمصادیق ایذای حرام هرنوع خسارتی برشخص وارد شود وهرنوع موجبات اذیت او باشد آیه می گیرد.

کسی بی دلیل نباید دیگری را اذیت کند که این حق هرمومنی است که آزار نبیند واگر اذیتی رساندند بهتان وگناه آشکاراست،بهتان چیزی بی مورد برکسی وارد کردن واحترام عرض وخون ومال دیگری را ازبین بردن.

پس احترام مال دیگران مانند حفظ آبرو وشرف دیگران وجان دیگران مهم است ورعایت نکردن احترام مال بهتان وگناه آشکاریست.

وقتی چیزی نهی ونکوهش ازطرف خداشد اثری وجهتی دارد؛این جهت که آزاروایذاء مشکل اجتماعی پدید می آورد که باید جلوگیری شود ازآن مانند غصب .

درمعاملات بزرگان ذکر کردند که ضمان جایی می آید که نظیر حرمت غصب باشد که اگر معامله درست باشد احکام غصب برآن بار نشود که اگر غصب درآن صورت گیرد معامله باطل است،این نظر شبیه استدلال هایی است که از این ایات چنین استفاده کرده اند.

پس در مالکیت معنوی نباید باعث ایذاء وآزار کسی گردد که اگر حق مالکیت معنوی او درنظر گرفته نشود وباعث ایذای او شود گناه است.

استدلال به این آیه برای اثبات ضمان درست است چون اذیت وآزار باعث ضمان می گردد که اگر ضمان را رعایت نکند نوعی آزار است که جایز نیست.

حکم تکلیفی وقتی آمد حرمت تصرف هم می آید.

هرچندضمان غیر از حرمت تکلیفی باشد، ولی تجارت از تراض حرمت تصرف را می آورد که وقتی معامله باطل شد حرمت تصرف را دارد،گرچه حرف میرزای قمی ره گفته شود که ضمان غیر از حرمت تکلیفی است، ولی باید نهی را دارای اثر دانست طبق حرف صاحب عروه ره.

استفاده دیگر از آیات بعد حرمت تکلیف وحرمت تصرف بحث نگه داری رضایت است،حق الناس از آیا ت وروایات استفاده می گردد که گاه با توبه حل نمی گردد؛حرمت رضایت وعرض مومن امرمسلمی است که باید توجه شود خدا اهمیت داده تجارت ازتراض مهم بودن رضایت مومن رامی رساند ؛ که این تعادل رضایت غیراز این حرف است که رضایت عرفی مهم است؛ اعتدلال رضایت مهم است وبحث زیاده خواهی جداست.

اگربه طور دروغی متولی راکناربگذارند وکسی دیگرجابزنند در وقف این موجب ضمان است وباید جبران گردد وحق ضایع شده هم باید جبران گردد ورضایت حاصل شود وتوبه هم لازم است.

تصرف گاه موجب ضمان است وگاه طوری است که شخص نتواند تسلط کامل برحق خودداشته باشد که نوعی اذیت است که به آیه احزاب استدلال می تواند کرد،واو نمی تواند مال خود را به درستی بفروشد چون ارزش مال راکم کردند وارزش شخص را کم کردند وباید اینها را جبران کند وبعد توبه کنند.