درس خارج فقه استاد میرزا محمدحسین احمدی‌فقیه‌یزدی

1400/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مالکیت معنوی در قرآن

 

آیاتی که مالکیت معنوی را می رساند ومی توان به ان استدلال کرد.

آیه:

اکل مال به باطل:

﴿لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَیْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ﴾

براساس باطل نباشد وبراساس تجارت از تراضی باشد منکم یعنی از هرفرد جامعه باید مواظب باشد اکل به باطل نخورد

مسئولیت مدنی هست که باید همه رعایت کنند واموال صحیح ودرست حفظ شود،بینکم یعنی در ارتباط اجتماعی که باید مال هرکس مواظبت شود که تصرف بیجا نباشد وبی خود از بین نرود که خطاب به اهل ایمان است به همگی،اموال یکدیگر بدون رضایت نزدیک نشود وتصرف نکنید،تاکلوا هم یعنی تصرف وسلب ملکیت غیربه هرطریق باشد که بدون رضایت طرف بخواهد سلب شود که اکل گاه با دهان است وگاه باتصرف که درجاهایی دیگر قران مثل اکل اموال یتیم دال بر تصرف بی جا است وفقط خوردن نیست،

مگررضایت تجارت باشد یعنی طرفین رضایت به تجارت دارند ،یعنی هرچه مربوط به غیر است هیچ نباید بدون رضایت او اکل وتصرف شود،ومالکیت معنوی هم با رضایت طرف باید باشدکه تصرف در آن شود.

ولاتقتلوا انفسکم؛راباید فهمید که به قبل چه ربطی دارد،برخی که نمی فهمندمی گویند دو جمله جدا است،ولی انفسکم خطاب به همه است واگر کسی در مال دیگری تصرف کند واگر جامعه به این عمل نکنند وتجارت از تراض نباشد واکل به باطل باشد درواقع خود کشی اجتماعیست واگر کسی به آن عمل نکند خود را از جامعه حذف کرده وخود کشی کرده ودیگران به او اعتنا نمی کنند وقتی خودش خودش را کشت وبه قانون اجتماع احترام نگذاشت،وآیه همین معنا را می گوید که اگر به این قانون عمل نشود خود کشی است وضرر به همه میرسد اگر به آن عمل نشود واول ضرر به شخص است وبعد به جامعه ضرر می رساند؛که این بدتر از خودکشی با چاقو است چون خود را بی اعتبار می کند وبی ارزش می کند در جامعه واین شکست در جامعه است که جامعه را شکست می دهد.

اول آیه نصیحت کلی است که لاتاکلوا اموالکم بینکم بالباطل که بدون رضایت چنین نکنید مگر باتجارت تراض که این برای اهل ایمان همگی است؛تجارت هم یعنی داد وستد وهربده بستان بارضایت.

نکته لاتقتلوا عطف بر لاتاکلوا است که وقتی جایزنیست اکل به باطل واگر کسی چنین کرد درواقع خودکشی است وخود را بیاعتبارکرده وبعد ضربه ای به جامعه که باید امن وصلح باشد وارد کرده وچون جامعه مجموع افراد است وقتی یکی کشته شد جامعه هم ضربه می بیندومجروح می گردد.

استدلال به آیه برای مالکیت معنوی کامل است که نباید بدون رضایت مال دیگری را از بین برد وبایدتجارت از تراض باشد که در مالکیت معنوی اگر از مال او ممانعت شود ومال او بی ارزش شود مثل قتل نفس وبی اعتبار کردن جامعه است ونباید اکل باطل شود وتجارت ازعدم تراض نباید به مالکیت معنوی او انجام گیرد.

ایا با حرمت اکل فقط موجب بطلان است یا ضمان آور هم می باشد؟ فقط حرمت اکل است یا ضمان آور هم می باشد؟

می گویند اثر وضعی وتکلیفی با هم است، کار حرام است تصرف به باطل،وضمان آور هم است این ممنوعیت که این نظر مشهور است واصل موضوعی در مکاسب شیخ ره است که نهی تکلیفی حرمت وضعی وضمان دارد.

میرزای قمی ره می گوید آیات در بطلان معامله است چون شخص دارد مال متعلق بغیر را معامله می کند وباعث انتقال مال نمی گردد واکل به باطل از جهت بطلان است ومانع منتقل شدن می شود ودال بر ضمان نیست وآیه کاری به غصب وضمان ندارد،اگرچه اکل به باطل شده ولی ضمان ندارد.هرچند اکل به باطل است وفرمایش او روشن است ومی خواهد بگوید ضمان براساس قاعده یداست که یدصاحب که به مال است وتجارت از تراض نشد قاعده ید می گوید تصرف در مال غیر نکن واگر ید اواز بین رفت موجب ضمان است، وضمان بر اتلاف است واگر مال غیر تلف شد براساس قاعده ید ضمان می آید وفاصله بین حرمت وضع وتکلیف است که ممکن است کاری حرام باشد ولی ضمان نباشد وآیه در مقام بطلان معامله بدون تراضی است، وآیه بیشتر ظهور ندارد.

ضمان هم براساس تلف می آید وبراساس خروج از ید صاحب مال ضمان می آید.