1403/03/09
بسم الله الرحمن الرحیم
الموضوع: الأوامر/الأمر بعد الأمر /الدرس 114
(اوامر - هل الامر بالامر دال علی التاکید ام التاسیس ؟ - اقوال - ادله )
فصل : اگر یک امری دو بار صادر شود آن امر دوم دلالت بر تاکید امر اول دارد یا اینکه امر دوم تاسیسی است ؟ مثلا دوبار گفت اعتق رقبه که بار اول عتق واجب می شود آیا بار دوم عتق واجب می شود و تاسیس یک واجبی است یا اینکه تاکید می کند همان وجوب عتق اول را ؟ در اینجا سه بحث وجود دارد :
اول : اطلاق ماده و دوم اطلاق هیأت و سوم اصل عملی در دوران بین تقدم اطلاق ماده و اطلاق هیأت
مرحوم آخوند ره می فرماید اطلاق ماده بر اطلاق هیأت مقدم است ، اطلاق ماده تاکید است و اطلاق هیأت تاسیس است و در دوران بین تاسیس و تاکید ، تاکید مقدم است ماده اعتق رقبه همان مامور به است و ماموربه آزادی عبد و آزادی عبد واجب است و مستفاد از اطلاق ماده واجب شدن آزادی عبد است اما اطلاق هیأت منظور اطلاق در مقابل تقیید نیست ، بلکه منظور ظهور انصرافی است که هیأت اعتق همان هیأت افعل است و دلالت بر بعث می کند و بعث یعنی وجوب که قطعا اطلاق هیأت تاسیس می شود لذا به نظر مرحوم آخوند ره اطلاق ماده مقدم بر اطلاق هیأت است لذا اعتق رقبه دوم تاکید برای اعتق رقبه اولی است
سوال : به چه دلیل اطلاق ماده مقدم بر اطلاق هیأت است؟
جواب : دلیل مرحوم آخوند ره عرف و عقلا است که ظهور عرفی و عقلایی این است که اگر مولا دو امر ذکر کند و قرینه ای نیاورد ، اینجا امر دوم تاکید امر اول است
دلیل دیگر : برخی از بزرگان دلیل عقلی هم ذکر کرده اند و آن اینکه ماده و متعلق در رتبه مقدم بر هیأت است مثلا هیأت اکرم وجوب اکرام است و وجوب اکرام در صورتی است که قبلا متعلق را ملاحظه کند و متعلق اکرام زید است و ماده اکرام است پس تقدم ماده و متعلق بر هیات تقدم طبعی است نتیجه این است که اطلاق ماده چون بر هیأت تقدم طبعی دارد بلا معارض است و از آنجایی که اجتماع دو وجوب معقول نیست و ماده و متعلق ماده بر وجوب مقدم است پس در رتبه بعد اگر همین ماده تکرار شود تاکید است نه تاسیس
اشکال مرحوم آقا ضیاء ره در نهایة الافکار[1] : اینکه تقدم طبعی ماده و متعلق بر هیأت حرف درستی است اما هیأت علت وجود ماده و متعلق آن است مثلا وجود نماز در خارج وابسته به هیأت ﴿اقیموا الصلاة﴾ است اگر خداوند امر به نماز نمی کرد و نماز را واجب نمی کرد نیازی به خواندن نماز نبود پس نماز واجب متعلق وجوب است که مستفاد از هیأت اقیموا الصلاة است و این هیأت علت برای وجوب نماز شد و ما بخاطر اینکه مکلف به نماز هستیم می خوانیم و مکلف بودن به نماز از امر اقیموا الصلاة فهمیده می شود پس تقدم هیأت بر ماده و متعلق تقدم عِلّی شد که نتیجه آن تاسیس است نه تاکید ، و در دروان بین تقدم طبعی ماده و متعلق و تقدم عِلّی هیات باید مرحج پیدا کرد که اگر مرجح بود مثل خبر یا اجماع ، یکی بر دیگری ترجیح داده می شود اما اگر مرجحی نبود به اصل عملی رجوع می شود و آن اگر استصحاب باشد تاکید است و اگر برائت باشد تاسیس است لذا باید جداگانه بحث شود
نکته مهم : این بحث درجایی مطرح می شود که اسباب ذکر نشود چون
تارة : دو سبب مستقل با حکم واحد صادر می شود مثلا إن افطرتَ فاعتق رقبه یا إن ظاهرت فاعتق رقبه که اینجا درست است حکم یکی است اما سبب دو تا است که اینجا قطعا تاسیس است
اخری : یکی مقرون به سبب است و دیگری مقرون به سبب نیست مثلا بار اول مولا گفت إن افطرتَ فاعتق رقبه و بار دوم گفت اعتق رقبه که اینجا هم جای بحث نیست
ثالثة : اما جای بحث در جایی است که یا اصلا سببی ندارد یا اگر سببی دارد دوبار تکرار میشد مثلا دوبار می گوید إن ظاهرت فاعتق رقبه که اینجا بحث تاکید و تاسیس است