درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1403/03/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الموضوع: الأوامر/الأمر بالأمر /الدرس 113

 

( واجب موسع و مضیق - آیا مشروعیت عبادات صبی را از راه امر به امر یا اطلاق ادله اولیه می توان بدست آورد یا نه ؟ - اقوال - ادله - نظر استاد )

آیا مشروعیت عبادت صبی را می توان از راه امر به امر اثبات کرد یا نه ؟ از نظر ما نمی توان این را اثبات کرد چون اگر خدا به والدین می فرماید فرزندان را به نماز و روبه امر کنید برای این است که به نماز و روزه عادت کنند

راه دیگر این است که از اطلاق ادله اولیه استفاده شود یعنی اقیموا الصلاة مطلق است و نماز را هم بر بالغین و هم صبیان واجب می کند اما حدیث رفع قلم الزام را بر می دارد یعنی اقامه نماز بر بالغین واجب است و آنها ملزم به عمل اند اما بر صبیان الزام نیست و جواز ترک دارند بر اساس مبنای کسانی که وجوب را بسیط می دانند حرف درستی نیست و بر مبنای کسانی که وجوب را مرکب از الزام و جواز ترخیص می دانند نظر درستی است و اکثر فقها وجوب را بسیط می دانند اما در کتاب نهایة الافکار[1] و حقائق الاصول[2] مرحوم آقا ضیاء و آقای حکیم ره فرمودند که خطابات اولیه نسبت به بالغ و غیر بالغ اطلاق دارد و منظور از غیر بالغ بچه های ممیز اند که اقیموا الصلاة شامل ممیزها می شود چون قصد امر لازم است و ممیز می تواند قصد امر کند اما غیر ممیز نمی توانند قصد امر کنند لذا اطلاق خطابات اولیه شامل ممیزها می شود اما حدیث رفع قلم تارة به معنای رفع مواخذه است و مشروعیت امر صبی تمام است اما رفع القلم یعنی اگر صبی ممیز نماز را ترک کند مواخذه نمی شود اما اگر گفته ایم که معنای حدیث رفع القلم رفع تکلیف است یعنی از همه صبیان چه ممیز و چه غیر ممیز تکلیف برداشته شده است اینجا نسبت بین حدیث رفع قلم و خطابات اولیه نسبت عام و خاص می شود چون حدیث رفع در مقام امتنان است و مقتضای امتنان این است که الزام را از صبی ممیز بردارد اما اصل جواز و محبوبیت نماز باقی است لذا این دلیل خوبی است و نتیجه این نظریه این است که در جلسه قبل گفتیم که اگر صبی نماز ظهر و عصر را خواند و در داخل وقت بالغ شد دیگر نیاز نیست نماز را اعاده کند چون نماز او مشروعیت داشته است

اشکال مرحوم اقای خویی ره در محاضرات[3] : می فرمایند که احکام شرعیه اعتباری است و خداوند لابدیت عمل یعنی افعل یا حرمان عمل یعی لا تفعل را بر ذمه مکلفین اعتبار می کند پس مدار تکلیف بر افعل و لا تفعل است و بر امر و نهی است و اعتبارات شرعیه یا یجب و یا لا یجب است چرا جدا جدا می کنید و می گویید بر ممیزها تکلیف مشروعیت دارد اما الزام ندارد و وجوب بسیط است و حدیث رفع قلم اصل مشروعیت را بر می دارد بله بر مبنای کسانی که می گویند وجوب مرکب از فعل و منع از ترک است می توان گفت حدیث رفع الزام را بر می دارد و اصل طلب باقی است اما این هم درست نیست چون نسبت طلبیه ، نسبت جنس به فصل است و معقول نیست فصل را بر دارند و جنس باقی بماند یعنی وجوب را بر دارند اما اصل طلب باقی باشد لذا ایشان مشروعیت عبادات صبی را از راه اطلاق خطابات اولیه و امر به امر نمی توانند اثبات کنند

اشکال استاد به آقای خویی ره : مثل مرحوم آقا ضیاء ره برای وجوب مراتب تشکیکی قائل است و آنها نمی گویند وجوب مرکب است اما می گویند وجوب دارای مراتب تشکیکی است چون حقیقت حکم اراده است و اراده اگر ضعیف بود عمل مستحب و اگر شدید بود عمل واجب می شود و حدیث رفع به لحاظ اینکه در مقام امتنان و تسهیل بر عباد است مرتبه اکیده تکلیف از ممیزها برداشته می شود اما اصل تکلیف و حکم باقی است مثلا زیارت عاشورا مستحب است و برای صبی به مصالحی استحباب ندارد اما اگر همین زیارت عاشورا را بخواند ثواب دارد چون اصل طلب و استحباب باقی است

إن قلت : ادله احکام اولیه از غیر بالغین انصراف دارد یعنی از اول ممیزها و صبیان را شامل نمی شود و اقیموا الصلاة فقط بالغین را شامل می شود و نسبت به صبیان انصراف دارد و اصلا کاری به حدیث رفع نداریم

قلت : صبی هایی که ممیز اند شرایط تکلیف که عقل و اختیار و قدرت است را دارند فقط بالغ نیستند لذا شکی نیست که ظهور انصرافی ندارد مگر از حدیث رفع قلم بخواهید تخصیص زد که اگر حدیث رفع قلم نبود بخواهید انصراف را درست کنید اما برای ممیزها نمی توانید انصراف درست کنید لذا به نظر ما اگر صبی ممیز نماز را بخواند مشروعیت دارد و اگر در داخل وقت بالغ شد اعاده نمی خواهد و نمی خواهیم از راه امر به امر این از بدست آوریم بلکه از راه اطلاق خطابات این را بدست می آوریم

 


[1] نهاية الافكار، العراقي، آقا ضياء الدين، ج1، ص399.
[2] حقائق الأصول، الحكيم، السيد محسن، ج1، ص324.
[3] محاضرات في الأصول، الخوئي، السيد أبوالقاسم، ج4، ص78.