1403/02/30
بسم الله الرحمن الرحیم
الموضوع: الأوامر/الواجب المؤقت /مبانی/ الدرس 108
(واجب موسع و مضیق - آیا قضا تابع امر حدید هست یا نه ؟ - نظر آخوند ره - ادله)
مقام دوم بحث در واجب موسع و مضیق : آیا بعد از انقطاع وقت دلیلی بر اتیان و امتثال آن امر وجود دارد یا نه؟ اینجاست که بحث می کنند که آیا قضا به امر جدید یا امر اول است ؟ مثلا گفت صل الظهر بین الزوال الی الغروب یعنی از اول ظهر تا غروب واجب است اگر کسی این نماز را فراموش کرد یا عمدا ترک کرد بعد از نماز مغرب آیا مأمور ، به اتیان نماز ظهر و عصر هست یا نه ؟ مرحوم آخوند ره در کفایه قائل به تفصیل شد که آنجایی که وقت قید واجب است و اطلاق ندارد و بعد از انقضای وقت باید یک امر جدیدی بیاید و قضا را ثابت کند اما آنجایی که قید واجب نیست اگر قید مجمل بود و نمی دانیم قید واجب است یا نه ؟ اصل طلب اطلاق دارد و لذا قضا به امر اول است
توضیح ذلک : دلیل واجب بعد از آمدن دلیل وقت یا بین آنها مطلق و مقید است یا مجمل و مبهم است اگر قید برای واجب قید زمانی بود یعنی حدود واجب را مشخص کرد نسبت به دلیل واجب دلیل مقید تقیید می زند لذا به انتفای قید ، مقید هم منتفی می شود که منشأ در اینجا مفهوم لقب و وصف و شرط نیست تا بگویید لقب و وصف و شرط مفهوم ندارد بلکه منشأ تحدید است که متعلق امر به یک قیدی تحدید شد و حد و مرز واجب را آن قید مشخص کرد یعنی به انتفای قید اصل مطلوب از بین می رود که نماز تا این زمان مطلوب مولا است و بعد از آن مطلوب مولا نیست پس از باب تحدید گفته میشود بعد از انقضای وقت اگر بخواهد قضا کند قضا به امر اول نیست و به امر جدید است
نسبت به بیان مرحوم آخوند ره می توانیم قاعده ای بیان شود که این قاعده نظر ایشان را تقویت بکند ، در اصول یک کبری است و آن اینکه اگر بعد از انقضای وقت دوران بین قید و مقید ، حد و محدود ، اقل و اکثر بود نسبت به قدر متیقن واجب ، مقید می شود و نسبت به مازاد ، اصل واجب باقی است و بحث ما در قید منفصل است یعنی یک دلیل می آید نماز ظهر و عصر را واجب می کند و دلیل دیگر وقت این دو نماز را محدود به حد می کند نسبت بین دلیل واجب و دلیل حد و قید نسبت اطلاق و تقیید است و مردد بین این دو اقل و اکثر است و بین آنها متباینین نیست یعنی شک می شود که آیا نماز ظهر و عصر که در آبه و روایت آمده موقت به همان وقت است یا فراتر از آن وقت هم اصل تکلیف به این دو نماز باقی است ؟ در اینجا اگر بتوانیم از اطلاق دلیل نماز ظهر و عصر استفاده کنیم که بعد از انقضای وقت اصل طلب و تکلیف باقی است نیازی به امر جدید ندارد و همان امر اول کافی است اما اگر دلیل تقیید اطلاق دلیل . واجب را مقید کرد به طوری که آن را محدود به همین حد کرد لازمه عقلی و عرفی این تقیید این است که خارج از وقت امر جدید می خواهد بنام اقض ما فات
به عقیده ما مرحوم آخوند ره یک کبری نزد خودش دارد و آن را بر این بحث تطبیق کرد و آن این است که اگر امری مردد بین اقل و اکثر بود یک قدر متیقنی دارد و نسبت به مازاد دخالتی ندارد در اینجا اینکه روایت می فرماید بین ظهر تا غروب آفتاب است اثر آن این است که نماز یک مرتبه شدیده دارد آنهم مولا جدیت دارد که باید در همین فاصله نماز خوانده شود اما بعد از غروب آفتاب شدت طلب رفت اما اصل طلب باقی است و لذا نیاز نیست امر جدید بیاید به لحاظ اینکه اصل طلب امثتال نشده و یا گردن مکلف هست اما اگر دلیل تقیید اطلاق داشت یعنی هم قید می زند اصل طلب را و هم قید می زند مرتبه طلب را در اینجا اگر بین ظهر تا غروب این دو نماز را نخواند هم اصل و هم مرتبه طلب رفت و محتاج به امر جدیدی بنام اقض ما فات است پس ایشان در یک جا قضا را به امر جدید می داند و جایی دیگر نیاز به امر جدیدی نمی داند