درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1403/02/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الموضوع: الأوامر/الواجب المؤقت /تعریف و مبانی/ اشکالات/ الدرس 107

( واجب موسع و مضیق - اشکالات در تعریف این دو واجب )

فصل : فی الواجب الموسع و المضیق ، که در سه مقام بحث می شود

اول : تعریف این دو واجب می باشد

دوم : اگر واجبی مضیق شد آیا می توان وجوب آن متعلق را بعد از وقت اثبات کرد؟ اینجاست که نزاع معروف بین فقها می آید که آیا قضا به امر اول است یا به امر جدید است ؟

سوم : اگر نتوانستیم از راه ادله لفظی ثابت کنیم قضا به امر اول است مقتضای اصل عملی استصحاب یا برائت است ؟

اما مقام اول : واجب یا موقت است یا غیر موقت و موقت هم یا مضیق یا موسع است، واجب غیر موقت آن واجبی است که زمان در تحصیل غرض دخیل نیست حتی خصوصیات مثلا اکرم عالما که بلند قد یا .... و کمیت که چند نفر اکرام شود و زمان هم دخیل نیست اما واجب موقت آن است که زمان در تحصیل غرض دخیل است اما یا زمان اوسع از آن واحب است مثلا زمان نماز ظهر و عصر فرضا هر کدام پنج دقیقه وقت می برد اما از ظهر تا غروب وقت آن است و این وقت دخیل در غرض است و واجب موسع می گویند چون زمان از فعل واجب اوسع است و اگر اوسع نباشد واجب مضیق می شود مثل روزه ماه رمضان که از اول هلال ماه رمضان تا اول هلال ماه شوال آنهم از طلوع فجر تا غروب امتثال کند.

در اینجا بر واجب موسع و مضیق اشکالاتی شده است:

اما اشکال بر واجب موسع از علامه ره : که واجب موسع قابل تصویر نیست چون اگر زمان واجب اوسع از فعل واجب باشد لازم می آید واجب جایز الترک شود در حالی که واجب ، واجب است و جایز الترک نیست مثلا نماز ظهر در اول وقت تا وقت بعدی جایز الترک است تا آخر وقت

جواب آقای حکیم ره در حقائق الاصول : ترک نماز اگر بلا بدل باشد اشکال وارد است اما اگر بدل داشته باشد و در ساعت های بعدی باشد که ساعت اول ترک می‌شود چون ساعت دوم بدل ساعت اول است دیگر اشکال وارد نیست

اشکال آخوند ره : این جواب کافی نیست چون اگر واجب موسع بدل داشته باشد و آن وقتهای در طول زمان باشد لازم می آید واجب تخییری شود چون واجب تخییری آن واجبی است که بدل دارد

نظر استاد : ما ملتزم می شویم نماز اول وقت واجب نیست بلکه آنچه واجب است نماز بین اول وقت تا غروب نه نماز اول وقت و دوم و.... چون نماز یک طبیعت است و این طبیعت بین دو حد است و حد اول زوال و حد دوم غروب است که بین این دو حد مصداق واجب است و مصداق واجب نمی تواند غیر واجب باشد بلکه مصداق واجب هم واجب است لذا افراد طولیه تشکیل می شود که هر کدام از این افراد مصداق واجب است چنانچه در اکرم العالم در خارج علمای زیادی است و هر کدام مصداق این واجب است

اما اشکال در واجب مضیق : اگر قائل به واجب مضیق شویم « آنِ » امتثال همان «آنِ » واجب می شود در حالی که قبل از امتثال امر باید یک بعث و امر باشد تا مکلف را تحریک به عمل کند و داعویت پیدا شود و انبعاث حاصل شود ، شخص در روز ماه رمصان که امساک کرد امتثال امر کرد هم لحظات وجوب روزه را یعنی هم« آنِ » امر و هم « آنِ » امتثال به امر را

دلیل اشکال : واجب مضیق از افعال اختیاریه است و افعال اختیاریه تصور و تصدیق می خواهد ابتدا باید تصور کند روزه یعنی امساک بعد باید تصدیق کند شرایط و مفطرات این است بعد اراده کند روزه گرفتن را که این اراده مکلف را تحریک می کند و به این تحریک انبعاث می گویند یعنی نفس ما منبعث از اراده الهی شد و اگر آن امر و انبعاث نبود نفس ما منبعث نمی شد و این امور زمان لازم دارد در حالی که واجب مضیق زمانش مضیق است لذا در همان آنِ وجوب ، آنِ امتثال هم هست از بس مضیق است کسی که قبل از وقت علم به روزه پیدا کرد آن علم اثر نمی گذارد مثلا در ماه شعبان علم به وجوب روزه ماه رمضان پیدا کرد آن علم اثری ندارد چون انبعاثی حاصل نشده است چون ماه رمضان نیست و آن روزهایی که به سمت عمل می رود آنِ امر است لذا اگر مقارن با اول وقت باشد لازم می آید عدم امکان انبعاث و اگر در داخل وقت باشد تخلف لازم می آید چون تقدم شرط بر مشروط نیست و تقدم بعث بر انبعاث نیست

در اینجا جوابهایی داده شده است :

اول : تقدم وجوب بر امتثال یا تقدم بعث بر انبعاث تقدم رتبی است نه زمانی چون نسبت بین بعث و انبعاث نسبت علت و معلول است علت بر معلول تقدم زمانی ندارد بلکه تقدم رتبی و طبعی دارد ، در زمان معلول علت هم محقق می شود و غیر قابل انفکاک است اما هیچ اشکالی پیش نمی آید چون علت برمعلول تقدم زمانی لازم نیست داشته باشد بلکه همان تقدم رتبی کافی است و اینجا امر به روزه رتبة مقدم بر انبعاث است یعنی آن روزه داری که به سمت روزه تحريک می شود اما از نظر زمان یکی است که همان صبح روز اول ماره رمضان امر و هم انبعاث می آید با اینکه زمان یکی است اما تقدم رتبی دارند