1402/11/11
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: الأوامر/مسألة الضد /اشکالات ترتب/ الدرس 73
اشکال مهمی که بر قاعده ترتب وارد است اشکال میرزای شیرازی ره است که بر اساس قاعده ترتب فعل مهم واجب شد؛ یعنی نماز بهجای ازالة واجب شد لازمهاش این است که ترک مهم حرام بشود؛ چون امر به شی مقتضی نهی از ضد عامش است ضد عام فعل مهم، ترک مهم است پس ترک حرام شد وقتی ترک حرام بشود از دو حال خارج نیست یا ترک موصل به اهم حرام میشود یا مطلق ترک حرام میشود اعم از اینکه موصل باشد یا غیر موصل و اگر قائل شویم که مطلق
اشکال اول: که بااهمیت اهم منافی است وقتی ازاله اهم شد از آن طرف میگوییم ترک نماز مطلقاً حرام است به قانون ترتب، لازمهاش این است که ازاله در نظر شارع اهمیت ندارد؛ چون ترک نماز موصل به اهم یعنی ازاله حرام است درحالیکه کسی به این حرف معتقد نیست و ازاله نزد شارع اهم است و از اهمیت که نمیافتد
اشکال دوم: بر فرض ترتب فعل مهم را واجب کردید و ترک مهم را حرام کردید؛ ولی نمیتوانید مطلق ترک مهم را حرام کنید اعم از اینکه ترک موصل باشد یا موصل نباشد برای اینکه اگر ترک غیر موصل به فعل اهم، حرام شد نقیض ترک غیر موصل باید واجب بشود؛ یعنی اگر ترک نماز در مقابل ازاله حرام شد باید نقیض ترک نماز واجب بشود نقیض ترک غیر موصل چیست؟ نقیض ترک غیر موصل، ترک، ترک غیر موصل است و نسبت بینشان اعم و اخص است؛ چون ترک غیر موصل اخص است و مطلق ترک اهم است نقیض هر اخصی اعم است در اینجا دو تا لازم میآید یکی فعل مهم، یکی ترک موصل به فعل مهم که هر دو لازمهی ترک، ترک غیر موصل است
سؤال: چرا این دوتا لازم درست شد و مصداق درست نکردید؟ زیرا فعل مهم وجودی است وجودی مصداق عدمی نمیشود، و ترک عدمی است و محال است وجودی مصداق امر عدمی بشود پس شده متلازمین، یکی لازمهاش وجود مهم است و لازمه دیگرش ترک موصل است و در باب متلازمین گفتیم که حکم از لازم به لازم دیگر سرایت نمیکند، بنابراین اگر احد المتلازمین حرام شد متلازم دیگر لازم نیست حرام بشود یا اگر احد المتلازمین واجب شد لازم دیگر لازم نیست واجب بشود حالا میخواهیم این کبری را پیاده کنیم، در اینجا ترک، ترک غیر موصل واجب شد؛ چون ترک، ترک غیر موصل حرام است وقتی ترک، ترک غیر موصل واجب شد و حکم از احد المتلازمین به لازم دیگر سرایت نمیکند در اینجا لازم دیگر فعل مهم است پس فعل مهم واجب نشد درحالیکه شما باقاعده ترتب میخواستید فعل مهم را واجب کنید و رسیدید به جایی که نقیضش را واجب کردید؛ یعنی ترک، ترک غیر موصل
اگر تنزل کنیم و بحث را مصداقی کنیم از متلازمین خارجش بکنیم ترک موصل به فعل اهم و همچنین فعل مهم این دو تا هر کدام مصداق ترک، ترک غیر موصلاند درحالیکه با ترتب میخواهید برای فعل مهم وجوب تعیین درست کنیم نه وجوب تخییری پس ترتب بر جمیع تقادیر محال شد چه تقدیر مصداق و چه تقدیر تلازم و چه تقدیر غیر تلازم و غیر مصداق.