1400/11/24
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: المقدمة/الصحيح و الأعم /نظر مرحوم نائینی ره درباره جامع برای صحیحی - توضیح نظر شیخ در این باره - اشکالات استاد - نظر استاد - جمعبندی بحث
مرحوم نائینی ره برای صحیحی جامعی را قبول ندارند اما بیان ایشان در اجود التقریرات و فوائد الاصول مثل بیان مرحوم شیخ در مطارح الانظار است لذا ما نظر شیخ و بیان ایشان را ذکر میکنیم. مرحوم شیخ میگویند که موضوعٌ له صلاة اجزای شخصیه است یعنی اجزاء و شرایط نماز که برای عالم قادر مختار است منظور ایشان این است که نماز یک اجزای نوعیه دارد که برای نوع مکلفین است به لحاظ اینکه مکلفین هم قادر و مختار داریم و هم عاجز و هم ناسی و مضطرّ و ... است اما اجزای شخصی یعنی مال برخی از اشخاص مکلفین است آنهایی که شرایط تکلیف دارند از قبیل عقل و قدرت و اختیار بنابراینکه نماز برای اجزای نوعیه وضعشده باشد دو نظریه است :
نظر اول : صلاة وضعهای متعددی دارد چون بین افراد نماز مشترک لفظی است یکبار وضعشده برای مکلفینی که همه شرایط را دارد و یکبار برای غافل و ...
نظر دوم : که مشترک معنوی است بنابر این نظر به دنبال جامع هستند و جامع یا مرکب است و یا بسیط است و نظرات علمای اصول در این دو بخش کاملاً بررسی شد، لذا الآن به دنبال جامع نیستیم بلکه به دنبال موضوعٌ له صلاة هستیم مثل مرحوم شیخ موضوعٌ له صلاة را اجزاء و شرایط شخصیه میدانند اما دامنه نماز را نسبت به اجزاء و شرایط نوعیه با همه اختلاف کمی و کیفی توسعه میدهند نه از باب اشتراک معنوی یا اشتراک لفظی بلکه از باب اشتراک در اثر و غرض، که صلاة ساهی با صلاة قادر اثرش یکسان است و معراج مؤمن و ... است مثل لفظ خمر و اجماع که خمر برای مایع متّخذ از انگور وضعشده اما به لحاظ آن اثری که در شراب متّخذ از خرما و زبیب دیده میشود باز هم به اینها خمر میگویند پس خمر یک وضع شخصی دارد اما در اثر با بقیه مشترک است؛ یا اجماع نزد عامه و خاصه این بود که از اتفاق آرای تمام علمای مسلمین اجماع حاصل میشود بعدها شیعیان گفتهاند که اگر جمعی از علما بر مسئلهای اتفاق کنند و اتفاق این عده کاشف از رأی معصوم علیهالسلام یا دلیل معتبر باشد حجّت است پس اجماع ازنظر معنا توسعه پیدا کرد لذا این توسعه در غرض و اثر است، صلاة هم برای اجزای شخصیه وضعشده اما در اثر اشتراک نماز با اجزای نوعیه از حیث غرض و اثر توسعه دادهشده است.
استاد: از چند جهت به مرحوم شیخ اشکال وارد است :
جهت اول : جواب نقضی است که اگر ما این توسعه در اثر و غرض را قبول کنیم به نقضهای زیادی دچار میشویم :
نقض اول: نماز جمعه در عصر غیبت بهشرط ولیفقیه عادل واجب میشود و مشروط به جماعت است و افرادی که در آن جمع شرکت میکنند اقل آن هفت و پنج نفر گفتهشده و دارای دو خطبه است و همچنین دو رکعت است، در آن جمع هم عاجز و قادر نشستهاند پس از اینجا کشف میشود که موضوعٌ له صلاة اجزای شخصیه نیست بلکه اجزای نوعیه هم هست چراکه نماز جمعه فقط برای شخص قادر عالم مختار نیست بلکه برای عموم مکلفین است.
نقض دوم: نماز میّت است که همه مردم حتی صبیّ ممیز میتوانند در آن شرکت کنند ضمن اینکه این نماز رکوع و سجود ندارد و دعاست؛ اگر موضوعٌ له صلاة اجزای شخصیه باشد اطلاق صلاة بر صلاة میّت جایز نیست درحالیکه همه جایز میدانند.
نقض سوم: نماز عید فطر و قربان با آن کیفیت.
نقض چهارم: نماز آیات با آن کیفیت.
نقض پنجم: نماز مسافر بهشرط عدم زیاده، و در این نمازها غرض از اجزاء و شرایط شخصیه قابلتصور نیست.
جهت دوم : اشکال حلی است که به مرحوم شیخ میگوییم که اگر بحث شما ثبوتی است باید با مقام اثبات مناسب باشد چون مقام اثبات فرع بر مقام ثبوت است درحالیکه مبنای ثبوتی شما با مقام اثبات کاملاً مخالف است اگر ثبوتاً نماز برای صلاة عالم و قادر و مختار وضعشده است پس چرا در مقام اثبات یعنی روایات و آیات به نماز مریض صلاة میگویند از امام صادق علیهالسلام سؤال کردند مریض چطوری نماز بخواند فرمودند المریض یصلی قائدا و این اطلاق صلاة بر او نشان میدهد موضوعٌ له صلاة اجزای نوعیه است نه شخصیه.
جهت سوم : اگر نماز برای صلاة عالم و قادر و مختار وضعشده لازمهاش این است که مبطلات نماز برای کسانی که بیمار یا ناسی یا عاجزند، نباشد و فقط برای مکلّفینی که قدرت دارند باشد مثلاً اگر کسی که مریض است در نماز بخندد نمازش باطل نیست!
نظر استاد : پس جامع برای صحیحی قابل تصویر نیست و ما قائل به مشترک لفظی هستیم.
جمعبندی بحث : پنج نظریه شد اول : از آخوند که قائل به جامع بسیط بود از راه وحدت اثر پی به وجود جامع میبرد. و دوم : از آقا ضیاءالدین عراقی که جامع را مرتبهای از وجود نماز میدانست. و سوم : از مرحوم محقق اصفهانی که جامع ترکیبی است اما در ذاتش مبهم است و دو ابهام دارد یکی : ابهام در مقولات و دوم : ابهام از حیث وحدت و کثرت؛ و زیاده و نقیصه. و چهارم : از شیخ انصاری که موضوعٌ له صلاة اجزاء و شرایط شخصیه است. و پنجم : کسانی که قائل به مشترک لفظی برای نماز هستند که نیازی به جامع ندارند و هو المختار.